به گزارش «تابناک»؛ هنوز زمان زیادی از تصویب و اجرای قانون حمایت از خانواده و محدود شدن حمایت قانونی از مطالبه مهریه تا میزان ۱۱۰ سکه نمیگذرد که همه چیز نیازمند تغییرات اساسی شده، چون نرخ سکه در یک سال اخیر، چندین برابر و به همین دلیل، بر شمار زندانیان مهریه به شدت افزوده و تراکم در دادگاههای خانواده افزون شده است.
مشکلاتی که هر بار بروز میکند، عدهای از خود میپرسند، چرا مهریه به سکه گره خورده که این همه قیمت آن نوسان دارد و چگونه میتوان این ارتباط را قطع کرد یا اثر آن در زندگی زناشویی در ایران را از بین برد؟ پرسشی که پاسخ نمایندگان مجلس به آن در سالهای اخیر، تعیین سقف برای مهریه بوده و بس.
سقفی که حالا قرار است به شدت پایینتر هم بیاید، چون شماری از نمایندگان خانه ملت طرحی برای تعیین سقف ۱۴ سکه برای مهریه تدارک دیده و به هیأت رئیسه مجلس تقدیم کردهاند که در روال رسیدگی به آن، اکنون در کمیسیون قضایی مجلس در حال بحث و بررسی است. پروسهای که هرچند میدانیم به این زودیها قرار نیست به نتیجه برسد، مرور برخی انتقادات مطرح در خصوص آن و یادآوری بعضی نکات تکراری پیرامون آن، ممکن است مفید فایده باشد.
برای شروع بهتر است از مرور نکات تکراری پیرامون این دست اقدامات شروع کنیم که با دیگر قوانین و مقررات متفاوت هستند و بیشتر شکل چارچوبهایی را دارند که قرار است به کمک آن مردم محدود شوند؛ چارچوبهایی که "محدود کننده" بودنشان در عنوانشان نیز میآید تا مشخص شود عملی واکنشی هستند نه کنشی.
اشکالی بزرگ که به همه قوانینی از این دست وارد است؛ قوانینی که قصد دارند زندگی روزمره مردم را تعیین تکلیف کرده و به همه بگویند، چه بکنند و چه نکنند و از این روی، غالبا به شکست منجر میشوند، چون نمیشود با دستور و قانون مردم را مجاب به کاری کرد و خیلی زود راههای دور زدن قانون و سرپیچی از دستورهای آن کشف میشود و عمومیت پیدا میکند.
به عبارت بهتر، اگر در افکار عمومی جا افتاده و پذیرفته شده که مهریه باید ورای یک جلد کلام الله مجید و چند شاخه نبات باشد و حتی تعداد سکههای آن کمتر از چند سکه نشود، نمیشود با وضع قانونی که میگوید سکه بد است و نباید مهریه باشد و مسائلی از این دست، این رویه عمومی را تغییر داد و تغییر زمانی رقم خواهد خورد که جایگزینی بهتر برای سکههای فراوان عندالمطالبه در مهریهها ارائه شود و مقبولیت پیدا کند.
مسالهای که ظاهرا نمایندگان مجلس به آن واقف نیستند که اگر بودند، امثال طرح محدود سازی سقف مهریه را در دستور کار قرار نمیدادند. طرحی که ورای ایراد یاد شده، چند اشکال بزرگ دیگر هم دارد، از جمله اینکه ظاهرا برای رفع مشکلات این روزهای بسیاری از زوجین طراحی شده، اما به هیچ عنوان زودبازده نیست چراکه اگر تصویب شده و به اجرا هم در آید، نمیتواند مهریههای تعیین شده در گذشته را محدود سازد.
ایراداتی کلی که درباره همه طرحهای مطرح درباره تغییر مهریه صادق هستند، اما طرح جدید به دو دلیل، متفاوت از آنها و پر ایرادتر به نظر میرسد؛ نخست اینکه فلسفه مهریه و دلیل بالارفتن آن را ندید گرفته و هیچ ما به ازایی برای زنان، که مهریه به نوعی تنها تکیه گاه امن شان در مواقع بروز مشکل است، در نظر نگرفته و بعد آنکه فلسفه اش برای تعیین سقف ۱۴ سکهای مشخص نیست.
۱۴ سکهای که احتمالا هدف طراحان از در نظر گرفتن آن، «به نیت ۱۴ معصوم» رایج باشد؛ ایدهای که سوای زیر سؤال بردن کار کارشناسی برای این طرح، این پرسش را به وجود میآورد که چرا اعداد رایج دیگر در جامعه مانند ۵ یا ۱۲ یا ۴۰ یا ۳۱۳ یا انبوه اعداد دیگر نه و ۱۴؟ آیا اساسا کار درستی است که اعتقادات را به قانونی که نمیدانیم چه تبعات مثبت و منفی به دنبال خواهد داشت، گره بزنیم؟ براستی فایده این کار چیست؟!