تاکنون کشورهای اروپایی هیچگونه اقدام عملی در جهت از بین بردن محدودیتهای تحریمها از خود نشان نداده اند. دولت ترامپ هم هیچگونه تمایلی به تعامل با ایران از زاویه "برابر سیاسی" نشان نداده است. اما با اقدامات جدید ایران، اوضاع ممکن است تغییر کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، دکتر کیهان برزگر، استاد دانشگاه و رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه مقالهای را درباره اقدام اخیر ایران در کاهش تعهدات برجامی نگاشته است.
این مقاله که در ایران فرانت پیج منتشر شده، بشرح زیر است:
در ۸ می ۲۰۱۹ [۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸]، درست در سالگرد خروج آمریکا از توافق هستهای (برجام)، ایران اعلام کرد که بخشهایی از توافق هستهای با قدرتهای بزرگ را دیگر اجرا نمیکند. این اقدام دولت ایران تحت تاثیر فشار شدید داخلی بود که عموما معتقد است همکاری ایران در چارچوب برجام نه تحریمهای اقتصادی را رفع کرد و نه فشارهای سیاسی-امنیتی که ایران با آنها مواجه است.
اقدام ایران به واقع آخرین تلاش ممکن برای حفظ برجام است. هدف اصلی این اقدام، فشار بر روی طرفهای باقیمانده در برجام یعنی روسیه، چین و به ویژه اروپا است که یک ساز و کار مالی و تجاری کارآمد برای رفع محدودیتهای تحریمهای جاری علیه ایران پیدا کنند. این اقدام همچنین یک هشدار دیپلماتیک به آمریکا است که سیاست "فشار حداکثری" اش منجر به تغییر تصمیم استراتژیک ایران در "مقاومت" در برابر اقدامات تحریک آمیز کاخ سفید نخواهد شد و اینکه ایران اهرمهایی برای مقابله با سیاستهای آمریکا در اختیار دارد.
البته اقدامات عملی ایران در این مرحله معتدلتر از راه کارهایی بود که وزیر خارجه ایران محمد جواد ظریف در سفر ماه گذشته اش به نیویورک به آنها اشاره کرد. اظهارات ظریف به منظور مخاطب قرار دادن افکار عمومی خارجی و داخلی ایران و فراهم کردن زمینههای لازم برای اعلام تصمیم ایران صورت گرفت.
حضور رسانهای ظریف، که شامل گفتگو با شبکههای متفاوت خبری از جمله فاکس نیوز و همچنین الجزیره بود بیشتر با هدف هشدار به آمریکاییها و دشمنان منطقهای ایران بود که سیاستهای جبرآمیز دولت ترامپ بطور اجتناب ناپذیر با واکنش منفی روبرو شده و خطراتی برای امنیت منطقهای و جهانی به همراه خواهد داشت. از جمله تاثیرات مخرب این سیاست میتوان به افزایش ناامنی در منطقه، شامل منازعات فرقهای و سیل پناهندگان به غرب و همچنین تاثیرات منفی بر بازار انرژی بین المللی اشاره کرد.
ظریف همچنین افکار داخلی ایران را مخاطب قرار داد و خواهان انسجام بیشتر بین جریانهای سیاسی و نهادهای تصمیم گیر در داخل کشور شد. پیام آشکار او این بود که مقاومت در برابر شرایط آمریکا ضروری است. چون انگیزه اصلی آمریکا از به اصطلاح دستیابی به یک توافق "بهتر"، تغییر سیاست منطقهای و موشکی ایران با هدف تضعیف قوه بازدارندگی کشور است.
هرچند اقدامات ضد ایرانی در واشنگتن با تکیه بر ابزارهای لابی رژیمهای اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس افزایش یافته، اما مشروعیت تلاشهای مشاوران ترامپ برای بزرگ جلوه دادن تهدیدات ایران با بدبینی قابل توجه نخبگان سیاست خارجی مواجه میشود. همچنین، دولتهای اروپایی با سیاستهای دولت ترامپ در خروج یکجانبه از برجام و تلاش برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران معترض هستند. روسیه، چین، ترکیه و هند هم از سیاستهای دولت ترامپ انتقاد کرده اند که منجر به تضعیف تلاشهای چندجانبه گرا برای منع اشاعه هستهای و فشار به جامعه بین المللی میشود.
در مصاحبه با فاکس نیوز، ظریف خواهان عدم تاثیر پذیری آمریکا از دیدگاه رئیس مشاوران ترامپ [جان بولتون]شد و به نوعی به رئیس جمهور این کشور هشدار داد که وارد یک جنگ ناخواسته با ایران نشود. در مصاحبه با الجزیره، ظریف افکار عمومی منطقه را مخاطب قرار داد و اظهار داشت که سرنوشت ایران و منطقه به هم پیوسته است و اینکه ایران در هر شرایطی خواهان صلح و گفتگو با کشورهای منطقه است. او تحریمهای آمریکا را غیرقانونی و نوعی از "تروریسم اقتصادی" توصیف کرد که منافع منطقهای را تامین نمیکند و فقط در راستای پیشبرد سیاستهای اسرائیل و شرکایش در تیم "بی"، شامل ولیعهدهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی [بن سلمان و بن زاید]است. وزیر امور خارجه ایران با شناخت و آگاهی از حساسیت منطقهای نسبت به هرگونه تصور بسته شدن تنگه هرمز، اظهار داشت که ایران امنیت این تنگه را تهدید نمیکند، اما مطمئنا به هرگونه تجاوز نظامی آمریکا پاسخ خواهد داد.
هرچند تحریم کردن ایران یک تاریخ طولانی و طرفدارانی در ساختار قدرت آمریکا دارد، اما منتقدان آمریکایی ترامپ معتقدند که سیاستهای جاری دولت وی نه منجر به "تسلیم" و نه فروپاشی "رژیم" در ایران میشود. از یک دیدگاه ایرانی، استفاده از واژه "فشار حداکثری" به نوعی تداعی کننده سیاست "محور شرارت" جرج دبلیو بوش است که منجر به هیچگونه تغییری در سیاستهای منطقهای و ساختار سیاسی ایران نشد و نهایتا شکست خورد.
اکنون دولت ایران با اتصال موضوع تحریمها به موضوع امنیت ملی و ضرورت مواجهه با "تهدید بزرگتر" بی ثباتی و فروپاشی کشور، توانسته منطق مقاومت در برابر سیاستهای ترامپ را در سیاست داخلی خود تقویت کند. به ویژه که پشت صحنه سیاست ترامپ و مشاورانش، اسرائیل و رژیمهای اقتدارگرای سعودی و امارات قرار دارند که این خود به منطق بحث آمریکا در ضرورت مقابله با ایران صدمه بیشتری میزند. چون در داخل ایران معنای ناخوشایندی دارد.
مقامات ایران اعلام کردند که از ۸ می ۲۰۱۹ چند محدودیت برنامه هستهای خود را در چارچوب توافق هستهای اجرا نمیکنند. این تصمیم به منظور مقابله با جبهه "فشار حداکثری" آمریکا و در قدم اول با یک اقدام "نرم" دیپلماتیک بر اساس مواد ۲۶ و ۳۶ برجام [توقف فروش ذخایر اورانیوم غنی شده و ذخایر آب سنگین]گرفته شده است. با این اقدام، ایران امیدوار است که اعضای باقیمانده در برجام، به ویژه کشورهای اروپایی، موضوع را جدیتر گرفته و به دنبال یافتن یک ساز و کار قابل اعتماد مالی برای رونق تجارت با ایران باشند. اگر این اقدام ظرف دو ماه انجام نشود، ایران قدم دوم را بر میدارد که شامل غنی سازی اورانیوم فراتر از ۳.۶ درصد و طراحی مجدد نیروگاه آب سنگین اراک خواهد بود که قادر به تولید پلوتونیوم، یعنی یک سوخت بالقوه دیگر برای تسلیحات هستهای است.
اگر این اقدامات نتایج مثبتی برای ایران در بر نداشته باشد، یک واکنش "سخت" میتواند شامل خروج کامل از برجام، یا تلاش برای کاهش صدور نفت سعودی از طریق دریای سرخ یا متوقف کردن و بازرسی نفتکشهای سعودی و اماراتی در خلیج فارس باشد. این اقدام منجر به افزایش قیمت نفت میشود، یعنی وضعیتی که دولت ترامپ به دلایل انتخاباتی خواهان پرهیز از آن بوده است.
بهره گیری از ابزارهای نفوذ منطقهای همواره جایگاه ویژهای در استراتژی دفاعی ایران برای دفع تهدیدات داشته است. با این وجود، دولت میانه روی ایران، همچنان خواهان یافتن راه حلهای دیپلماتیک برای تنشهای منطقهای در فرصتی مناسب است. تاکنون کشورهای اروپایی هیچگونه اقدام عملی و متناسبی در جهت از بین بردن محدودیتهای تحریمها از خود نشان نداده اند. دولت ترامپ هم هیچگونه تمایلی به تعامل با ایران از زاویه "برابر سیاسی" نشان نداده است. اما با اقدامات جدید ایران، اوضاع ممکن است تغییر کند.