ادغام سه مؤسسه پرهزینه معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در شرایطی قطعیت یافته که به نظر میرسد، حاصل این ادغام شکلگیری یک مؤسسه کلیدی در حوزه کتاب باشد که شاید تعبیر «شاه نشین» برای آن دور از واقعیت نباشد؛ اما چه کسی این منصب کلیدی و به تعبیری شاه نشین کتاب ایران را در اختیار میگیرد و یکی از قدرتهای کلیدی در این حوزه میشود؟
به گزارش «تابناک»؛ کوچکسازی به مقصود عمده چابکسازی و بازنگری در سازوکارها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سازمان سینمایی به معاونت فرهنگی سرایت کرده و اکنون قرار است مؤسسه خانه کتاب، مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی و بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان به عنوان سه مجموعه بودجهبر معاونت فرهنگی وزارت ارشاد ـ که بخشی از وظایف حاکمیتی در حوزه نشر نیز به آنها محول شده بود ـ ادغام شوند و برخی امور حاکمیتیشان به معاونت فرهنگی بازگردد و دیگر امور در یک مؤسسه واحد متمرکز شود.
محسن جوادی، معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تأیید این ادغامها گفته است: «اصل ایده این است که لازم است برخی فعالیتهای مؤسسات زیرمجموعه معاونت در راستای طرحی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دو» از آن یاد میکند و قرار است در آن فعالیتها و مأموریتهای وزارتخانه در همه حوزهها متناسب با شرایط زمانه بازنگری شود، مورد بررسی مجدد قرار بگیرد. بسیاری از فعالیتهای فیزیکی مؤسسات تابع ما نیاز به بازتعریف دارد و وقتی این اتفاق رخ داد دیگر نمیشود ساختار فیزیکی سابق آن ادامه پیدا کند و ناچاریم که از نو این مؤسسات را تعریف کنیم»
با توسعه بخش خصوصی، برخی وظایف این سه مؤسسه نیاز به تصدیگری دولتی ندارد، کما اینکه در وضعیت مشابه اغلب مأموریتهای مؤسسه رسانههای صوتی و تصویری توسط بخش خصوصی انجام میشد و این مؤسسه در سایر مؤسسات مرتبط ادغام شد. مشکل معاونت فرهنگی برخلاف معاونت سینمایی، معاونت هنری و معاونت مطبوعاتی این است که به واسطه عدم جذابیت اخبار این حوزه برای عموم مخاطبان، شاهد پوشش گسترده و تمرکز رسانهها بر این معاونت نیستیم؛ بنابراین، حتی درباره انتخاب معاون فرهنگی نیز حساسیتی وجود ندارد و چه بسا حتی گروهی از فعالان فرهنگی نیز ندانند که محسن جوادی معاون فرهنگی وزارت ارشاد است که عمدتاً با سابقه آکادمیک این پست را گرفت.
نیکنام حسینیپور، مهدی قزلی و قادر آشنا
قاعدتاً چنین انتصابهایی در معاونت سینمایی یا معاونت مطبوعاتی مسألهساز میشد، کما اینکه انتصاب در این بخشها، هر روز حاشیهای در پی داشت؛ اما معاونت فرهنگی جزو حیاط خلوتهایی است که رقمهای قابل توجهی نیز در آن برای رویدادهای مختلف و در قالب کمکهای خاص جابجا میشود و اساساً کسی نیز خبردار نمیشود. این معاونت نیز گرایش چندانی برای تعامل با رسانهها و قرار گرفتن زیر پرژکتور ندارد و این رویکرد مرتبط با جوادی نیست، بلکه در دوره تکیه سیدعباس صالحی بر این معاونت و دوران محسن پرویز و بهمن دری اخوی نیز وضعیت مشابهی حکمفرما بود و امور نسبتاً چراغ خاموش پیش میرفت.
در همین راستا اکنون ادغام بیسروصدا این سه مجموعه معاونت فرهنگی را میتوان با ادغام پرسروصدای مؤسسات سازمان سینمایی مقایسه کرد. البته جوادی توضیحاتی درباره ادغام این سه مؤسسه داده که قابل توجه است و اگر به درستی رخ دهد، اتفاق مثبتی است. کاهش بروکراسی، تمرکز بر فناوریهای نوین نظیر نشر الکترونیک، پوشش درآمدی مؤسسات هزینهزا با مؤسسات درآمدزا و نظایر اینها اهدافی است که برای این تغییرات مطرح شد اما تحقق آن بستگی به عامل اجرا دارد.
در این شرایط قاعدتاً نیکنام حسینیپور، مدیرعامل خانه کتاب، مهدی قزلی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان و قادر آشنا مدیرعامل مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی به عنوان گزینههای بالقوه این مؤسسه تازه مطرح شدهاند؛ اما به نظر میرسد برای اداره چنین مجموعهای که شاید به تعبیری بتوان با توجه به تجمیع منابع و وظایف به یک «شاه نشین» در معاونت فرهنگی تبدیل شود، چهرههای قویتری باید در نظر گرفته شود. این مؤسسه عملاً کارکردی در سطح فارابی خواهد داشت و بنابراین اگر شخصی متخصصتر و باسابقهتر از جوادی معاون فرهنگی این کرسی را به دست بگیرد، میتوان به آینده این مجموعه تازه امیدوار بود.