لیگ ملتهای والیبال روز جمعه با شکست سنگین ایران برابر ژاپن شروع شد و شنبه با شکست دیگری مقابل روسیه ادامه یافت؛ تا به اینجا و پیش از مسابقه ایران با هلند، کانادا و ایتالیا، آنچه ذهنها را به خود مشغول کرده، بازی نکردن کاپیتان سعید معروف، انتخاب عبادیپور به عنوان کاپیتان تیم ملی و تغییر چهره تیم ملی از سوی سرمربی روس تیم ایران است.
به گزارش تابناک ورزشی، یک روز پیش از مسابقه تیم ملی والیبال برابر ژاپن اعلام شد که سعید معروف کاپیتان تیم ملی والیبال به دلیل سرماخوردگی بازی نخواهد کرد؛ وقتی غیبت معروف در بازی برابر روسیه تکرار شد، تقریبا قطعی شد که موضوع فراتر از سرماخوردگی ساده است.
نگاه به قبل نشان میدهد، سعید معروف و بسیاری از بازیکنان حرفهای نه اینکه با سرماخوردگی ساده میدان را رها نکردهاند که با مسکنها و داروهای ضد درد در هر شرایطی جنگ را ادامه دادهاند؛ روابط عمومی فدراسیون والیبال به نقل افروزی پزشک تیم مینویسد معروف به همراه دو بازیکن دیگر تیم ملی تا از بین رفتن علائم سرماخوردگی در قرنطینه خواهد ماند؛ تقریبا هیچ دلیل شفافی درباره بازی نکردن معروف اعلام نمیشود و این خود به حاشیهها و موضوعات پشتپرده دامن میزد. البته چنین شرایطی بیشباهت به تستهای پیش از سفر تیم ملی به لیگ ملتها نیست؛ جایی که مثلا تست پیمان اکبری پیش از اردوها مثبت شد اما چند روز بعد بدون مشکل و با تست منفی به اردو اضافه شد اما در نهایت جایی در ترکیب کادر فنی تیم ملی نداشت.
نبود معروف در آغاز لیگ ملتها ضربهای سنگین به پیکره تیم ملی والیبال وارد کرد؛ کار آنجا دشوار تر شد که یادمان آمد همین چند هفته پیش وقتی فهرست تیم ملی نهایی شد، کارشناسان زیادی نوشتند که محمدطاهر وادی پاسور مطمئن و جایگزین مناسبی برای معروف نیست؛ این جواد کریمی جوان و جویای نام است که باید کنار تیم به ریمینی ایتالیا برود. عملکرد وادی در دو بازی ابتدایی عملکرد قابل قبولی نبوده تا بازی نکردن معروف بیشتر به چشم بیاید.
عبادیپور چطور کاپیتان تیم ملی ایران شد؟
اگر بازی نکردن خودخواسته معروف را کنار بگذاریم، انتظار میرفت در بازی برابر ژاپن محمد موسوی و یا حتی امیر غفور به عنوان کاپیتان تیم ملی معرفی شوند؛ انتخاب کاپیتان از آنجا پر اهمیت است که نشانههایی از وضعیت روانی و درونی تیم ملی را نمایان میکند.
عبادیپور پس از چندین فصل بازی مفید و قوی در لیگ لهستان شایستگی کافی برای کاپیتانی در تیم ملی ایران را دارد اما نزدیکان به تیم ملی والیبال از قدرت و تاثیر بازیکنی مثل سید محمد موسوی در تیم ملی ایران آگاهند و انتخاب عبادیپور و حتی کنار گذاشتن غفور برای کاپیتانی حکایت از وضعیتی نسبتا عجیب و غیر نرمال از درون تیم ملی والیبال ایران دارد چرا که علاوه بر همه این موضوعات موسوی و غفور در مقام بازیکن پیشکسوت عبادیپور محسوب میشوند.
حملهی آخر
این اولین حضور رسمی ولادیمیر آلکنو روی نیمکت تیم ملی والیبال ایران است؛ مربی که شبیه صربهایی مثل کواچ و کولاکویچ نیست. او ۶ سال پیش فقط اجازه داد معروف ۶ ماه در تیم زنیت کازان بازی کند و خیلی زود عذر او را خواست؛ او با اتوریته و نظامند رفتار میکند و پیشبینی هم میشد بعد از مربی مثل کولاکویچ، استفاده از آلکنو در ابتدای راه اصطکاک هایی به دنبال داشته باشد.
آلکنو در بازی برابر روسیه حتی یک امتیاز به عبادیپور، موسوی و غفور بازی نداد؛ بازی را در اختیار جوانترها گذاشت. به اسفندیار و صالحی میدان داد و شفیعی و غلامی را به عنوان دفاع وسط به کار گرفت. آرمان صالحی لیبروی کم تجربه را در زمین قرار داد و در پایان یک ست هم از روسیه گرفت.
در نگاه اول آنچه آلکنو انجام داد یک حمله قوی به پیکره شناخته شده تیم ملی والیبال در پنج سال اخیر بود؛ او به نظر به دنبال نشان دادن رگههایی از اتوریته و زورآزمایی با شرایط جدید بود.
نویسنده: فرزاد کفیلی