به گزارش تابناک به نقل از فرارو، وقوع درگیری میان مرزبانان قرقیزستان و تاجیکستان در چهارشنبه هفته گذشته (۱۴ سپتامبر /۲۳ شهریور) دور جدیدی از تنش را در مناسبات میان دو کشور به همراه داشته است. با وجود توافق بر سر آتش در روز جمعه (۲۵ شهریور)، دیروز شنبه، مجددا درگیریهای سنگینی میان نظامیان دو کشور به وقوع پیوست تا وضعیت بیش از بیش نگران کننده شود.
همانند درگیریهای چند سال گذشته کانون درگیریها میان دو کشور، منطقه «بادکند» بوده که با منطقه شمالی ولایت سغد در تاجیکستان همسایه بوده و میزبان یک «برونبوم» تاجیک به نام «واروخ» است. روز جمعه رئیس جمهوری قرقیزستان و همتای تاجیکش بر سر یک آتشبس و عقبنشینی نیروهایشان در یک نشست منطقهای در ازبکستان توافق کرده بودند، اما بر خلاف این توافق دیروز مجددا درگیریها میان دو طرف اوج گرفت.
در جدیدترین گزارشها نیز وزارت بهداشت قرقیزستان اعلام کرده که ۲۴ شهروند کشته و ۸۷ تن مجروح شدهاند. هنوز مشخص نیست چه تعداد از آنها نظامی بودهاند. تبادل آتش مرزی در نزدیکی پاسگاه مرزی کخ در نزدیکی روستای واروخ در شمال شهر اسفره تاجیکستان رخ داده است. طرفین یکدیگر را به آغاز درگیری متهم کردهاند.
درگیریهای اخیر در شرایطی به وقوع پیوسته که پیشتر در ۳ ژوئن ۲۰۲۲ (۱۳ خرداد ۱۴۰۱) درگیری محدودی میان نیروهای مرزبانی دو کشور رخد داده بود. همچنین، در اواخر ژانویه سال جاری میلادی (۲۰۲۲) –بهمن ۱۴۰۰) در مقاطع مختلف درگیریها متعددی میان مرزبانان دو کشور رخ داده بود که برای حل آن دو کشور همسایه توافق کرده بودند نیروهای خود را از منطقه مورد مخاصمه خارج کنند و گشتزنیهای مرزی را هماهنگ سازند.
اما مهمترین درگیری میان دو کشور در آوریل ۲۰۲۱ (اردیبهشت ۱۴۰۰) در منطقه مرزی «بادکند» به وقوع پیوسته بود که منجر به کشته و زخمی شده دهها نفر شده بود. در این مقطع با میانجیگری روسیه و میان امامعلی رحمان، رئیس جمهوری تاجیکستان و سادیر جاپاروف، رئیس جمهوری قرقیزستان، گفتگو صورت گرفت و در نهایت آتشبس برقرار شد.
سایه سنگین تقسیمات تحمیلی بر تنش میان بیشکک و دوشنبه
همانند بسیار از بحرانهای سیاسی و نظامی در نقاط مختلف جهان، درگیریهای میان قرقیزستان و تاجیکستان نیز تا حد زیادی در اعمال مرزهای تحمیلی پس از یک رخداد بزرگ در سطح نظام بینالملل ریشه دارد. تنش میان این دو کشور محصور در خشکی نیز میبایست در تنشهای برجای مانده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ریشهیابی شود.
در واقع، در ایام دورتر یعنی قبل از ایجاد اتحاد جماهیر شوروی و انقلاب بلشویکها، در دوران روسیه تزاری در منطقه آسیای مرکزی در سده نوزده و بیست میلادی تصوری از آینده استقلال و ایجاد دولتهای نوین در منطقه آسیا مرکزی وجود نداشت. بعد از به قدرت رسیدن بلشویکها و ایجاد اتحاد جماهیر شوروی نیز روسها بنا به دلایلی همچون تمرکز گرایی و توجه به کنترل گسترده آسیای میانه، مرزبندیهای محلی بین جمهوریهای این منطقه را بر اساس سیاستها و راهبرد خود تغییر میدادند و در بسیاری از شرایط در اعمال این تغییرات به ساختار دموگرافی و هویت ساکنان منطقه توجهی نداشت.
اما پس از فروپاشی بلوک شرق و پایان عصر جنگ سرد در سال ۱۹۹۱ چالهای بزرگ برای جمهوریهای تازه استقلال یافته بر جای ماند و این تنشها همجنان در سطوح مختلف گریبانگیر دولتهای حاضر در مناطق آسیای مرکزی است. در این میان دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان، با وجود گذشت حدود سه دهه از استقلال خود، همواره یکدیگر را به نقض مرز متهم و طرف دیگر را مقصر اعلام میکنند.
تاجیکستان با قرقیزستان ۹۷۲ کیلومتر مرز مشترَک دارد. از زمان فروپاشی شوروی تا کنون دو طرف بر سر تعیین و علامت گذاری نزدیک ۵۲۰ کیلومتر خط مرزی به توافق رسیدند. حتی بحرانیتر از این موضوع این است که بقیه خط مرزی دو کشور مشخص نشده و همین امر موجب شده که ساکنان مناطق مرزی بر سر استفاده از منابع آب، راه، چراگاه و زمین با هم اختلاف نظر داشته باشند و در مقاطع مختلف شاهد درگیریهای خونین میان شهروندان دو کشور باشیم. در این میان، بدون تردید مهمترین کانون بحران میان دو کشور، مناقشه بر سر منطقه «واروخ» است.
منطقه واروخ جزئی از خاک تاجیکستان است، به دلیل عدم پیوستگی جغرافیایی با سرزمین مادری، برای تردد با دیگر بخشهای تاجیکستان با مشکلاتی مواجه است. همین موضوع نیز نگاه ویژه قرقیزها را نسبت به این موضوع جلب کرده بود. در سالهای اخیر نیز گزارشهایی مبنی بر پیشنهاد طرف قرقیزستانی برای مبادله منطقه استراتژیک واروخ با میزان مشابهی از سرزمینها در مناطق دیگر (۱۲ هزار هکتار در منطقه بادکند) در رسانهها منتشر شده که واکنش شدیداللحن و خشم شدید افکار عومی تاجیکهای را به همراه داشته است.
البته باید توجه داشت که اختلافات مرزی تاجیکستان تنها به قرقیزستان محدود نمیشود، بلکه این کشور با قزاقستان نیز اختلافات عمیقی دارد. به گونهای که امروزه تاجیکها به این علت که استانهای تاجیکنشین سمرقند، بخارا، سرخان دریا و بخشی از وادی فرغانه به ازبکستان واگذار شده است خود را در تقسیمهای پیشین منطقه از همه بیشتر زیان دیده میبینند. در واقع، سیاستهای سوسیالیستی، دولت شوروی طی سالهای بعد از ۱۹۱۹ همواره بستری برای بی توجهی به ساختار هویتی منطقه بوده و زمینهساز بحرنهای کنونی است.