سینمای ایران در حالی هشتمین ماه سال کنونی را پشت سر میگذارد که همزمان با سرد شدن هوا، جذب تماشاگران به سینما دشوارتر از قبل میشود و این پرسش پررنگتر از قبل خواهد بود که با چه مکانیزمی میتوان اقتصاد سینما را در این شرایط بهبود بخشید و گیشه سینما را نجات داد؟
به گزارش «تابناک»؛ همزمان با افزایش نرخ بسیاری از کالاها، قاعدتاً جا برای کالاهای فرهنگی تنگتر از گذشته میشود. در همین چارچوب طبیعی بود که فروش سینما به عنوان رایجترین تفریح فرهنگی کاهش یابد و این اتفاق نیز رخ داد. این وضعیت باعث شد متولیان سینما در پی نیم بها کردن مداوم بلیت سینما و شناور کردن قیمت بلیت بروند و بدین ترتیب این ایده قدیمی مورد مهلک قرار گیرد که آیا کاهش چشمگیر قیمت بلیت سینما، تماشاگر را سرازیر میکند؟
در پی اعمال این رویکرد تازه و نیم بها کردن بلیت سینما، قاعدتاً میزان فروش فیلمها کاهش معناداری داشت؛ اما در مقابل تعداد مخاطبان نیز حدود هشت درصد رشد داشت. این رشد قاعدتاً کمتر از حد انتظار بود، چون دست کم باید تعداد مخاطبان دو برابر میشد تا نیم بها شدن قیمت بلیت سینما، توجیه اقتصادی برای صاحبان سالنهای سینما و صاحبان فیلمهای سینمایی داشته باشد؛ بنابراین، شرایط تازه نه برای فیلمسازان و نه برای سالنداران حاوی منطق اقتصادی نبود.
این وضعیت صاحبان برخی فیلمها را برای اکران مردد کرد و آنها ترجیح دادند، زمانی فیلمهایشان را اکران کنند که سهمشان از بلیت سینما، بتواند دست کم بخش معناداری از هزینه تولیدشان را بازگرداند. فصول سرد که معمولاً با کاهش مخاطبان سینما همراه میشود نیز شرایط را برای بازیابی تماشاگران سینما دشوارتر ساخته و هرچه به ایان سال نزدیکتر شویم، کار متولیان دشوارتر خواهد بود.
در این شرایط، دورنمای سینما را باید در سال بعد مورد توجه قرار داد و از چهار ماه پیش روی گذشت. سینمای ایران در سال آینده میتواند شرایط ویژهتری در پیش داشته باشد و این شرایط نسبت معناداری با شرایط کلی اقتصاد ایران و تقویت یا تضعیف قدرت خرید عمومی به ویژه طبقه متوسط به عنوان مخاطب عمده سینمای ایران دارد؛ بنابراین، طبیعی است مدیریت اقتصادی عرصه سینما دشوارتر خواهد بود.
با وجود این شرایط، تولید حتی در هفتههای اخیر به شدت در جریان بوده و بسیاری از پروژههای سینمایی مراحل پیش تولید و تولید را پشت سر میگذارند. این وضعیت عجیب که نشان میدهد، اقتصاد سینمای ایران لزوماً ارتباط مستقیمی با گیشه ندارد، پیش بینی آینده سینما را حتی برای ناظران باسابقه دشوار ساخته است. در همین چارچوب باید صبر کرد و جشنواره فیلم فجر را دید که یک پرسش اساسی را پاسخ خواهد داد: سینمای ایران برای ۱۲ ماه ۱۴۰۲ دست پر خواهد بود؟