به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه اعتماد، ردپای روایتهای متضاد درخصوص قربانیان رخدادهای اخیر که پیش از این درخصوص ماجراهایی چون مهسا امینی، نیکا شاکرمی، کیان پیرفلک و... نمایان شده بود، اینبار نیز در ماجرای مرگ «آیلار حقی» ابهامات فراوانی را ایجاد کرده است. تضادها و تناقضهای واضحی که افکار عمومی را میان زمین و آسمان قرار میدهد و امکان قضاوت درست را از آنها میگیرد. بخش قابلتوجهی از این ابهامات مربوط به عدم اطلاعرسانی درست متولیان و نهادهای مسوول است.
انتشار اخبار ضد و نقیض، متفاوت و در برخی موارد متضاد از رخدادها، اطمینان مخاطبان را تا حد چشمگیری کاهش میدهد. به عنوان نمونه در ماجرای فوت اسرا پناهی در اردبیل ابتدا اعلام شد که این فرد به دلیل بیماری زمینهای فوت کرده است، در مرحله بعد، برخی دیگر از مسوولان علت فوت او را بیماری قلبی عنوان کردند. با گذشت زمان و در حالی که افکار عمومی همچنان پرسشهای فراوانی را مطرح میکردند، اعلام شد که اسرا پناهی خودکشی کرده است. زمانی که خبرنگار اعتماد از مسوولان استانداری اردبیل درخصوص این حجم از اخبار متناقض پرسوجو کرد، مشخص شد که مسوولان به دلیل نگرانی از اعلام آمارهای خودکشی، علت مرگ اسرا پناهی را بیماری قلبی و زمینهای عنوان کردهاند. با افزایش التهابات عمومی جامعه اما نهایتا مسوولان اعلام کردند که علت مرگ اسرا خودکشی بوده است. این اطلاعرسانی اما زمانی اعلام شد که اعتماد جامعه نسبت به نحوه اطلاعرسانی متولیان کاملا خدشهدار شده بود.
یک الگوی رسانهای اشتباه درخصوص اکثر پروندههای مرتبط با رخدادهای اخیر نمایان است. ابتدا اخبار مرتبط با موضوعاتی خاص، بدون منبع مشخص رسانهای میشوند و جهتدهی ذهنی افکار عمومی را به ست میگیرند. در مرحله بعدی مدیران کشور در واکنش به این اخبار اقدام به تکذیب موضوع و جایگزینی خبر منتشر شده با روایت دیگری میکنند. در مرحله بعدی پای مصاحبههای نزدیکان افراد کشته شده به میان میآید و نهایتا مسوولان رسما نسبت به موضوع واکنش نشان میدهند. اما در میان این دو راس پارهخط رسانهای از ابتدای شکلگیری حوادث تا تکذیب آنها، افکار عمومی ایرانیان قضاوت خود را کرده و تصمیم خود را گرفته است. بسیاری از تحلیلگران اما این پرسش را مطرح میکنند، چرا مسوولان امکان ورود رسانهها به بررسی شفاف پروندهها را فراهم نمیسازند تا چنین وضعیت آشفتهای در حوزه خبررسانی رخدادها اخیر شکل نگیرد.
اینبار هم تفاوتها و تناقضهای جدی در نحوه اطلاعرسانی درخصوص مرگ آیلار حقی قابل مشاهده است. ابتدا کانال شوراهای صنفی دانشجویان سراسر کشور در ۲۶ آبان ماه از کشته شدن این دانشجوی پزشکی در جریان اعتراضات شامگاه ۲۵ آبان در شهر تبریز خبر داده بود.
روایت رسمی اما میگوید که این دانشجوی دانشگاه آزاد علوم پزشکی تبریز که اصالتا ملکانی است، شبهنگام ۲۵ آبان در داخل گودبرداری یک ساختمان سقوط کرده و جان خود را از دست داده است. اولین کسی که این روایت را بیان میکند، کارشناس اورژانس استان است. او در ۲۷ آبان در گفتوگو با خبرگزاری فارس میگوید: «حدود ساعت ۲۲ شب یک مورد سقوط غیرهمتراز اعلام شد که تا ۱۰ دقیقه رسیدیم؛ حادثهدیده تنفس داشت ولی فاقد هوشیاری و رو به شکم افتاده بود و شکمش متورم شده و خونریزی داخلی داشت.» همزمان ابراهیم محمودی، رییس پلیس آگاهی استان آذربایجان شرقی، اعلام میکند که این دانشجو در «حادثه افتادن در محل گودبرداری جنب برج شهران تبریز» جان باخته است.
یک روز بعد، دایی متوفی، در صفحه اینستاگرام خود این روایت رسمی را رد کرده و ادعا کرده او روز چهارشنبه ۲۵ آبان ماه در تظاهرات شرکت کرده بود و از فاصله نزدیک و از پشت سر و با تفنگ ساچمهای به او شلیک کردهاند. به گفته او، مرگ آیلار حقی در اثر تیراندازی مستقیم بوده است.
روز شنبه ۲۸ آبان، بابک محبوبعلیلو، دادستان مرکز استان آذربایجان شرقی روایت رسمی را تایید میکند اما جزییات جدیدتری را وارد داستان میکند. او از بازداشت سه نفر در ارتباط فوت آیلار حقی با خبر میدهد. به گفته او متوفی با این افراد هیچ نسبتی نداشته است. بنا به روایت او، یکی از افراد دستگیر شده، خانم حقی را به قصد رساندن به منزلش سوار خودرو کرده و درنهایت او را نزدیکی برج شهران پیاده میکند. «این خانم هنگام رد شدن از محل گودبرداری ایجادشده پروژه برج شهران به داخل گودال میافتد.» آقای بابک محبوبعلیلو از «صدور دستورات ویژه برای بررسی علل و عوامل و همچنین مسببین احتمالی» آن از سوی دادستانی عمومی و انقلاب تبریز خبر میدهد. به گفته او، ضابطان دادگستری، تحقیقات خود را آغاز کرده و درنهایت با استفاده از «یافتههای فنی و پلیسی» سه نفر از افرادی که قبل از وقوع حادثه به نوعی مرتبط با این حادثه بودند را شناسایی و دستگیر کردهاند. طبق گفته دادستان «این سه نفر در تحقیقات اعلام کردند که قبل از سقوط خانم حقی در منطقه گودبرداریشده در مجاورت برج شهران، به همراه این خانم در منزل شخصی یکی از آنها حضور داشتند. متوفی با این افراد هیچ نسبتی نداشته است. یکی از افراد دستگیر شده، خانم حقی را به قصد رساندن به منزلش سوار خودرو کرده و درنهایت او را نزدیکی برج شهران پیاده میکند. این خانم هنگام رد شدن از محل گودبرداری ایجاد شده پروژه برج شهران به داخل گودال میافتد.»
این مقام ارشد قضایی به خبرگزاری میزان، خبرگزاری وابسته به قوه قضاییه گفته است: «بعد از مدتی نگهبان پروژه متوجه میشود سروصدایی از داخل گودال به گوش میرسد و متوجه میشود که فردی به داخل گودال افتاده و آه و ناله میکند. نگهبان ساختمان با اورژانس تماس میگیرد و آیلار حقی را به یکی از بیمارستانهای تبریز منتقل میکنند. بهرغم تلاشهایی که کادر پزشکی بیمارستان انجام دادند متاسفانه این خانم فوت میکند.» بابک محبوبعلیلو گفته «زمانی که مرحومه، از پژو ۲۰۶ فرد مذکور پیاده میشود، هم نگهبان او را مشاهده کرده است و هم دوربین مدار بسته برج شهران تصاویر را ضبط کرده است. بررسی فیلم دوربینهای مداربسته نشان میدهد این خانم زمانی که از خودرو خارج میشود تعادل ندارد و حتی به آیینه خودرو برخورد میکند.» حالا غیر از اینکه مرگ آیلار ناشی از حادثه اعلام میشود، متوفی به مستی هم متهم میشود.
اعترافات
طبق قاعده این روزها، صداوسیما وارد میشود و تصاویری از پیاده شدن زنی از پژوی ۲۰۶ را پخش کرده و در ادامه اعلام میکند، آیلار از بلندی به داخل گودال افتاده است. صداوسیما پیش از این هم در ماجرای مرگ نیکا شاکرمی با پخش تصاویری تلاش کرده بود مرگ او را ناشی از سقوط از بلندی اعلام کند.
در ادامه، روز گذشته اعترافات فردی پخش شد که «دوست آیلار» عنوان شده است. خبرگزاری صداوسیما اعترافات این فرد را اینگونه خلاصه کرده است: «براساس اعترافات فردی که آیلار با خودرو وی به برج شهران منتقل شده، این دختر جوان به خانواده خود گفته بود به باشگاه میرود. آیلار و دو همراه پسر، مشروبات الکلی مصرف کردند و آیلار موقع برگشت، تعادل نداشت.» در این گزارش اضافه شده که «در تصاویر دوربینهای برج شهران نیز کاملا مشخص است که وی تعادل ندارد و به علت مصرف بالای مشروبات الکلی تلو تلو حرکت میکند.»
در واکنش به این رخدادها، پدر آیلار حقی هم در گفتوگو با خبرگزاری دولت گفت: «رسیدگی به فوت دخترم را به مراجع قضایی سپردهام. فوت او ربطی به حوادث اخیر ندارد. از کسانی که امروز مراسم تشییع جنازه دخترم را متشنج کردند بیزارم.» باید دید در میان این اظهارنظرهای متفاوت و متضاد، سرانجام پروندههای مرتبط با رخدادهای اخیر چه میشود؟ آیا سیستم متوجه اهمیت شفافسازی و اطلاعرسانی درست میشود یا نه؟