به گزارش تابناک، نورنیوز نوشت: «اولاف شولتز» صدراعظم آلمان این روزها تبدیل به یکی از اصلیترین چهرههای بحرانساز در معادلات امنیتی اروپا شده است.
انتشار اخبار مربوط به تحویل ۲۰ نفربر زرهی «ماردر» به اوکراین از سوی آلمان و لفاظیهای مکرر برلین علیه جمهوری اسلامی ایران، از جمله مصادیق سیاستگذاریهای تنشزا از سوی برلین هستند.
برخی تحلیلگران مسائل بینالملل پیشتر تصور میکردند «سوسیال دموکراتها» و «حزب سبز آلمان» زمانی که در راس قدرت در برلین ظاهر شوند، میتوانند عقلانیت را به حوزه سیاست خارجی این کشور بازگردانند اما امروز این ترکیب تبدیل به پاشنه آشیل امنیتی و اعتباری ژرمنها شده است!
اخیرا اولاف شولتز در برلین خواهان مذاکرات جهانی جدید برای خلع سلاح هستهای شده و تاکید کرد که نه تنها روسیه و آمریکا، بلکه چین نیز باید در این گفتگوها مشارکت داشته باشد.
او در بخشی از این سخنان مدعی شد: «جلوگیری از تولید اورانیومی در ایران که میتواند به تولید سلاح هستهای کمک کند، یک مسئولیت مهم را برای ما ایجاد کرده و باید هرگونه اقدامی را برای جلوگیری از تحقق این روند به کار بگیریم.»
اظهارات شولتز، آن هم پس از شانتاژ مشترک اخیر برلین، پاریس و لندن در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژِی اتمی علیه کشورمان، کاملا معنادار است.
طبق شواهد غیر قابل انکار، آلمانها به لابیهای صهیونیستی تعهد دادهاند که به صورت مستمر، موضوع غیر صلحآمیز و تنشزا بودن فعالیتهای هستهای ایران را به مثابه یک گزاره القایی در فضای عمومی و سیاسی جهان مطرح کرده و در راهبرد فشار حداکثری یا حتی فشار هدفمند علیه ایران، نقش یک تسریعکننده را ایفا کنند.
اولاف شولتز در حالی از خلع سلاح هستهای در جهان سخن میگوید که واشینگتن به عنوان نقطه ثقل سیاست خارجی برلین، حتی به تعهدات خود در محدودسازی سلاحهای هستهای و ممنوعه پایبند نیست.
هنوز جمله معروف «آنگلا مرکل» صدراعظم سابق آلمان پس از خروج ترامپ از برجام در یاد مخاطبان حوزه روابط بینالملل باقی مانده، جایی که او تاکید کرد؛ برلین به لحاظ امنیتی وابسته به آمریکاست و سر مسائلی مانند خروج واشینگتن از توافق هستهای، نباید آلمان مواجههای با کاخ سفید صورت دهد یا بازی جداگانهای را در مغایرت با خواستههای آمریکا طراحی کند.
بر همین اساس بود که «هایکو ماس» وزیر خارجه اسبق آلمان به یکی از بانیان اصلی طراحی ساختارهای غیر عملیاتی، تهی و بیمایهای مانند اسپیوی و اینستکس تبدیل شد.
اکنون در سال ۲۰۲۳ میلادی، صدر اعظم آلمان ابایی از بازی مستقیم و مطلق در زمین واشینگتن و تلآویو ندارد.
او حتی جرات ندارد پس از سخنان تبلیغاتی خود در خصوص لزوم خلع سلاح هستهای، به مصداق بارز این موضوع یعنی آمریکا اشارهای کند و در مقابل، آدرس برنامه (صلحآمیز) هستهای ایران را میدهد!
البته این رفتار از کشوری که مدتهاست عقلانیت و منطق را از قاموس سیاست خارجی خود حذف کرده، بعید نبوده و نیست!