به گزارش تابناک اقتصادی؛ شب گذشته اولین مناظره شش نامزد ریاست جمهوری برگزار شد و در روزهای آینده ادامه خواهد داشت؛ مناظراتی که میتواند همچون گذشته به سؤالات و ابهامات افکار عمومی پاسخ دهد تا مردم با آگاهی و بصیرت، کاندیدای موردنظرشان را انتخاب کنند. در این میان؛ توجه نامزدها به اولویت امروز کشور یعنی مسئله اقتصاد، میتواند تعیینکننده باشد؛ چراکه شرایط اقتصادی کشورمان در این سالها بهگونهای بوده است که بسیار وعده و طرح از سوی مسئولان مطرح شده ، اما بسیاری از ایدهها در میدان عمل، محقق نشده یا روی زمینمانده است.
مجیدرضا حریری؛ رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی تابناک در خصوص مهمترین اولویت اقتصادی و راهکاری که باید از سوی نامزدهای ریاست جمهوری در مناظرهها بهصراحت بیان شود، اظهار داشت: مهمترین موضوعِ سیاسی، اجتماعی و آینده این مملکت، موضوع اقتصاد است. ولی دراینباره باید به دو نکته توجه کنیم؛ یکی اینکه از دهه پنجاه، یعنی زمانی که اقتصاد کشورمان نفتی شد و پترودلار در اقتصاد ما نقش تعیینکنندهای بازی کرد، دچار یک بیماری مزمن دائم و همیشگی بوده است؛ بهگونهای که تورم دورقمی حولوحوش ۲۰ درصد و نرخ رشد اقتصادی نامتوازن و سینوسی از سالهای ۵۲ تا ۹۰ شکلگرفته است؛ بنابراین در یک بازه زمانی حدود ۴۰ ساله، سرنوشت مشابهی داشتیم؛ بهنحویکه همیشه متوسط تورم ۲۰ درصدی و نرخ بیکاری حدود ۷ تا ۸ درصد را تحمل کردیم و به اصطلاح بدن مریض اقتصاد کشور نیز به این تغییرات عادت کرد.
وی خاطرنشان کرد: این روند ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۹۰ اقتصادمان با بحرانهایی حول محور مسائل سیاست خارجی، مواجه شد. بهبیاندیگر؛ یک اقتصاد مریض داشتیم و در ادامه با دنیا بر سر مسائل غیراقتصادی دچار بحران و چالش شدیم و طرف مقابل با آگاهی نسبت به نقاط ضعف ما در بخش اقتصاد، تهاجم و تحریم اقتصادی را در دستور کار قرار داد. در نتیجه؛ با تحریم اقتصادی، شاخصهایی که پیشتر در شرایط نامطلوب قرار داشتند، شروع به جهش و پرش کردند. از رشد نقدینگی تا تورم و کاهش ارزش پولی ملی؛ همگی با افزایش چند برابری مواجه شدند؛ بنابراین با این توضیحات؛ نتیجه میگیریم که مشکل اصلی اقتصاد کشورمان، همین مسئله است. یعنی دولت چهاردهم قرار است چگونه و با چه برنامهای به مقابله با ویروس تحریم بپردازد؟حریری افزود: این در شرایطی که با نگاهی به گذشته و عملکرد دولتها، مشخص میشود که در این راستا همواره دو روش وجود داشته است؛ یک روش توسط دولتهای یازدهم و دوازدهم اجرایی شد که بر اساس مذاکره با تحریم کننده بود تا تحریم رفع شود. اما معتقدم این دولتها، راهکار جایگزینی برای پلن A نداشتند. کما اینکه وقتی بعد از مذاکرات برجام به چالش ترامپ رسیدیم و آمریکا از برجام خارج شد، اثر تحریمها نسبت به دوره اول (سالهای ۹۰ تا ۹۴) بهشدت افزایش یافت و تشدید شد.
اما روش دیگری در دولت سیزدهم در دستور کار قرار گرفت؛ بهاینترتیب که در سال دوم استقرار دولت رئیسی، علاوه بر مذاکرات که به شکل همیشگی خارج از دولتها یا داخل دولتها با طرف تحریم کننده، با شدت و ضعف در جریان بود؛ راه جایگزین هم در دستور کار بود. چرا که همواره در روش مذاکره و پلن A ما صرفاً ۵۰ درصد مؤثریم و در یکطرف میز نشستهایم و در طرف مقابل، تحریم کننده است که میتواند مذاکرات را قبول و یا رد کند؛ بنابراین راهکار دوم اهمیت داشته و دارد تا بتوانیم به سمتی حرکت کنیم که اثرات تحریم را به حداقل برسانیم. بهگونهای که بازارها و طرفهای معامله جدید پیدا کنیم که بهرغم ریسک تحریمها، با کشورمان کار کنند.
وی تاکید کرد: معتقدم در دولت سیزدهم این روش ابتدا با تعامل و همکاری با کشورهای همسایه و چین و هند شروع شد و سپس به کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا تعمیم پیدا کرد. درنتیجه مدل طراحیشده بهگونهای بود که با بازارهای جدید، شرکای جدید اقتصادی پیدا کنیم و اثر تحریم بهطور نسبی کم شد. از سوی دیگر، پیوستن به پیمانهای دوجانبه و چندجانبه بینالمللی نظیر اوراسیا، بریکس و سازمان همکاری شانگهای در دستور کار دولت قرار گرفت تا بتوانند اثر ویروس تحریم را کمتر کنند، هرچند باز هم اثر تحریم در اقتصاد ما پابرجا بود . چراکه روش از بین بردن تحریمها این است که دو طرف میز مذاکره به این نتیجه برسند که تحریم را جمع کنند.
رئیس اتاق ایران و چین در ادامه تأکید کرد: هرکسی که در حال حاضر برای رسیدن به ریاست جمهوری دولت چهاردهم، برنامه و شعار اقتصادی میدهد، ابتدا باید بهصراحت بیان کند که برای مقابله با ویروس تحریم، چه برنامه و راهکاری دارد؟ رفتارش با موضوع تحریمها بهویژه در تجارت خارجی کشورمان چیست و میخواهد چهکاری انجام دهد؟ این سؤالی است که باید در مناظرهها بهطور شفاف پاسخ داده شود. اگر جواب این سؤالات را به مردم بدهند، آن زمان میتوان در خصوص نرخ ارز، بورس و بانکها در دولت آینده صحبت کرد. چراکه این مسائل تبعات ویروس تحریم هستند و در ابتدا باید تکلیف ویروس را مشخص کنیم. بهعنوان نمونه؛ اگر در بانکها ناترازی داریم، یکی از دلایل اصلی میتواند تحریمها باشد.
وی با بیان اینکه خوشبختانه از مرحلهای که میگفتند تحریم کاغذ پاره و نعمت است، رد شدهایم، افزود: در حال حاضر همه پذیرفتهاند که تحریمها مؤثر و سنگین است؛ بنابراین به نظرم در این شرایط، مهمترین موضوع و چالش اقتصاد کشورمان، تحریمهاست. در حقیقت موضوع، اقتصادی است، اما راهحل اقتصادی ندارد؛ راهحلش در سیاست خارجی ماست؛ بنابراین اگر از طریق سیاست خارجی دولت چهاردهم، اقدامی انجام شود، آن موقع در دیپلماسی اقتصادیمان، آثار مثبتش را ببینیم.
به گفته حریری؛ تجارت خارجی در تمام کشورها، بر سهپایه «بانک، بیمه و حملونقل» استوار است؛ اگر به هرکسی در دنیا بگوییم که بیمه، بانک و حملونقل ندارم، اما تجارت خارجی دارم، قطعاً میگوید که معجزه است؛ بنابراین کاری که در حال حاضر در تجارت خارجی انجام میدهیم بهگونهای است که به سیستم بانکی، بیمه و حملونقل دسترسی مؤثری نداریم و باید برای رفع این مسائل برنامه و طرح داشت؛ بنابراین یکراه این است که دولت آینده و رئیسجمهور منتخب مذاکرات را با نیت حل مسئله ادامه دهد و راه دیگر این است که با توجه به تجربه سهساله برجام با قدرتهای جهانی، بایستی به این نکته توجه شود که با فرض وجود تحریم هم بتوانیم به دنبال راهکار جایگزین و پلن B باشیم. در نتیجه معتقدم این سؤالات و مطالبات در مناظرات نامزدها مشخص خواهد شد که برنامهها چیست و راهکارها چه خواهد بود؟
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین در ادامه سخنان خود تأکید کرد: وقتی نامزدی در خصوص اقتصاد صحبت میکند باید ایده مشخصی داشته باشد. بگوید طرفدار اقتصاد بازار است یا اقتصاد متمرکز ؛ یا اینکه راهکار دیگری دارد. تا به امروز هیچکدام از نامزدها دراینباره شفاف سخن نگفتهاند و فقط شعار و حرف شنیده ایم. مسلماً اولین بار نیست که با تبلیغات ریاست جمهوری مواجه و وعده و وعید زیاد می شنویم و الآن مردم بالغ شدهاند و میپرسند که این ایده و طرح نامزد ریاست جمهوری با چه ابزاری است؟ آیا امکانپذیر است؟ معتقدم در فضای مناظره و تقابل دیدگاهها، شاید بتوانیم دراینباره نکاتی را دریابیم. تا به امروز هیچ ایده محوری اقتصادی از هیچ نامزدی ندیدهام.
حریری در پایان تاکید کرد: صحبتها و وعدههای نامزدها نشان میدهد که دچار یک سرگشتگی و بلاتکلیفی اقتصادی هستیم که ناشی از حوادث چند دهه اخیر در حوزه اقتصادی کشورمان است. یعنی بعد از چند دهه هنوز نمیدانیم که الگوی اقتصادی کشورمان چیست؟ یک دولت، قیمت حلیم و زولبیا بامیه را تعیین میکند که در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی هم چنین چیزی نمیبینیم و در دولت دیگر، رئیسجمهورمان میگوید که سرمان را در حساب مردم نمیکنیم؛ چطور در آمریکا که آزادترین اقتصاد دنیا است، سرشان در حساب مردم میکنند؟ بنابراین اینکه از یک طرف بامِ سوسیالیست بیفتیم و از طرف دیگر از بام لیبرالیسم، نشان میدهد که مدل اقتصادی در مملکت نداریم و در حقیقت مجموعهای از عیبهای اقتصاد سوسیالیست و لیبرالیسم را گرفتهایم و کلکسیون کردهایم.