اهمیت وجود تقاضای مؤثر در اقتصاد، بهواسطه نقشی است که این عامل در «ایجاد و استمرار رونق در بازار و اقتصاد» ایفا میکند. درواقع، بنا بر آنچه پیشتر بیان شد، تقاضای مؤثر آن مقدار کالا یا خدمتی است که شخص مایل و قادر به خرید آن است. لذا، وجود تقاضای مؤثر، حکایت از فروش کالاها و یا خدمات تولید شده در اقتصاد دارد. ازاینرو، افزایش تقاضای مؤثر با تشویق بنگاهها به تولید بیشتر و افزایش ظرفیتهای تولیدی از طریق افزایش استخدام نیروی کار، منجر به افزایش اشتغال در سطح کلان و ایجاد درآمد پایدار برای افراد و استمرار تقاضا در اقتصاد میشود.
وجود و استمرار تقاضای مؤثر در اقتصاد زمانی محقق میگردد که دستمزدهای افراد علاوه بر ایجاد توانایی بهمنظور پاسخ به نیازهای مصرفی، آنها را قادر سازد که بخشی از درآمد خود را پسانداز کنند و درعینحال فضای کلان اقتصاد نیز مشوق و هدایتکننده این پساندازها به سمت فعالیتهای تولیدی و مولد اقتصاد باشد تا از این گذر ظرفیتهای تولیدی و اشتغالزایی اقتصاد تقویت گردد و افراد به درآمد پایدار که سوخت اصلی روشن کردن موتور تقاضای مؤثر است، دست یابند.
این در حالی است که اگر فضای کلان اقتصاد بیثبات باشد و تورمهای بالا را تجربه کند، نهتنها افراد به علت تحلیل رفتن قدرت خریدشان در تأمین مایحتاج مصرفی خود با مشکل مواجه میگردند و مشکل کمبود تقاضای مؤثر رخنمایی میکند، بلکه در فضای بیثبات اقتصادی، پساندازها نیز به سمت فعالیتهای سوداگرانه و رقیب تولید (بازار طلا، ارز، مسکن و...) سرازیر میشوند که این شرایط نیز ضمن دامن زدن به کمبود نقدینگی بنگاههای اقتصادی، بسیاری از واحدهای تولیدی را به ورطه تعطیلی یا ادامه فعالیت در زیر ظرفیت بهینه میکشاند.
در این شرایط پدیده رکود و تورم در اقتصاد تعمیق میشود، فقر و نابرابری در اقتصاد گستردهتر میگردد، فشار معیشتی بر خانوارها افزایش مییابد، بحران کمبود تقاضای مؤثر بیشتر رخنمایی میکند و از این ناحیه نیز پیامدهای گستردهای بر اقتصاد و معیشت خانوارها وارد میشود.
منبع: اتاق ایران