نزدیک به یک ماه است، دو همسایه شمال غربی ایران، جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه مورد مناقشه قره باغ وارد جنگ شدهاند؛ جنگی که طبق گزارشهای رسمی دو طرف خسارات فروانی تا کنون داشته و تلاشها برای آتشبس هم تا کنون به نتیجه نرسیده است. این نزاع قدیمی میان آذربایجان و ارمنستان که سابقهای تاریخی هم دارد در ایران به شدت و با علاقه خاصی هم پیگیری میشود.
اما چرا جنگ قرهباغ برای ایرانیها اهمیت دارد؟
این جنگ در سرزمینی رخ داده که بخشی از ایران بزرگ بوده که در دوره قاجار از خاک کشور جدا شده و دو طرف دعوا هم کشورهایی هستند که بخشی از خاک ایران قاجار به قبل بودهاند؛ بنابراین، نبرد در سرزمینی رخ داده که پیوستگیهایی با ایران داشته و از این روی برای ایرانیها اهمیت فراوان دارد.
این مساله در استانهای شمال غربی کشور با اشاره به پیشینه تاریخی جنگ قرهباغ با حساسیت بیشتری پیگیری میشود. پیوندهای نژادی و زبانی هم در این مساله بسیار موثر است. چنانکه در ویدئوها و تصاویر معروف این روزها دیدهاید که اهالی روستاهای آذریزبان نزدیک به مرز و محل درگیری، هر روز از تپههای روستا نظارهگر نبرد میان دو طرف هستند. به جز این دو نگاه کلی در ادبیات رسمی و سیاسی دولتمردان ایرانی، تنها صحبت از بیطرفی و تلاش برای صلح میان دو گروه به چشم میخورد و وزارت خارجه و مقامهای عالیرتبه کشوری تا کنون تنها تلاش کردهاند با اعلام موضع بیطرفانه، آمادگی خود را برای ایجاد صلح میان دو طرف به نمایش بگذارند؛ هرچند در ادبیات برخی چهرههای خارج از دولت، حمایتهایی از آذربایجان دیده شده است. از این جمله میتوان به اظهارات علی اکبر ولایتی در خصوص بازگشت قره باغ به آذربایجان اشاره کرد. با این حال، این موضعگیریها اغلب در میان چهرههای غیردولتی دیده میشود. با مرور این پیشینه، میخواهیم اهمیت جنگی که یک ماهی است در شمال غرب ایران رخ داده، از نظر شما بدانیم.