به گزارش «تابناک»؛ یک سال پس از شیوع ویروس کرونا در چین و بعد سرایت آن به اقصی نقاط جهان و اعلام وضعیت دنیاگیری (پاندمی) کووید ۱۹، در شرایطی که کسی نمیداند پایان این بلا کی از راه خواهد رسید، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری کشورمان طرحی را در دستور کار قرار داده که به طور ضمنی تاریخ پایان کرونا را اعلام میکند!
درباره طرحی سخن میگوییم که معاونت گردشگری این وزارت در دستور کار قرار داده و طی بخشنامهای به ادارات استانی دستور داده که بر اساس آن، «به قید فوریت» تولید محتوا کنند تا بشود از یک فرصت خوب گردشگری که در پیش است، نهایت بهره را برد؛ کاری که در همه سالهای گذشته که کرونا نبود، ایده اش مطرح نشد و حالا که کرونا دست و بال همه را بسته، در دستور کار قرار گرفته است.
حکایت مکتب رفتن مدیران این وزارت خانه در روز جمعه، نکات جالب توجه زیادی دارد، اما به طور خلاصه میتوان این گونه تشریحش کرد که سال نوی چینی در پیش است و جمعیت بسیار بسیار بزرگ این کشور موجب میشود که برنامه ریزی برای بهره مندی از بازاری که این سال نو به وجود میآورد، برنامه ریزی به شدت عاقلانهای باشد.
از جمله بازارهایی که سال نوی چینی رونق میدهد، بازار گردشگری است که بخشی از آن به گردشگری خارجی میرسد و از این روی تلاش برای جذب گردشگران از مقصد این کشور بزرگ در این ایام، بسیار معقول جلوه میکند؛ تلاشی که وزارت گردشگری کشورمان با یک بخشنامه از خود نشان داده که در آن از برگزاری قریب الوقوع یک رویداد با نام «قرنها دوستی؛ سومین عید بهاره چینیها در ایران» خبر داده شده که قرار است در بازه ۲۴ بهمن تا ۹ اسفند به انجام برسد.
بر اساس این برنامه ریزی از ادارات استانی خواسته شده تا سلبریتی ها، چهرههای مشهور استانی، وایمرها، بلاگرها و... در هر استان بسیج شوند تا فیلمها و عکسهایی که این ادارات برای چینیها تدارک میبینند و در صفحات طراحی شده به زبان چینی در وبسایت هایشان بارگزاری میکنند، در اینستاگرام به اشتراک بگذارند یا فراتر از آن، در مسیر تهیه این تصاویر و ویدئوها همکاری کنند تا جذب گردشگر چینی مقدور شود!
سوای اینکه اینستاگرام در چین فیلتر است و مردم این کشور به آن دسترسی ندارند، این برنامه ریزی از این رو عجیب به نظر میرسد که برای سفر چینیها به کشورمان در دوران کرونا برنامه ریزی شده است. در دورانی که سفر در کره زمین به حداقلترین میزان خود رسیده و شروع شیوع ویروس از چین، میتواند حاشیههایی بزرگ و چه بسا غیرقابل کنترل به وجود آورد و حتی با توجه به محدودیتهای هوشمند و تغییر رنگ شهرها، از اساس غیرقابل برنامه ریزی شود.
این در حالی است که بی اطلاعی مدیرانِ برنامه ریز از فیلتر بودن اینستاگرام و بعد ملزم کردن ادارات استانی به تولید محتوا در این بستر و دعوت و به کارگیری مشاهیر در این شبکه اجتماعی، حکایت از اوج بی اطلاعی این مدیران از اصول و رئوس برنامه ریزی دارد و به وضوح آشکار میکند که این بخشنامه چیزی جز هدر رفت سرمایه آن هم در این بازار سیاه ناشی از کرونا نیست!
اتفاقی که میشود برای رقم خوردنش برنامه ریزی کرد؛ اما زمانی که تکلیف کرونا کمی مشخص شود و مثلا امکانات کشورمان برای واکسینه کردن مردم و بعد میهمانان و یا حتی از آن بدیهی تر، تست کردن موارد مشکوک به ابتلا به کرونا به قدر کافی و وافی برسد. زمانی که وقتی از راه رسید، میبایست ابتدا مشکلاتی زیرساختی مانند تفاوت شبکههای اجتماعی رایج در ایران و چین را حل و فصل کرد، نه اینکه حسنی روز جمعه به جای رفتن به مکتب خودشان، به مکتبی در یک شهر دیگر برود؟!