به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، کرونا، آزمون جدی تهران طی ۱۰ ماه گذشته بود. در این مدت بحرانیترین شرایط ممکن پیش روی تهران قرار گرفت تا علاوه بر این شهر ۹ میلیون نفری، تابآوری مدیران شهری آن نیز سنجیده شود.
تهران در این آزمون البته با چالشهای زیادی دستوپنجه نرم کرد. حملونقل عمومی شاید سختترین بخش این امتحان ویژه بود. هرچند در مواردی البته نحوه اداره شهر را بهچالش کشید و در شرایطی هم موجب شد تا عملکرد مدیرانش با قضاوت منصفانه شهروندان روبهرو شود.
اما درخشانترین بخش این آزمون، قطعاً کارنامه بهشت زهرا(س) خواهد بود. دفن روزانه حدود ۱۰۰ متوفی در گورستانی که بیشتر به «تکمیل ظرفیتش» شهره است، شاید مهمترین اتفاقی باشد که تراز عملکرد مدیران را بهسمت مثبت تغییر میدهد. رئیس شورای شهر تهران شاید جزو معدود کسانی باشد که از همان ابتدا در برابر کاستیها و مشکلاتی که گریبان شهر را گرفته سکوت نکرده و هرجا نیاز به موضع روشن و شفاف او بوده، نظراتش را بی پرده ابراز کرده است.
عملکرد مدیریت شهری را در طول این چند ماه پس از آمدن کرونا چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه به سطح امکانات و بودجهای که در اختیار این دولت محلی قرار دارد، فکر میکنید دستاوردهای مثبتی به جا گذاشته یا خیر؟
البته تعبیر دولت محلی، برای مدیریت شهری که شامل شهرداری و شورای شهر است، در واقعیت غلوآمیز است چرا که از ۲۳ وظیفهای که در قانون برای شوراها ومدیریت شهری دیده شده، فقط یک سوم آن تاکنون تفویض شده و دو سوم اختیارات همچنان در کنترل دولت مرکزی است، اما در حد همین اختیارات، عملکرد مدیریت شهری بهصورت نسبی قابل قبول بوده است و به یاد داشته باشیم که شاید در تاریخ شهرداری تهران چنین چالش مالی و کمبود منابعی کمنظیر بوده است، افزایش بیرویه پرسنل و فربه شدن بدنه شهرداری که از دوره گذشته برای این دوره به ارث رسید باعث افزایش هزینههای اداره شهر شده بود و همزمانی سه بحران رکود در صنعت ساختمان، تحریم و کاهش ارزش پول ملی و کرونا، فشار بسیار شدیدی را در جهت کاهش منابع و افزایش هزینههای مدیریت شهری ایجاد کرد و اینکه توانستیم بدون دریافت یک ریال کمک و بودجه قانونی از سوی دولت، با کاهش هزینههای اداره شهر و صرفهجویی، اجازه ندهیم تهران دچار اختلال شود، کارنامه قابل قبولی محسوب میشود.
نقاط مثبت و منفی اداره شهر تهران را در دوران کرونا بهصورت مصداقی اگر امکان دارد بیان کنید؟
نقاط مثبت را باید در عملکرد پرسنل زحمتکش خدماتی شهر ببینیم، از سازمان بهشت زهرا که در صف نخست مدافعین سلامت قرار داشت و تقریباً دو برابر شرایط عادی با رعایت پروتکلهای سخت کرونا، به شهروندان خدمت ارائه کرد، تا مجموعه شهر سالم، پاکبانان و نیروهای فعال در حوزه بهداشت و نظافت عمومی شهر که علاوه بر تأمین نظافت شهر و هدایت روانآبها، در بخش ضدعفونی کردن مبلمان و فضای شهری در شرایطی که بسیاری از کارمندان تعطیل و در کنار خانواده بودند، انجام وظیفه میکردند، سازمان میادین میوه وترهبار و فروشگاه شهروند هم در تأمین مایحتاج و نیاز مردم تهران نقش مؤثری داشتند.
در حوزه حملونقل عمومی نیز با وجود اینکه سیستم حملونقل عمومی تهران با تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا، حتی یک روز هم تعطیل نشد و پرسنل مترو واتوبوسرانی با حداکثر ظرفیت موجود خدمت ارائه کردند، بهدلیل عدم تخصیص بودجه و اعتبارات تقویت ناوگان حملونقل عمومی، ما با ازدحام و کمبود ظرفیت در ساعات پیک مواجه بودیم که یک نقطه ضعف در مدیریت شهری است و جای گله از دستگاههای مسئول وجود دارد که مصوبات هیأت دولت و شورای اقتصاد را برای خرید واگن مترو واتوبوس اجرایی نکردند.
مدیریت شهری بعد از کرونا با توجه به اینکه در این مدت تحت تأثیر شرایط ویژهای قرار گرفته است، با چه چالشهایی در آینده مواجه خواهد شد؟
یکی از چالشها، رکود در پروژههای عمرانی وتوسعهای است که بهخاطر کمبود منابع، عملاً اعتبارات این بخش یا تحقق نیافت یا صرف هزینههای جاری شد، مسأله دیگر بحران در سیستم حمل ونقل عمومی است که در سال آینده بسیار جدی خواهد شد و بودجه موجود کفاف تعمیر اساسی و نگهداری و بهروز کردن ناوگان فعلی را نیز نمیدهد چه برسد به جایگزین کردن اتوبوسهای فرسوده و تأمین واگن مترو برای خطهای افتتاح شده مترو.
در دوران کرونا با توجه به اعلام یک وضعیت بحرانی، تابآوری تهران را چگونه ارزیابی میکنید؟ اصرار بر لاکداون شدن تهران در شرایطی که خیلیها بهدنبال ایمنی جمعی بودند، از چه نگاهی سرچشمه گرفت؟
فکر میکنم تابآوری تهران از نظر بنیادی در شرایط مناسبی است، اما هم در بخش تصمیمگیری مسئولان وهم در رفتار شهروندان ما با چالش مواجه هستیم، مسئولان در تصمیمگیری دچار تردید و تأخیر هستند و مردم نیز دچار نوسان در رعایت پروتکلهای بهداشتی شدند، در نمونههای موفقی که شاهد کنترل کرونا در شرق آسیا یا برخی کشورهای اروپایی بودیم، این دو مشکل یعنی تردید و تأخیر در تصمیمگیری مسئولان و نوسان در رفتار شهروندان کمتر دیده شد، در ایران هم در بهار شاهد عملکرد مناسبی بودیم اما متأسفانه در تابستان رویه به وضع سابق بازگشت، توصیه به تعطیلی و قرنطینه شدن تهران هم براساس همین تجربه موفق در بهار بود که ما پس از مشاهده پیک دوم کرونا در شهریور، خواستار اجرای آن از اوایل مهر ماه بودیم اما متأسفانه با دوماه تأخیر این اتفاق افتاد و تلفات روزانه کرونا به مرز ۵۰۰ نفر در کشور و ۲۰۰ نفر در تهران رسید.
به نظر میرسد که حدود اختیارات مدیریت شهری دراعمال نظر و تصمیمسازی در تصویب و اجرای برخی محدودیتها در دوران کرونا آنچنان که باید دیده نشده است. نمونه آن هم اصرار شورا بر تعطیلی دو هفتهای تهران بود که بارها و بارها از تریبونهای رسمی و غیررسمی اعلام شد، اما بهنظر میرسید که نقشی برای مدیریت شهری در ستاد ملی مقابله با کرونا قائل نشدهاند. اگر خلاف این موضوع را تأیید میکنید بفرمایید که در این دوران تا چه اندازه توانستید در تصمیمسازیها مؤثر باشید و چه موانعی برای اجرای برخی تصمیمات وجود داشت.
یکی از اشکالات مدیریت بحران در کشور، تضعیف رویه کارشناسی و عمق تصمیمات در مقابل تمرکزگرایی ناشی از بحران است. پیشنهاد ما حضور مدیریت شهری در ستاد ملی مقابله با کرونا بود که متأسفانه با آن موافقت نشد و علاوه برآن شهردار تهران نیز بهدلیل یک مسأله حاشیهای در این شرایط بحرانی دیگر به هیأت وزیران دعوت نشد، اگر بدنه کارشناسی مدیریت شهری میتوانستند در تصمیمسازی و تصمیمگیری مؤثر باشند شاید شاهد نتایج بهتری بودیم و نیازی به استفاده از رسانهها یا نامهنگاری برای انتقال نظرات مدیریت شهری به ستاد ملی مقابله با کرونا نبود.
رفتار اجتماعی شهروندان را در طول این چند ماه چگونه ارزیابی میکنید؟
بهنظرم مردم در حدی که برایشان مسائل جدی مطرح شد، رعایت کردند، چه در موضوع استفاده از ماسک، چه در تعطیلی و چه در مسافرت نرفتن، اما زمانی که احساس میکردند موضوع جدی نیست و در حد تبلیغات و شعار است، کمتر رعایت میکردند، حتی در برخی کشورهای اروپایی که آزادیهای اجتماعی بیشتری دارند در موضوع کرونا بسیار سختگیرانهتر از ما عمل کردند و بههمین خاطر نتیجه سریعتری در کنترل پاندمی گرفتند.
قطعاً یک ضلع اثرگذار در کنترل پاندمی کرونا، مردم تهران بودند. آیا نسبت بهگذشته میتوان اذعان کرد که مردم رفتار مسئولانه و آگاهانهتری نسبت بهگذشته داشتند؟ اگر بله، چه عواملی در این زمینه نقش پررنگتری داشته است؟ این رفتار آیا منجر به توسعه اجتماعی و فرهنگی در آینده خواهد شد؟
پس از آغاز محدودیتهای جدید شاهد هستیم که رفتار مردم بهصورت محسوسی تفاوت کرده است و همین تفاوت در رفتار شهروندان بهنصف شدن آمار تلفات تهران ظرف دو هفته منجر شده است، رفتار مردم آیینهای از عملکرد مسئولان است و اگر مسئولان با قاطعیت و بهصورت کارشناسی تصمیمگیری و اجرا کنند، مردم همراهی خواهند کرد.
در همه دنیا شهرداران و مدیران محلی در زمینه اطلاعرسانی و آموزش شهروندان بویژه در شرایط کرونا از توان وظرفیتهای محلهای برای مدیریت اوضاع استفاده کردند، همین موضوع تا حدودی موجب شد تا نقش شهروندان پررنگتر شده و در نتیجه بر اوضاع تأثیرمثبت بگذارد، اما در تهران بهنظر میرسید که این اتفاق دیر و بهندرت افتاد اما انتظار این بود که در همان ابتدا باید هستههای محلهای شکل میگرفت و از توان مردم محلات بیشتر استفاده میشد. آیا وقت آن نیست که تمرکز در این حوزه بیشتر بشود؟
البته شاید نتوان این فرضیه را در ارتباطات محلی به آسانی پذیرفت، چون مبنای کنترل در کرونا کاهش ارتباطات فیزیکی است و طبیعی است که این فضای ارتباطی بهصورت مجازی بدون خطر خواهد بود، محلهمحوری در ارائه خدمات به نیازمندان و بیماران نقش جدی دارد و فکر میکنم در جامعه ما اتفاقاً در این بخش خوب عمل شده، مساجد و کانونهای محلی، در کمکهای خیریه و ارائه خدمات به نیازمندان عملکرد مثبتی داشتند البته در موضوع رصد بیماران شاید بهدلیل عدم اطلاعرسانی و نبود کار فرهنگی مناسب و فقدان سیستم و زیرساخت ما نتوانستیم بیماران را بموقع شناسایی و رصد و کمک کنیم و این موضوع در شیوع بیماری هم مؤثر بود.