به گزارش بورس تابناک، تحریمهای بینالمللی، فعالیت اقتصادی کشور را وارد فاز جدیدی کرده این در حالی است که تولید همواره نیازمند تامین مالی مستمر با حداقل ریسک برای ادامه حیات خود است. کارشناسان اقتصادی بارها در مورد حجم بالای نقدینگی در کشور هشدار دادهاند. در شرایطی که نقدینگی بهویژه بخش پول با رشد همراه میشود، سرمایههای خرد نزد عموم مردم که بهصورت جهتدار به سوی بازارهای مختلف سراریز میشود، میتواند مانند بهمنی سهمگین اقتصاد کلان را با چالشهای جدی مواجه کند که پیامدی جز تورم و رکود به همراه نخواهد داشت.
بورس نقش محوری در رشد اقتصادی ایفا میکند، از اینرو بازار سرمایه بهعنوان شاهراه بازارهای مالی، نقش پررنگی در ساماندهی پولهای سرگردان از بخش غیرمولد و بعضا مخرب به سمت تولید بازی میکند.
آخرین برآوردهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی نشان میدهد که رقم کل نقدینگی در هشت ماه نخست سالجاری به بیش ۳هزار هزار میلیارد تومان رسیده است. به این ترتیب نقدینگی کل کشور نسبت به پایان سال ۹۸ رشد بیش از ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی را تجربه کرده است. به عبارتی در هر روز شاهد افزایش حدود۲هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی بودیم. در این میان اما یکی از نکات جالب در بررسی ترازنامههای ماهانه بانک مرکزی تغییر ترکیب نقدینگی است. آمارها نشان میدهند روز بهروز سهم پول نسبت به سهم شبهپول از نقدینگی کل افزایش پیدا میکند. در حالی اواسط سال ۹۶، سهم پول از نقدینگی کل کمتر از ۱۲ درصد بود که در پایان سال ۹۸ این نسبت به ۸/ ۱۷ درصد رسید.
آمار جدید بانک مرکزی اما حکایت از افزایش سهم پول به حدود ۵/ ۲۰ درصد دارد. این پول نیز با حرکت به سمت بازارهای سرمایهگذاری چه بازار سهام و چه ارز، طلا و مسکن میتواند سبب رشد قیمتها در این بازارها شود. در این میان بررسیها نشان میدهد از ابتدای سال ۹۸ تاکنون، در مجموع دو بازار بورس و فرابورس، بیش از ۱۴۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی تازهنفس تنها از سوی معاملهگران خُرد جذب گردونه معاملات سهام شده است. آمار معاملات بازار سرمایه نیز در این مدت حدود ۴۵ درصد از حجم نقدینگی کل کشور را شامل میشود که این آمار بر نقش بسیار مهم و محوری بورس در راهاندازی و کمک به بنگاههای تولیدی و افزایش تولید تاکید میکند.
این شرایط در حالی است که کارشناسان بورسی معتقدند در بازار سرمایه وضعیت به گونهای است که از این ظرفیت بهطور کامل استفاده نمیشود و با وجود اینکه شرکتها علاوه بر حضور در بازار ثانویه میتوانند در بازار اولیه نیز اوراق منتشر کنند، شاهد چنین اقدامی از سوی آنها نیستیم. به گفته فعالان بازار زمانی سیکل توسعه از طریق بورس و بازارهای مالی کامل خواهد شد که بازار اولیه از عمق مناسبی برخوردار باشد.
در همین رابطه حسن برادرانهاشمی، کارشناس بازار سهام اظهار میکند: روانه شدن منابع مالی به سمت بنگاههای تولیدی علاوه بر مهار تورم از طریق کنترل نقدینگی میتواند موجب افزایش تولید و بهرهوری شود.به گفته وی، بازار سرمایه بهطور مستقیم از طریق تامین مالی در بازارهای اولیه و ثانویه و همچنین بهصورت غیرمستقیم از طریق کنترل نقدینگی و نیز اخذ مالیات از معاملات در بورس به شکوفایی اقتصاد کمک جدی میکند. بازار اولیه که شرکتها از طریق پذیرهنویسی سهام وارد بازار سرمایه میشوند در واقع محلی است که بنگاههای اقتصادی جدید متولد میشوند.
ورود به بازار اولیه بورس از بهترین روشهای تامین مالی شرکتهای تولیدی محسوب میشود که نسبت به اخذ وام بسیار راحتتر است ضمن اینکه تعهد بازپرداخت اصل پول به همراه بهره سنگین را هم ندارد. برادرانهاشمی ضمن انتقاد از فعالیت بازار اولیه در بورس تهران میگوید: بازار اولیه در بورس تهران فعالیت گستردهای ندارد در حالی که رونق بازار اولیه علاوه بر تامین مالی برای واحدهای تولیدی مزایای مهم دیگری از جمله عمق دادن به بازار سهام، افزایش شرکتهای بورسی و هدایت سرمایههای خرد به سمت تولید دارد.وی در ادامه خاطرنشان میکند: در بازار ثانویه بورس و فرابورس که عمده معاملات نقل و انتقال سهام در آن انجام میشود، یکی از روشهای تامین مالی شرکتها از طریق افزایش سرمایه است. در واقع شرکتهای پذیرفته شده در بورس برای تامین مالی جهت افزایش خطوط تولیدی به جای اخذ وام از بانکها که پروسه طولانی و هزینهبری دارد از طریق افزایش سرمایه از محل آورده نقدی به سهولت منابع مورد نظر را جذب میکنند بر همین اساس با عدم پرداخت سود تسهیلات، بهای تمام شده محصولاتشان منطقیتر خواهد شد.
این کارشناس معتقد است: در بازار ثانویه بورس، معاملات روزانه سهام شاید بهطور مستقیم به جریان تولیدی شرکتها کمک نکند، اما منجر به رونق سفتهبازی و ایجاد حباب در قیمت سهام بورسی هستیم؛ این در حالی است که همین معاملات روزانه بهصورت غیرمستقیم میتواند به رونق اقتصادی کمک کند، به این صورت که اخذ مالیات نقل و انتقال سهام و مالیات ارزش افزوده از معاملات روزانه در بورس(که رقم آن با توجه به افزایش قابل توجه حجم معاملات طی یکی، دو سال اخیر افزایش چشمگیری نیز داشته است) در صورت تخصیص بخشی از آن به تولید میتواند رونق این بخش را رقم بزند. معاملات سهام در بورس بهصورت غیرمستقیم جلوی رشد بیرویه قیمتها در بازارهای موازی را سد میکند.
وی در پایان یادآور میشود: بخش مهم دیگری از بازار سرمایه که واحدهای تولیدی بهطور مستقیم با آن در ارتباطند، بورس کالا است که شرکتهای تولیدی مواد اولیه خود را از آن تامین میکنند. در واقع بورس کالا موجب شفاف شدن قیمت مواد مورد احتیاج واحدهای تولیدی و نیز جلوگیری از سفتهبازی در تامین مواد اولیه میشود.
محمد گرجیآرا، کارشناس بازار سهام نیز با اشاره به نقش بورس در بخش مولد کشور اظهار میکند: بخش عمدهای از تولیدات صنعتی کشور را شرکتهایی تشکیل میدهند که در بورس، کالای خام تولید میکنند. این شرکتها که در دهههای ۴۰ و ۵۰ مالکیت دولتی داشتند به مرور زمان وارد بورس تهران شدند. درحال حاضر بخش زیادی از تولیدات سیمان، فلزات اساسی و محصولات پتروشیمی در بورس عرضه میشوند. از سوی دیگر بخش زیادی از کالاهایی که در بورس تولید میشود را کالاهای صادراتی نظیر محصولات پتروشیمی، تولیدات مربوط به قیر، فلزات اساسی و کانههای فلزی تشکیل میدهد، از این رو بخشی از تولیدات صادراتی و درآمد کشور از طریق بورس حاصل میشود.
بر همین اساس شرکتهای صنعتی بورس، بیشترین سهم از کل GDP که تولید میشود را به خود اختصاص میدهند.وی با بیان اینکه حضور بازار ثانویه کمک شایانی به بازار اولیه به منظور افزایش داراییهای مالی شرکتها میکند، میگوید: در بورس تهران وضعیت به گونهای است که از این ظرفیت بهطور کامل استفاده نمیشود و با وجود اینکه شرکتها علاوه بر حضور در بازار ثانویه میتوانند در بازار اولیه نیز اوراق منتشر کنند، شاهد چنین اقدامی از سوی آنها نیستیم، این در حالی است که زمانی سیکل توسعه از طریق بورس و بازارهای مالی کامل خواهد شد که بازار اولیه از عمق مناسبی برخوردار باشد.این تحلیلگر بازار سهام در توضیح این مطلب میگوید: بازار اولیه با عرضه اولیه تفاوتهایی دارد. بازار ثانویه هر چه عمق بیشتری داشته باشد جذابتر خواهد بود اما در کنار آن باید تدابیری برای توسعه بازاراولیه نیز توسط سیاستگذار اندیشیده شود تا شرکتها بتوانند اوراق بهادار خود را در بورس عرضه کنند.
گرجیآرا در پاسخ این پرسش که چه میزان از پولهایی که جذب معاملات میشود به سمت تامین مالی سوق مییابد، عنوان میکند: ورود و دست به دست شدن روزانه ۲۰ هزارمیلیارد تومان پول حقیقی به بازار سهام که در بازار ثانویه اتفاق میافتد لزوما منجر به تامین مالی تولید نمیشود. زمانی که شرکتها استراتژی افزایش سرمایه را پیاده و اقدام به انتشار اوراق جدید میکنند، میتوان گفت شرکتها در بورس تامین مالی کردهاند. سال گذشته شرکتها به موضوع افزایش سرمایه از محل آورده نقدی توجه چندانی نکردند. این آمار نگرانکننده است و صرفا کمتر از ۱۰ درصد از فرصت به وجود آمده استفاده شده اما با تخفیفهای مالیاتی و تغییر قوانین سختگیرانه شرایط برای توسعه بازار اولیه تسهیل خواهد شد.وی در ادامه با تاکید بر توسعه متوازن همه صنایع بورسی خاطرنشان میکند: با توجه به شرایط فعلی، کالاهای خام از پتانسیل بیشتری برای رونق تولیدات داخلی برخوردارند.
این کارشناس ضمن مقایسه نقش بورسهای بزرگ دنیا نسبت به بورس تهران بر تولیدات داخلی کشورها اظهار میکند: در بورسهای بزرگ دنیا توسعه و تعمیق بازار اولیه از جذابیت خاصی برخوردار است و بازار اولیه را مختص شرکتهای بزرگ نمیدانند. بر همین اساس شرکتهایی که در بخش استارتآپ فعالیت میکنند میتوانند در بورس از طرق مختلف اقدام به انتشار اوراق بهادار میکنند، اما این شرایط در بورس تهران بسیار متفاوت است و تامین مالی در حوزه سهام صرفا توسط شرکتهای بزرگ انجام میشود. در حوزه اوراق نیز با توجه به اینکه بازار اوراق در دست دولت است شرکتهای خصوصی نمیتوانند اوراق بفروشند. در حال حاضر نسبت فروش اوراق دولتی به اوراق خصوصی ۹۵ به ۵ درصد است که نشان میدهد بازار در دست دولت است.
بورس در صورتی میتواند منجر به رونق تولید شود که بتواند برای بنگاههای مالی تامین مالی کند. این را پیمان حدادی تحلیلگر بورس میگوید. به گفته وی تامین مالی معمولا به دو شکل انجام میشود: عرضه سهام شرکتهای تولیدی حاضر در بورس که در این روش با توجه به تامین مالی که برای سهامدار عمده میشود آنها میتوانند همان واحد تولیدی را تقویت یا واحد تولیدی دیگری احداث کند. در این روش زمانی که شرکت وارد بازار سرمایه میشود از محل افزایش سرمایه میتواند با دریافت پول سهامداران جدید، عملیات تولید را رونق دهد یا با انتشار اوراق مشارکت یا صکوک تامین مالی کند.
این کارشناس در پاسخ این پرسش که چرا با وجود ورود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان پول در ۴ ماه ابتدایی سال به بازار سهام اما شرکتهای تولیدی عایدی نداشتهاند، توضیح میدهد: پولهایی که وارد بازار سرمایه میشود عمدتا با دید کوتاهمدت و با هدف حفظ ارزش دارایی و نوسانگیری روانه این بازار میشود از این رو این پولها به سمت افزایش سرمایه به منظور تامین مالی شرکتها نمیرود. اما چه کسی مقصر این اتفاق است؟ در وهله اول شرکتها بهدلیل ابهامات موجود در مولفههای اقتصادی، نوسانات قیمت ارز، تغییر ناگهانی قوانین تجارت از سوی وزارتخانهها و قوانین سختگیرانه سازمان بورس در پروسه انتشار اوراق، اقدام به افزایش سرمایه از محل آورده نقدی نمیکنند.
وی با بیان اینکه معاملاتی که روزانه در بازار سرمایه انجام میشود کمکی به تامین مالی شرکتها ندارد، تاکید میکند: با توجه به اینکه معاملات در بازار ثانویه انجام میشود سود نهایی به سهامداران میرسد، نه شرکتها اما در مجامع وضعیت به گونهای دیگر است؛ هرچه سود نقدی کمتر تقسیم شود خروج پول از شرکت کاهش و نیاز شرکت به تامین مالی را کمتر میکند. اگرچه عدمپرداخت سود نقدی زیاد بهطور غیرمستقیم نوعی تامین مالی محسوب میشود.
حدادی در ادامه اظهار میکند: با برنامهریزی میتوان بازار سرمایه را به بازاری مولد تبدیل کرد. افزایش سهام شناور شرکتها و فروش سهام توسط سهامداران عمده آن یکی از راههای افزایش سرمایهگذاری برای تولید محسوب میشود و نقدینگی موجود در بازار را به بخشهای مولد اقتصاد کشور سوق میدهد. اما در بورسهای بزرگ دنیا بهدلیل اینکه ابزارهای مشتقه گستردهای وجود دارد تامین مالی به بهترین شیوه ممکن انجام میشود.