به گزارش «تابناک» به نقل از مهر، مهدی سجاده چی که پیش از این فیلمنامه سریالهایی چون «شهریار» را درباره یک شخصیت ملی به نگارش درآورده است درباره اینکه چرا قهرمانان ملی کمتر در سریالها دیده شدهاند، بیان کرد: شهریار هم شخصیتی ملی است و سریال «شهریار» در زمان پخش با استقبال رو به رو شد اما آثاری مثل «شهریار» دیگر ساخته نشد چون سوژه باید قابلیت سرمایه گذاری روی آن را داشته باشد.
وی ادامه داد: در زندگی باقی شاعران نکاتی مطرح است که برخی مسئولان نمیپسندند مثلاً موضوعاتی در زندگی مولانا وجود دارد که نمیتوان مطرح کرد و باید حذف کنید و بعد درنهایت فیلمنامهای دارید که اصلاً ربطی به آن شخصیت ندارد.
نویسنده سریال «خاک سرخ» با اشاره به ملاحظات نسبت به قهرمانان ملی بیان کرد: همین ملاحظات نسبت به برخی قهرمانان ملی نیز وجود دارد. تلویزیون نسبت به پرداخت این قهرمانان مشکلی ندارد اما برخی از این شهدا، مدعیانی دارند که آنها بیشتر این ملاحظات را مطرح میکنند. از طرفی نوعی بی اعتمادی نسبت به هنرمندان وجود دارد و این پرسش مطرح میشود که آیا هنرمندی که میخواهد درباره یکی از این قهرمانان سریال بسازد نگاهش با خانواده یا ارگانهای نظامی و نهادهای مورد نظر مطابق است یا خیر.
سجاده چی اضافه کرد: خانواده شهید حتی ممکن است این ملاحظه را داشته باشند که تلویزیون از پرداخت به قهرمان مورد نظر هدف و منافع خاصی دارد یا صرفاً زندگی او را میخواهد به تصویر بکشد.
این فیلمنامه نویس با اشاره به آثار مختلفی که در زمینه قهرمانان ملی نوشته شده است، بیان کرد: نگارش بسیاری از پروژههایی که یک شهید در محور آنها بوده است و قهرمانانش هم چهرههای مهمی هستند بارها کلید خورده است. حتی به انعقاد قرارداد رسیده و اثر نمایشی تا حدی پیش رفته است اما مسئولان تلویزیون بنا به دلایل متعددی به این نتیجه رسیدهاند که از خیر ساخت آن پروژه بگذرند چون دردسر این کارها زیاد است.
وی که در جریان برخی تولیدات تلویزیونی قرار دارد، اضافه کرد: تا به حال چندین قصه درباره شهید بروجردی و شهید همت نوشته شده است. خود من سیناپس کامل سریال شهید صیاد شیرازی را دیدهام اما متاسفانه کار به سرانجام نمیرسد.
سجاده چی با اشاره به نمونههایی از این چالشها عنوان کرد: این ایرادات از مصادیق بسیار جزیی شروع میشود و به چالشهای مهمتر میرسد مثلاً میخواهند شهیدی که سردار معتبری در جنگ بوده و محبوب هم بوده است، بخشی از جوانیاش تصویر نشود چون در جوانی و پیش از انقلاب هیبت و رفتارش شبیه انقلابیها نبوده است. زمانی هم نسبت به زندگینامه یکی از روحانیون بنام و مجتهد که سالهاست به رحمت خدا پیوسته است خواستار حذف نکاتی بودند. این روحانی در جوانی ساز میزده است اما از شما میخواهند که اینها را حذف کنید. در این صورت شما درباره او چه میتوانید بنویسید جز اینکه مثل همه تلاش کرده و درس خوانده است! وقتی نکاتی که اهمیت دراماتیک دارد از قصه حذف شود همه شخصیتها و قهرمانان یک شکل میشوند مثل خیلی از فیلمهای جنگی که همه سید و حاجی و شبیه هم بودند، مثل هم حرف میزدند و تفاوتی با هم نداشتند.
وی با اشاره به فیلمهای شاخصی چون «چ» و «ایستاده در غبار» گفت: در فیلمهای سینمایی میتوان سراغ مقطعی از زندگی شخصیتها رفت و همان مقطع را به تصویر کشید اما وقتی قرار است درباره شخصیتی یک سریال ۳۰ قسمتی بسازید باید به زوایای مختلف و مقاطع متفاوت زندگی فرد بپردازید.
این نویسنده اضافه کرد: محدودیتیهایی نسبت به این قهرمانان وجود دارد که کسی سمت نگارش چنین فیلمنامههایی نمیرود وقتی هم سفارش داده میشود خروجی نهایی راضی کننده نیست. ما تمام ویژگیهایی را که میتوانست مهم باشد از یک کاراکتر گرفتهایم و ویژگیهای کلی مثل مهربانی، فداکاری و… را به قهرمانها نسبت میدهیم برای همین مثل شابلون همه شخصیتها به هم شبیه میشوند.
سجاده چی با اشاره به اینکه دغدغه نگارش چنین آثاری برای خود نویسندهها هم وجود دارد، گفت: اتفاقاً یکی از بسترهای مناسب نویسندگی، پرداختن به کاراکترهای ملی است اما درخواستش هم باید باشد. بعد از «شهریار» حتی یک بار خواسته نشد که سریالی درباره شاعر دیگری بنویسم با وجود اینکه آن سریال پرمخاطب بود و زمانیکه پخش شد در نمایشگاه کتاب همان سال عنوان پرفروشترین کتاب به دیوان شهریار اختصاص پیدا کرد و این نشان میدهد که سریال اینقدر تاثیر داشته است که هزاران نفر دیوان او را خریدهاند.
وی درباره حساسیتهای خانوادهها برای به تصویر کشیدن قهرمان عنوان کرد: من درک میکنم و میتوانم بفهمم که این حساسیتها وجود دارد. به هر حال نگرانی دارند که سریال به چه خروجیای خواهد رسید یا حتی در بازی سیاست به محصول دیگری تبدیل نشود.
سجاده چی در پایان با اشاره به تولیدات ضعیفی که روی این حساسیتها تاثیر گذاشته است، گفت: ما شوخیای میان فیلمسازان داریم که وقتی اثری درباره یک شهید ساخته میشود و خوب درنمیآید میگویند فلانی یک بار دیگر شهید شد و درواقع کار آنقدر ضعیف است که گویی خود سازنده یک بار دیگر آن شهید را شهید کرده است و حتی فیلمساز هم گاهی از کار خود رضایت ندارد.