اگر به دنبال چرایی آلودگی هوا باشید، پاسخ رایج استفاده از مازوت در نیروگاه ها و صنایع است و اگر درباره راه چاره سراغ بگیرید، فرمول قطع برق را پیش رویتان می گذارند؛ اما آیا این معادله، تمام ماجراست؟
به گزارش «تابناک»؛ سومین هفته آلوده تهران و چندین کلانشهر دیگر کشورمان در حالی به اواخر خود رسیده که از دیروز، طرح و تدبیری ویژه در دستور کار مسئولان قرار گرفته است؛ طرحی که برای بسیاری از ایرانیان یادآور دهههای قبل است که خاموشی برق، بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره بود، هرچند برای شهروندان خوزستانی یادآوری زخمی بسیار تازهتر و حتی وسیعتر است!
اما چه شده که خاموشیها بار دیگر در دستور کار قرار گرفته و بر اساس گزارشهای دریافتی، برخی از شهروندان دو نوبت خاموشی در روز را هم تجربه کرده اند؟ تکلیف صنایع و کارخانجاتی که با خاموشی دست به گریبان هستند و ممکن است در روند تولیدشان اثر بگذارد و بازار متلاطم و متورم کشورمان را دستخوش آسیب نماید، چیست؟ تکلیف اموری که کرونا موجب شده به برق گره بخورند، چه؟
البته پرسشها در این زمینه بسیار است، اما تامل در انتقادات مطرح در این خصوص در شبکههای اجتماعی و اخبار، حکایت از شکل گیری سه پرسش اساسی پیرامون قطعی برق در بسیاری از شهرهای کشورمان دارد که قابل تامل هستند و ضرورت دارد برای روشن شدن ابعاد مشکل به وجود آمده، به سرعت پاسخ داده شوند تا موجی از همراهی مردم با مسئولان و طرح هایشان شکل گیرد و عبور از موانع و مشکلات سادهتر و کم هزینهتر انجام گیرد.
نخستین سوال به موضوعی اشاره دارد که طی هفته های اخیر بارها از طرف مسئولان مورد تاکید قرار گرفته و عامل آلودگی هوای تهران، مشهد، اصفهان و چندین کلانشهر دیگر کشورمان ذکر شده است. اینکه در نیروگاه ها و برخی صنایع از سوخت مازوت استفاده می شده که به شدت آلاینده است و به مدد وارونگی جوی، انبوهی از دود و آلودگی را در سطح شهرهای بزرگ و پرجمعیت مجتمع کرده که نفس شهروندان را به شماره انداخته است.
البته درباره چرایی مصرف مازوت دو دلیل عمده بیان شده که یکی از آنها افزایش مصرف گاز در بخش خانگی با توجه به برودت هوا و دلیل دوم، پر شدن مخازن نگهداری و انبار مازوت در کشور و ضرورت مصرف آنها با توجه به ممکن نبودن صادرات این محصول نفتی است. محصولی که نمی توان استحصالش از نفت خام را متوقف کرد و لذا ناچار به صادرات آن، انبار کردنش یا مصرفش هستیم و امثال رئیس سازمان محیط زیست کشورمان تاکید دارند که انبارهای مازوت پر شده و صادراتش نیز ممکن نیست و لذا چاره ای نداریم جز سوزاندنش!
نکته قابل تامل در این خصوص، تاکید برخی مسئولان بر توقف مازوت سوزاندن در صنایع و نیروگاه ها در اطراف کلانشهرهایی مانند تهران در هفته های گذشته در راستای کاهش آلودگی هواست؛ ادعایی که یکی از مطرح کنندگانش، استاندار تهران است که هفته گذشته بر توقف دو سه هفته ای مازوت سوزاندن در اطراف پایتخت تاکید کرد تا قطع برق در روزهای اخیر در تهران به ابهامی بزرگ تبدیل شود؛ آیا بر خلاف ادعای استاندار، مازوت سوزاندن از دیروز متوقف شده که خاموشی های برق را موجب شده است؟ آیا محیط زیست و همه درباره مازوت سوزاندن در همه این ایام آلوده بی تفاوت بوده اند؟
از ابهامات جدی درباره زمان توقف مازوت سوزاندن در نیروگاه ها و صنایع در کلانشهرهای کشورمان که بگذریم، سوال دومی که توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، وضعیت ویژه کرونایی این روزهای کشورمان است که موجب تعطیلی مدارس و دانشگاه ها در سراسر کشور شده و کمترین رهاوردش، بی نیاز کردن کشور از مصرف سوخت برای گرمایش کلاس های درس است؛ کلاس هایی که حدود 14 میلیون نفر دانش آموز و معلم را در خود جا می داد و حالا سرد بودنشان هیچ اهمیتی ندارد.
بر این اساس، این سوال بسیار جدی به نظر می رسد که آیا واقعا مصرف گاز در بخش خانگی آنقدر افزایش یافته که صرفه جویی ناشی از تعطیلی مدارس و دانشگاه ها ـ که بیش از یک ششم جمعیت کشورمان را شامل می شوند ـ هم برای پوشش دادن آن کافی نیست یا علت خاموشی ها نه افزایش مصرف خانگی و مسائلی از این دست، که به دلیل استفاده از برق در امور رو به رشدی مانند ماینینگ و استخراج بیتکوین است؟ سوالی که لازم است با جزییات درباره آن شفاف سازی شود تا مجال برای طرح هیچ ابهام و شایعه ای نماند.
سومین و آخرین سوالی که خاموشی های عجیب برق به اذهان بسیاری متبادر کرده است، چرایی بی برنامگی این قطعی های برق است. اینکه مشخص نیست برق کدام مناطق از کدام شهر در چه ساعاتی از روز قطع می شود؛ بی برنامگی که تنها در صورتی توجیه پذیر است که قطعی برق دفعتا و ناگهانی باشد که با توقف مازوت سوزاندن جور درنمی آید، چون اگر دلیل خاموشی توقف فعالیت یک نیروگاه باشد که مازوت می سوزانده، زمان توقف فعالیت آن نیروگاه و دایره بخش های متاثر از توقف فعالیت آن مشخص است.
نکته ای مهم که نشان می دهد، قطعی برق در مناطق مختلف در کلانشهرها و حتی سرایت آن به صنایع و کارخانه های مختلف و اختلال در امر تولید، به نوعی بی تدبیری گرفتار شده یا حتی ممکن است اقدامی برای مجاب کردن مردم به کاهش مصرف گاز و برق باشد. تدبیری که هر چه باشد، ضرورت دارد صادقانه و شفاف با مردم در میان گذاشته شود، نه اینکه به هر شکلی به ایشان تحمیل گردد و امکان تطبیق مردم با بحران پیش آمده و مدیریت اوضاع را از ایشان سلب نماید.