دکتر علیرضا معاف در شبکه اطلاع رسانی دانا نوشت:
"ایران بزرگ اقتصادی" وجه عملیاتی نظریه متأخر امام خامنه ای در تبیین "ایران قوی" است. ایران قوی، مقتدر، سربلند، شوکت مند و سرافراز چگونه و تحت کدام نقشه راه (roadmap) و با کدام برنامه اقدام (action plan) عملیاتی و محقق خواهد شد؟ به این سوال راهبردی پاسخ های متعددی ارائه شده است اما بی شک یکی از پاسخ ها که به شرایط امروز کشور ما بیش از همه انطباق دارد نظریه راهبردی «ایران بزرگ اقتصادی» است که اولاً هویت بخش و هویت آفرین است و ثانیاً به میوه چینی از زحمات منطقه ای جمهوری اسلامی و سپاه قدس در مناسبات اقتصادی منطقه ای نظام کمک می کند و ثالثاً با تأکید بر بستر آفرینی جهش تولید و شکوفایی اقتصادی، کلان گفتمان تحول اقتصادی نمایندگی می کند. بنابراین می توان گفت ایران بزرگ اقتصادی از حالت ایده، ذهنیت و طرح اولیه فراتر رفته و تبدیل به یک نظریه (theory) شده است که ظرفیت (capacity) تولید الف) استراتژی ب) تاکتیک ج)تکنیک د) عملیات میدانی را دارد و فوراً و اکنون باید متناسب این نظریه راهبرد و عملیات تعریف نمود.
ایران بزرگ اقتصادی که به خدمات متقابل اقتصادی ایران و همسایگانش می اندیشد اولاً نظریه های التقاطی و منسوخ ایران گرایی ناسیونالیستی باستانگرا که زمانی از حلقوم پهلوی ها و زمانی با روایت مکتب ایران ارائه شد را رد می کند و ثانیاً نظریه های انحرافی ایران شهری برخی شبه فیلسوفان را بوضوح نفی می کند. نظریه مطروحه توسط دکتر رضایی در مقابل دیدگاه های انحرافی و در امتداد ادبیات امام خامنه ای که حاج قاسم را یک قهرمان ایرانی و اسلامی و بین المللی توأمان می خواند به وجوه ایرانی و بین المللی و آینده ی ایران اسلامی همزمان توجه دارد.
ایران بزرگ اقتصادی با طراحی یک جغرافیای اقتصادی به مدل هایی در طراحی جغرافیای فرهنگی نیز می اندیشد. برخی سیاست پژوهان و اندیشمندان معتقدند جهان اکنون در معادله هشت ضلعی ژئواستراتژیک (جغرافیای راهبردی) (Geostrategic)، ژئو دینامیک (جغرافیای پویایی) (Geodynamics)، ژئو کالچرال (جغرافیای فرهنگی) (Geocultural)، ژئوهلث (جغرافیای سلامت) (Geohealth)، ژئو اکونومیک (جغرافیای اقتصادی) (Geoeconomic)، ژئوریلجیوس (جغرافیای مذهبی) ((Georeligious، ژئوپلیتیک (جغرافیای سیاسی) (Geopolitics) و ژئواپیستمولوژیک (جغرافیای معرفتی) ((Geoepistemological متفاوت و حتی متهافت از گذشته خواهد بود و مولفه های قدرت از غرب به شرق منتقل خواهد شد.
ما در این انتقال قدرت از غرب به شرق باید آماده و مهیا باشیم. ایران بزرگ اقتصادی ما را مهیا خواهد کرد که نقش تاریخی خود را در زمان مناسب و به درستی ایفا کنیم.
باید تجربه ی تاریخی 42 سال گذشته را با دقت و به تفصیل مطالعه کرد تا روشن شود که چه مسیرهایی پیموده شده و در کجا کامیاب و سرافراز بوده ایم و در کجا، غفلت کرده و به خطا رفته ایم. این حجم انبوه از تجربه های عینی و معاصر، ذخیرهای مؤثر و غنیمتی ارزنده است که نباید نادیده گرفته شوند؛ چه برای مدیران و حاکمان که تصمیم گیر هستند و عنان امور را در دست دارند، چه برای مردم که به شناخت عمیق و بصیرت نیاز دارند. غور و تأمل در این تجربه ها، ما را از «آزمون و خطاهای مکرر» باز می دارد و موجب می گردد «حافظه ی تاریخی امان» تقویت شود و گذشته های تلخ و شیرین را فراموش نکنیم. آنگاه که تجربه های پشت سر نهاده شده، پیش روی دیده گان ما باشند و ما در موقع حاجت به آنها نظر افکنیم و از آنها «عبرت» اندوزیم، هزینه ها و زحمتها و دشواری های مان کاهش خواهد یافت و شتاب حرکت تکاملی انقلاب، فزونی خواهد گرفت. حرکت تکاملی انقلاب نیاز به نظریه دارد، نظریه ایران بزرگ اقتصادی می تواند صورت بندی نظری برای آینده انقلاب اسلامی تدارک کند. در این باره باز هم خواهم نوشت.