ساعاتی پس از انتشار خبر فوت یکی از مصدومان پرشمار حادثه مدرسه کانکسی کنگرستان، وزارت آموزش و پرورش روایت کلی اش از ماجرا را زیر و رو کرد و روایتی جدید به جایش مطرح کرد که در برخی موارد تعارضی آشکار با روایت قبلی دارد!
به گزارش «تابناک»؛ چند روز پیش در مناطق صعب العبور در منطقه چشمه شیرین و کنگرستان از توابع بخش سردشت در شهرستان دزفول، رویدادی به وقوع پیوست که توجه بسیاری را به خود جلب کرد؛ اصابت صاعقه با کانکس مدرسه روستای عشایری که اطلاع دقیقی از شمار مصدومانش در دست نبود و تنها میدانستیم که چند دانش آموز و چند معلم را روانه بیمارستان کرده است.
این روایتی بود که بعد با اظهارات مسئولان تکمیل شد، اما به تناقضهای فراوانی گره خورد و مدام بر ابهامات پیرامونش افزوده گشت و هرچه برخی کوشیدند، روایت را وصله ـ پینه کنند، راه به جای نبردند، چون ابهاماتی جدی مانند زمان وقوع حادثه و اشاره نکردن به اسامی دانش آموزان مصدوم، اساسا قابل توجیه و لاپوشانی نبود و نمیشد از کنار مسائل اساسی مانند چرایی تجهیز نشدن کانکس به برق گیر به سادگی عبور کرد.
این روند ادامه داشت تا اینکه خبرنگاران توانستند از وزیر آموزش و پرورش در این خصوص بپرسند و در جواب وی با نکاتی عجیب و تامل برانگیزی مواجه شدند؛ نکاتی از جمله «این حادثهای بود که هر زمان و هرجا ممکن بود رخ دهد» و «اولویت اول ما فراهم کردن امکان تحصیل، ولو در چادر است و اصلاح فضای آموزشی اولویت بعدی است»، بی آنکه ابراز تاسفی از وقوع این رویداد در سخنان وزیر گنجانده شود!
واکنش وزیر به این رویداد زمانی تکمیل شد که خبر رسید وی در سفرش به استان خوزستان بعد از حادثه مدرسه کانکسی، به رغم اطلاع از این رویداد تلخ، حاضر نشده به عیادت معلمین و دانش آموزان مجروح و مصدوم در این رویداد برود! انگار نه انگار که در زیرمجموعه وی چنین رویداد هولناکی به وقوع پیوسته و موجب شده که چندین تن در مراکز درمانی و در بخشهایی مراقبتهایی ویژه بستری شوند و وضعیت بحرانی داشته باشند.
البته حالا یک تن از مجروحین آن رویداد بر اثر شدت جراحات و آسیبها جان باخته و رویداد مدرسه کانکسی کنگرستان، به رویدادی مرگبار تغییر هویت داده است؛ رویدادی که وزیر مدعی است یک اتفاق بوده که ممکن است هر زمان و هرجا رخ دهد، اما حالا جان یک نوجوان ۱۵ ساله که با ۵۷ درصد سوختگی در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود را ربوده است. نوجوانی که سن و سالش نشان میدهد که بایستی دانش آموز خطاب شود، اما ظاهرا این گونه نبوده است!
البته نه وزیر آموزش و پرورش و نه هیچ مقام دیگری در این وزارت خانه در این باره اظهار نظر نکرده که چرا نام «نیما همتی» در زمره دانش آموزان به ثبت نرسیده و اعلام نشده و در روایات از او و دو نوجوان دیگر که در این حادثه آسیب دیده و بستری شده اند، به عنوان امدادگران جوانی یاد شده که برای نجات سه معلم محبوس در کانکس به دل آتش زده و آسیب دیده اند؟ نوجوانانی که ظاهرا هیچ یک دانش آموز نیستند تا اساس و بنیاد آن مدرسه کانکسی زیر سوال باشد و مشخص شود که برای آموزش و پرورش اولویتها چیز دیگری نه آنچه وزیر گفته!
ماجرا زمانی دردناکتر میشود که بدانیم فاجعه مدرسه کانکسی در ۲۹ دی ماه به وقوع پیوسته، اما معاون وزیر روز گذشته روایتی بسیار متفاوت از آن مطرح کرده که حتی با سخنان وزیر هم همخوانی ندارد و اظهارات بسیاری از مسئولان وزارت آموزش و پرورش را زیر سوال میبرد! روایتی که مهراله رخشانیمهر، رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور با تاخیری هفت هشت روزه ارائه کرده و توضیحی درباره این تاخیر طولانی شامل نمیشود:
«این کانکس محل اسکان یک معلم بوده و مدیر بحران استانداری خوزستان هم اعلام کرده است که آتش سوزی به علت صاعقه نبوده و گویا معلمی در آنجا ساکن بوده و دو معلم دیگر در آن شب مهمانش بوده اند... حادثه ساعت ۱۰ شب اتفاق میافتد و هیچ گونه اثری از برخورد صاعقه با سقف کانکس یا آنتن تلویزیون نیست و در داخل کانکس یک گاز پیک نیکی روشن کرده بودند...، چون سه وعده غذای گرم در روز به معلم میرساندهاند نیازی به پیک نیک برای گرم کردن غذا هم نبوده و برای گرمایش از آن استفاده نمیکردند...
حادثه رخ داده در این کانکس ارتباط مستقیمی با مدارس و سازمان نوسازی مدارس ندارد؛ کانکس کاربری آموزشی نداشته، چون محل اسکان معلم بوده، اما به هر صورت اتفاق بدی بود و ما بابت اتفاقی که افتاده بسیار متاسفیم، این معلمها همکاران ما بودند؛ اگرچه میگوییم آنجا دانش آموز و مدرسه نبوده، اما این اتفاق برای هرکس و به هر علتی بیفتد جای تاثر و تاسف دارد...»
این روایت زمانی تکمیل میشود که بدانیم در بخشهایی از آن به گزارش مدیرکل مدیریت بحران خوزستان استناد شده و به گفته آن مقام، در حادثه یاد شده کانکس کلاس درس نیز دچار حریق شده است به این شرح: «در این حادثه کانکسی که از آن به عنوان مدرسه استفاده میشد نیز جنب کانکس آسیبدیده قرار داشته است و به دلیل اینکه دو موتورسیکلت بین این دو کانکس قرار داشتند، کانکس آسیبدیده است، اما کلاس درس نبوده است.»
نکته قابل تامل در هر دو روایت جدید از ماجرا، اشاره نشدن به چگونگی مصدومیت سه نوجوان و چرایی قرار نگرفتن ایشان در زمره دانش آموزان است. سه نوجوانی که حالا یکی شان به دیار باقی شتافته، اما نه مدیریت بحران استان و نه معاون وزیر و نه حتی هیچ مقام مسئول دیگری، درباره ارتباطشان با حادثه کانکس مدرسه کنگرستان و چگونگی آسیب دیدن در آن اظهار نظر نکرده اند، در حالی قویا کوشیده اند فاجعه را زیر سر گاز پیک نیکی ذکر کنند که کاربردش گرم کردن نبوده!