مهدی کرمپور کارگردان "جایی دیگر"، "چه کسی امیر را کشت" و "پل چوبی"، دربارهی رخدادهای این سالها، و برخوردهای جشنوارهی فجر نوشت:
«سال ١٣٨١ اولین فیلم سینمایى ام #جایى_دیگر در دولت اصلاحات توقیف شد. فیلم به درخواست اهالى رسانه و فیلمسازان، تنها در یک سئانس فرداى اختتامیه (ظهر ٢٢ بهمن در سینما استقلال) امکان نمایش پیدا کرد. بزرگترین افتخارم از آن فیلم، نه حضورها و جوایز جهانى بلکه جمله استادم ناصر تقوایى بعد از نمایش بود.
ما از فیلم کوتاه آمده بودیم. سال قبلش جایزه بهترین فیلمساز کوتاه دهه ٧٠ را از جشن سینماى آزاد گرفته بودم و فکر مىکنم یکى دوسال قبل بهمن قبادى توسط وزیر وقت روى سن افتتاحیه تقدیر شده بود اما... آن سال ما به دلیل نپذیرفتن اصلاحیه هاى پرشمار، به کل توقیف شدیم و محمد رسولاف جایزه بهترین فیلم اول را برد.
سال ٨٢ به زمین و زمان "جایی دیگر" را نشان دادیم تا اجازه نمایش خارجى داده شد به شرطى که هجده مورد اصلاحیه انجام شود! آن سال هم حمید نعمت الله بهترین فیلم اول جشنواره را گرفت. سال ٨٣ به دلیل "حضور در فستیوال هاى جهانى"، به فیلم فقط اجازه نمایش در بخش غیررقابتى جشنواره جشنوارهها داده شد ( که امسال با حضور دو فیلم با همان موقعیت، معلوم شد که قوانین "گاهى" اجرا مى شوند). کنار دیگر آثار ایرانی این بخش، فیلمهاى مرحوم کیارستمى و سمیرا مخملباف.
و بعد از دو سال به شرط اعمال اصلاحات فراوان راهى پرده شد. از بهرام بیضایى شنیده بودم که سر فیلم مسافران، اصلاحات تنها در نسخه پوزیتیو اعمال شده بود و بعد از اخذ پروانه نمایش دستور کوتاه کردن داده نشده بود، در نتیجه تمامى کپى هاى به نمایش درآمده از روى نسخه اصلى چاپ شده، و آسمان هم به زمین نیامده بود! خب...این جا قصد ندارم که عسس ما را بگیرد!
سال ٨٤ چه کسى امیر را کشت؛ که یکى از متقدمین سینماى تجربى در دو دهه اخیر محسوب مىشود و فیلم محبوب بسیارى از کارشناسان و علاقهمندان سینماى جدى ست در هیچ بخش جشنواره پذیرفته نشد! سال ٨٨ طهران تهران به دلیل ساختار اپیزودیک! داورى نشد و با احترام! در بخش بین المللى جشنواره به نمایش درآمد و بعد هم راهى جشنواره هاى جهانى شد.
سال ٩٠ پل چوبى اولین فیلمى بود که براى مخاطب انبوهتر ساختم که مورد لطف مردم واقع شده بود، و در اکثر بخشها (حتا بهترین فیلم) کاندیدا شد اما کارگردانى و فیلمنامه را کاندیدا نکردند و در پایان همان طور که انتظار داشتیم هیچ سیمرغى به فیلم داده نشد! هر چند یک پرونده قضایى ساخت که سالها درگیرش بودم. فیلم بعد دو سال توقیف و با حدود ٤٠ اصلاحیه و تحریم حوزه هنرى راهى اکران شد.
همه این سالها سانسور زندگى حرفهاى و شخصى ما را درنوردیده و زیر و رو مىکند. ظاهرن هم باید براى تماشاچى و روزنامه نگار و هنرمند عادى شود! اما نمىدانم چرا هنوز براى بعضى از ما عادى نمىشود. و نمىدانم جوانى ما که قیمتى نداشت، چطور جبران خواهد شد؟»