پنجمین روز از سیونهمین دوره جشنواره ملی فیلم فجر با نمایش دو فیلم بلند سینمایی پیش رفت و فیلمهای «زالاوا» و «مصلحت» به نمایش در آمد؛ آثاری که از دو فیلمساز فیلم اولی که کمتر نگاه منتقدین را به سمت خود جلب کردهاند.
به گزارش «تابناک»؛ سینمای رسانهها در روز پنجم از سیونهمین دوره جشنواره ملی فیلم فجر محل نمایش فیلمهای «روشن» به کارگردانی روح الله حجازی و «روزی روزگاری آبادان» به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ بود. در این میان ساخته تازه حجازی با سابقه ساخت فیلمهایی که توجه منتقدین و تماشاگران را به خود جلب کردهاند، توجه بیشتری را به خود جلب کرد.
برنامه سینماهای مردمی را از اینجا میتوانید دانلود کنید
جزئیات تمام فیلمهای سینمایی را از اینجا میتوانید ببینید
روشن
کارگردان: سیدروحاله حجازی
نویسنده: سیدروحاله حجازی
تهیهکننده: سیدروحاله حجازی
بازیگران: رضا عطاران، سیامک انصاری، سارا بهرامی، مهدی حسین ینیا، ابراهیم عزیزی، مسعود میرطاهری، محمد ول یزادگان، علی رحیمی و سیدعلیرضا میرسالاری، با معرفی نازنین سهامی زاده و بازیگر خردسال سرگل لواسانی
خلاصه داستان: روشن مرد ساده دلی است که دلش میخواهد بازیگر سینما شود. اما مصایب دیگری سر راهش هست، مثل خانهای که ثبتنام کرده و تحویلش نمیدهند و زنی که... .
دغدغههای خانوادگی آقای حجازی
روحالله حجازی در ششمین فیلم بلند سینمایی خود «روشن» را کارگردانی و تهیه کرده است که درباره روشن، مرد میانسالِ عشق بازیگرى است که نمىتواند خانه ثبت نامیاش را بگیرد و در آستانه فروپاشى همه چیز، تصمیم مىگیرد نقشش را بازى کند.
حجازی متولد 1358 و دانش آموخته سینماست. او در سال 1384 با ساخت فیلم تلویزیونی «ماه جبین» کارگردانی را آغاز کرد و دو سال بعد بار دیگر برای تلویزیون فیلم «اگر باران ببارد» را ساخت. او در همان سال با فیلم «در میان ابرها» وارد فضای سینما شد و در بیست و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش مسابقه نگاه نو شرکت کرد و سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از آن خود کرد. این فیلم در بیست و هشتمین دوره جشنواره نیز در بخش مسابقه مواد تبلیغاتی فیلمها سیمرغ بلورین بهترین پوستر را نیز دریافت کرد. حجازی همچنین برای این فیلم از دوازدهمین جشن خانه سینما تندیس بهترین بازیگر زن(الناز شاکردوست) و جایزه بهترین صدابرداری و بهترین چهرهپردازی را برای این فیلم بهدست آورد.
او پس از نخستین تجربه کارگردانی در سینما، چهار سال زمان صرف کرد تا فیلم «زندگی خصوصی آقا وخانم میم» را بسازد و پس از آن در طی سالهای 1390 و 1391 بار دیگر به تلویزیون بازگشت و سه فیلم تلویزیونی ساخت. او در همان سال 1391 فیلم سینمایی «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» را روانه سینماها کرد. حجازی در تمامی آثار سینمایی خود همواره دغدغههای اجتماعی را لحاظ کرده است، او دو سال بعد، فیلم تلویزیونی «سبز به رنگ زمرد» و فیلم بلند سینمایی «مرگ ماهی» را ساخت و در سال 1394 نیز یکی از اپیزودهای فیلم بلند سینمایی «هیهات» را کارگردانی کرد.
حجازی بار دیگر با یک وقفه دو ساله «اتاق تاریک» را با نگاهی جسورانه به یک معضل اجتماعی کارگردانی کرد و در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآورد. این فیلم توانست جایزه بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم هانوی در سال 2018 و جایزه بهترین فیلم جشنواره بینالمللی کرالا هند را نیز دریافت کند. همچنین «اتاق تاریک» تنها نماینده ایران در جشنواره فیلم بلگراد در سال 2019 بود. حجازی بار دیگر پس از گذشت دو سال به سراغ ساخت «روشن» رفت که برای نمایش در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر ثبت نام کرده است.
حجازی در گفتگویی درباره چرایی پرداختن به موضوعات زناشویی در آثارش میگوید قصه فیلمهایم از پیرامون و زندگی اطرافیانم در جامعه میآید. کافی ست یک مقدار به شرایط موجود در جامعه دقت کنیم. به خصوص در این 10 و یا 15 سال اخیر مسئله و مشکلات خانوادهها به خصوص زوجها جدیتر شد. اختلافات بین خانواده مثلا والدین با فرزندانشان و یا زن و شوهرها بیشتر دیده شد که من معتقدم بیشتر هم این اختلافات در زندگی مدرن افراد جامعه به چشم میخورد. به هر حال من هم همانند خیلی دیگر از افراد جامعه این اختلافات را میبینم. به نظرم نیازی هم نیست که این مشکلات در اطراف ما وجود داشته باشد؛ همین که کمی دقت کنیم حتی در ارتباطات جمعی و تعاملی که بین افراد جامعه دیده میشود اگر یک مقدار چشم و گوشمان را باز کنیم به شدت اختلافات خانوادگی را میبینیم که من فکر میکنم این اتفاقات همانند اختلافات گذشته خانوادهها نیست. در گذشته اگر یک زوج مشکل پیدا میکرد، سر مسائل خیلی حادی همانند، اعتیاد و زد و خورد و از این دسته مشکلات بود که باعث جداییها میشدند و مسائل بزرگی بودند که چارهای جز ترک یکدیگر نداشتند، در شرایط کنونی سر مسائل بسیار جزئی و به ظاهر پیش پا افتاده مشکلات بوجود میآید که همین مسائل باعث میشود که اتفاقات فاجعه باری برای آدمها رخ دهد. وقتی مدام این مسائل جزئی را در جامعه میبینیم به نظرم در فیلمها هم به شکل جزئی به آن پرداخته میشود که شاید کمتر به این مسائل توجه شده است.
او ادامه داد: اصولاً علاقه دارم تجربههای متفاوتی داشته باشم همانطور که بعد از دو فیلم «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» و «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» سراغ ساخت «مرگ ماهی» رفتم که خودم خیلی از آن راضی هستم. «اتاق تاریک» هم در جای خود نگاه تازه ای داشت و فیلم جدید هم اگر چه رگههایی از زندگی زناشویی دارد اما آن را مدل دیگری در کارنامه خود میدانم که در نگارش فیلمنامه خیلی سخت به آن رسیدم. در واقع نمیخواهم با قاطعیت بگویم «روشن» در سینمای ما یک اثر متفاوت است، اما حداقل در کارنامه خودم یک تجربه تازه است.
هر چیزی که میکاریم برای برداشتش نیاز به سالها زمان دارد
نشست پرسش و پاسخ فیلم «روشن» به کارگردانی روحالله حجازی با حضور کارگردان، جواد نوروزبیگی (تهیهکننده)، رضا عطاران، سارا بهرامی، نازنین سهامی، سرگل لواسانی (بازیگر)، مرتضی نجفی (مدیر فیلمبرداری)، سهیل دانشاشراقی (طراح صحنه)، ایمان امیدواری (طراح چهرهپردازی)، میثم مولایی (تدوینگر)، بامداد افشار (آهنگساز) و با اجرای محمدرضا مقدسیان بعدازظهر امروز پنجشنبه، 16 بهمن در سالن مرکز همایشهای برج میلاد برگزار شد.
روحالله حجازی در ابتدای این نشست درگذشت علی انصاریان و مهرداد میناوند را تسلیت گفت و افزود: با توجه به شرایط، حضور در کاخ جشنواره برای ما سخت، بود اما به احترام اهالی رسانه حاضر شدیم.
در ادامه جواد نوروزبیگی ضمن تسلیت درگذشت علی انصاریان گفت: من و روحالله حجازی در گذشته دور سابقه همکاری با هم را داشتیم و این بار، بعد از خواندن فیلمنامه «روشن» و با توجه به ویژگیهایی که داشت، علاقهمند شدم که این فیلم را با این کارگردان کار کنم.
رضا عطاران، بازیگر «روشن» در ابتدای سخنان خود، درگذشت علی انصاریان و مهرداد میناوند را تسلیت گفت و درباره خاطرات مشترکش با علی انصاریان در سریال «زیر آسمان شهر» صحبت کرد و ادامه داد: اولین بار که فیلمنامه را خواندم، شخصیت «روشن» به نظرم کاراکتری جالب توجه آمد که انفعال خاصی داشت. در واقع به این دلیل که شخصیت عجیب و غریبی بود، نظر من برای ایفای آن جلب شد.
سارا بهرامی در ادامه این نشست درباره تجربه حضور در فیلم «روشن» گفت: من فیلمنامه را دوست داشتم و مشتاق به همکاری با روحالله حجازی بودم. حضور رضا عطاران نیز در این فیلم برایم تعیین کننده بود. من به طول نقشم فکر نکردم و تنها دوست داشتم که در این فیلم حضور داشته باشم.
حجازی درباره حضور رضا عطاران در این فیلم گفت: من به رضا عطاران گفتم که اگر در این فیلم بازی کنی، من آن را میسازم، چراکه این نقش را برای شما نوشتم و فقط میخواهم شما در آن حضور داشته باشی.
حجازی در پاسخ به این سوال که وضعیت مردم در 8 سال دولت شبیه به فیلم شما است، گفت: من فیلمساز سیاسی نیستم و آثارم خیلی تعابیر سیاسی ندارند. مسئله من شخصیت «روشن» بود و خیلی دنبال این ماجرا نیستم که بر مبنای مقطعی که در آن زندگی میکنیم، فیلم بسازم. این فیلم بیشتر بعد جامعهشناختی دارد و علاقهام موضوعات روانکاوانه است.
حجازی درباره سیاهنمایی در فیلمهایش گفت: من فکر میکنم این بار دست بر موضوعی گذاشتم که برای طبقه متوسط جامعه نیست و به سراغ طبقه فرودست جامعه رفتم. در آثار قبلیام بیشتر روی روابط آدمها تمرکز داشتم و در این فیلم به مسائل روانشناختی پرداختهام.
کارگردان «روشن» درباره کمبود اطلاعات درباره شخصیت اصلی فیلم گفت: این اولین فیلم کاراکترمحور من است و به اعتقاد خودم به اندازه کافی به ابعاد مختلف این شخصیت پرداختهام. اگر سراغ مکانهایی در جامعه برویم که کمتر دیده شده و اقشار طبقه فرودست را ببینیم، متوجه میشویم که رسالت سینما پرداختن به معضلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. بحث سیاهنمایی نیست و ما بایدبه این موضوعات بپردازیم.
حجازی در پاسخ به این سوال که شخصیت «روشن» نماد مردم ایران است، گفت: من به دنبال نماد در آثارم نمیگردم. پیشتر هم میگفتند که اگر فیلم تک لوکیشن باشد یعنی نمادی از ایران است. اما اینجا سینما است و این تعابیر محلی از اعراب ندارد. گذر زمان به ما ثابت میکند که قضاوتهای ما درست هستند یا خیر.
مرتضی نجفی، مدیر فیلمبرداری «روشن» با تسلیت به مناسبت درگذشت علی انصاریان گفت: هدف ما این بود که کادر را مربع فیلمبرداری کنیم که انزوای شخصیت «روشن» را به تصویر بکشیم. فکر میکنم سالها بود که فیلمی با فیلمبرداری کادر «مربع» نداشتیم. بر اساس کادر مربع لوکیشنها انتخاب و طراحی صحنه انجام شد، ضمن این که سعی کردیم از تهران تاریک فاصله بگیریم.
میثم مولایی درباره تدوین فیلم «روشن» گفت: کار کردن در این اثر و همکاری با روحالله حجازی و رضا عطاران برایم هیجانانگیز بود. این فیلم شخصیتمحور بود و چنین فیلمهایی در تدوین چالشبرانگیز هستند از این سو که بدانیم کجا نقطه نگاه را به سمت شخصیت اصلی ببریم و کجا از آن دور شویم.
سهیل دانشاشراقی درباره طراح صحنه این فیلم توضیح داد: کار کردن با روحالله حجازی بسیار لذتبخش است؛ چرا که این کارگردان به فرم، نور و تصویر اهمیت زیادی میدهد. ما در این فیلم به بسیاری از آثار سینمای کلاسیک نیز ادای دین کردیم و در انتخاب لوکیشن بسیار دقت کردیم و سختی کشیدیم. در عین حال هم تلاش ما این بود که چیزی از قاب بیرون نزد. هدف ما این بود که همیشه یک المان قرمز در صحنه داشته باشیم و همه این مسائل را هنگام پیشتولید کار حل کردیم. من تا به حال تجربه کار رئال و در این سبک را نداشتم و این فیلم به لحاظ رنگ و نور برایم جذابیت زیادی داشت.
بامداد افشار در خصوص آهنگسازی فیلم «روشن» توضیح داد: خیلی خوشحالم که با روحالله حجازی همکاری کردم و این فیلم یکی از سختترین آثاری بود که برایش آهنگسازی کردم. از یک سو به دلیل بیماری کرونا استودیوها تعطیل بود و برای هماهنگی با نوازندهها پروسه مشکلی را طی کردیم و مجبور بودیم نتها را به صورت پیدیاف برای نوازنده ها ارسال کنیم. از سوی دیگر شخصیت «روشن» به گونهای بود که موسیقی سادهای را میطلبید و نباید به سراغ موسیقی ارکسترال میرفتیم.
سرگل لواسانی باریگر خردسال فیلم درباره تجربه بازی در این فیلم گفت: این فیلم اولین تجربه حرفهای من بود و حضور در کنار رضا عطاران برایم خیلی دلچسب بود. امیدوارم بازهم با روحالله حجازی همکاری کنم... باید بگویم که زمانی که فیلمبرداری کار تمام شد، گریه کردم.
در ادامه نازنین سهامیزاده درباره تجربه حضور در «روشن» توضیح داد: من در این فیلم با یک گروه بینظیر و درخشان کار کردم و برایم به مثابه کلاس درس بود. من در شروع راه قرار دارم اما فکر میکنم با حضور در این اثر شروع پرقدرتی داشتم.
حجازی درباره پایان فیلم گفت: هر چیزی که میکاریم برای برداشتش نیاز به سالها زمان دارد و خیلی نمیتوانیم تمرکزمان را به سمت یک دولت ببریم. من فیلمم را میسازم اما شما مجاز هستید که برداشت خودتان را داشته باشید. من فیلمی در فضای مجازی دیدم که بسیار من را تکان داد. فکر میکنم موضوع را باید کلانتر دید و خیلی نباید قضیه را جناحبندی کرد.
او ادامه داد: من برای دولت فیلم نمیسازم و هدف من فیلم ساختن برای مردم است. نمیتوانم درباره ممیزیها هم نظر دهم چراکه دست من نیست. من به قواعد مملکتم مشرف هستم و اینجا سعی کردم که به یک فرم برسم و محدودیتها من را به یک زبان و نوآوری سوق داد.
حجازی در پاسخ به سئوالی که فیلم را نمادگرا دانست، گفت: لباسهای شخصیت روشن در سکانس آخر برای فیلم «پاریس، تگزاس» است و به این دلیل است که شخصیت یک عشق فیلم است. فکر میکنم فیلمی بسیار خوشرنگ و لعاب ساختیم.
کارگردان «روشن» در پایان گفت: یکسری بازیگران مطرح چون مهدی حسینینیا، ابراهیم عزیزی، مسعود میرطاهری و محمد ولیزادگان داشتیم که سکانسهایشان حذف شده است و من بابت حضور در فیلم از آنها ممنونم و از همه عزیزانی که در شکلگیری این فیلم به ما کمک کردند، تشکر میکنم.
روزی روزگاری، آبادان
کارگردان: حمیدرضا آذرنگ
نویسنده: حمیدرضا آذرنگ
تهیهکنندگان: علی اوجی، عبداله اسکندری
بازیگران: فاطمه معتمدآریا، محسن تنابنده، الهام شفیعی، هیراد آذرنگ، سهیل دانش اشراقی و امیرحسین ابراهیمی
خلاصه داستان: آبادان سال 1381. خانواده پنج نفری مصیب چرخیده در آخرین روز سال مشغول خرید شب عید هستند. اما به دلیل حال بد مصیب که ناشی از گرفتار یاش به مواد مخدر است، کشمکشی میان آنها در میگیرد و در اوج تلاش خیری، مادر خانواده، برای به آرامش رساندن خانواده به ناگاه اتفاق غیرمنتظرهای همه آنها را غافلگیر میکند و... .
مردی از جنس تئاتر
حمیدرضا آذرنگ متولد 1348 نمایشنامه نویس، کارگردان، بازیگر سینما و تئاتر دانش آموخته رشته روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد است که با فیلم «روزی روزگاری ابادان» در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
او سال 1384 نمایشنامهای با همین عنوان را در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه برد و مورد تقدیر قرار گرفت.
آذرنگ فعالیت خود را با تئاتر از دهه 80 آغاز کرد و در طی این سالها برای بازیگری، کارگردانی و نویسندگی پنج جایزه از جشنواره تئاتر فجر دریافت کرده و در جشنوارههای داخلی و خارجی نیز نامزد دریافت جایزه بوده است. آذرنگ برنده بهترین بازیگر تئاتر در هفتمین دوره جشن شب بازیگر، جایزه اول بازیگری از جشنواره ماه، برنده بهترین نمایشنامه در جشنواره تئاتر فجر، برنده بازیگر مرد در جشنواره تئاتر فجر، برنده جایزه اول بازیگری مرد از سی امین جشنواره تاتر فجر، برنده جایزه اول نمایشنامهنویسی در بخش بینالملل سیامین جشنواره تئاترفجر و ... بوده است.
او نخستین بار با حضور در فیلم «شوخیهای خدا» وارد عرصه تصویر شد، پس از آن در «نیمه گمشده»، «بیداری رویاها»، «در امتداد شهر»، «ملکه»، «آسمان زرد کم عمق»، «قاتل اهلی»، «بیست و یک روز بعد»، « آباجان»، «تنگه ابوقریب»، «پیلوت»، «غلامرضا تختی» و بسیاری آثار دیگر در مقام بازیگر به ایفای نقش پرداخت.
علاوه بر این آذرنگ در مجموعههای تلویزیونی و نمایش خانگی نیز بازی کرد و در آثاری چون «چرخ و فلک»، «جاده قدیم»، «نون خ»، «شهرزاد»، «شاهگوش»، «دندون طلا»، «نهنگ آبی» به هنرنمایی پرداخت. او امسال با نگارش فیلمنامه فیلم «روزی روزگاری آبادان» نخستین تجربه کارگردانی خود را پشت سر گذاشت.
آذرنگ درباره قهرمانپروری در سینما میگوید، ما میگوییم دغدغه خانواده داریم ولی دغدغههای ما شعار هستند. در آن سمت قهرمانپروری در سینما دیده میشود در حالی که ما قهرمان را از سینما و حتی گاهی ادبیاتمان حذف کردیم که این تاوان دارد. چون هر جامعهای به قهرمان نیاز دارد تا الگوسازیها به درستی شکل بگیرد و تمام جوامع صاحب سبک و صنعتی دنیا به لحاظ ایدئولوژی و کیفیت قهرمانانی حتی خیالی خلق میکنند تا بتوانند جریان فرهنگی خود را از طریق آن آموزش دهند. ما با وجود کهنالگوها و قصههای قدیمی که داریم، متأسفانه در این زمینه بسیار ضعیف عمل کردهایم. تمام گذشته سرزمینمان پر از قهرمانهایی است که اگر در هر جای دنیا میبودند از دل آن درامهای بینظیری متولد میشد که حتی هدفمند در مسیر سیاست، فرهنگ و هنر خودشان باشند، اما متأسفانه ما آنها را حذف کردیم.
موشک «روزی روزگاری آبادان» خیلی شریفتر از بسیاری از سیاستمداران امروز است
نشست پرسش و پاسخ فیلم «روزی روزگاری آبادان» با حضور حمیدرضا آذرنگ (کارگردان)، علی اوجی (تهیهکننده)، فاطمه معتمد آریا، الهام شفیعی، هیراد آذرنگ (بازیگر)، سپیده عبدالوهاب (تدوینگر)، بابک بنی اردلان (صدابردار)، سهیل دانشاشراقی (طراح صحنه) و با اجرای محمدرضا مقدسیان بعدازظهر امروز ، پنجشنبه 16 بهمن ماه در مرکز همایشهای برج میلاد برگزار شد.
علی اوجی در ابتدا درخواست کرد که حضار به احترام علی انصاریان یک دقیقه سکوت کنند و در ادامه شایعه ابتلایش به کرونا را تکذیب کرد. این روزها ما مشغول فیلمبرداری آخرین کار «مسعود کیمیایی» هستیم و در آنجا مرتب چک شده و تست میدهیم. امیدوارم هرچه سریعتر واکسنی معتبر تهیه شود.
اوجی درباره همکاری در این پروژه گفت: همکاری در این فیلم حدود یک سال و نیم قبل به من پیشنهاد شد که در آن زمان خود آقای آذرنگ میخواست در آن بازی کند که با مخالفت من همکاری ما منتفی شد. دوباره من از سوی آقای اسکندری، آذرنگ و تنابنده به این پروژه دعوت شدم و تصمیم به تولید آن گرفتیم.
تهیهکننده «روزی روزگاری آبادان» افزود: به دلیل شیوع ویروس کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتی مجبور شدیم لوکیشنهای مربوط به آبادان را در تهران فیلمبرداری کنیم. در آن زمان محسن تنابنده از بازی در کار جدید اصغر فرهادی برگشته بودند و به محض این که تستشان مثبت شد ما از تمامی عوامل تست گرفتیم که تستشان منفی بود.
در ادامه آذرنگ درباره هدفش از ساخت این فیلم توضیح داد: اگر فیلم نتوانسته هدفش را بیان کند من اینجا هر چه بگویم توجیه است. روز اول جنگ آمریکا و عراق یک موشک به اشتباه به انبارهای شرکت نفت آبادان برخورد کرد که البته تلفاتی نداشت اما من خیالپردازی کردم. این اتفاق که حاکی از خطای انسانی بود میتوانست برای خانوادهای رخ بدهد.
او با اشاره به اینکه قبلا این موضوع را در صحنه تئاتر کار کرده بودم، افزود: برعکس تمام دنیا که بقای یک نمایش میتواند تا سالها به طول بیانجامد در ایران در نهایت 30 روز به درازا میکشد. ما دوست داریم که حرفمان را با تعداد مخاطب بیشتری به اشتراک بگذاریم. من فکر میکردم این موضوع کهنگی و میرایی ندارد و با توجه به زیادهخواهی انسانی که به جنگ منتج میشود، دوست داشتم فیلم آن را بسازم.
در ادامه نشست «فاطمه معتمد آریا» با تسلیت درگذشت مهرداد میناوند و علی انصاریان، درباره پذیرفتن نقش خود در این فیلم، گفت: سابقه تئاتری من با آقای آذرنگ و سابقه همکاری ما در فیلم «آباجان» به کارگردانی هاتف علیمردانی باعث شد که جدیتر به پیشنهاد حضور در این فیلم فکر کنم. این فیلم فراز و نشیبهای بسیاری در پیدا کردن تهیهکننده و بازیگر داشت؛ اما برای من از جاذبه بسیاری برخوردار بود. فکر میکنم نگاه این فیلم بیشتر خانوادگی است و همه با هم هماهنگ هستند و یک بازیگر به تنهایی به چشم نمیآید.
آذرنگ درباره حضور معتمدآریا در این اثر توضیح داد: فاطمه معتمدآریا پای این کار ایستاد و من بسیار از ایشان ممنونم. اگر یک بازیگر عزیزترین اطرافیانش را هم از دست دهد بازهم باید در کار حضور داشته باشد و این سختی کار یک بازیگر است. فاطمه معتمدآریا یکی از زیباترین لحظههای زندگیاش را که به دنیا آمدن نوهاش بود، به خاطر این فیلم ندیده گرفت و من از او بسیار ممنونم.
آذرنگ درباره اولویت میان کارگردانی و بازیگری نیز بیان کرد: من از آینده خبر ندارم. پیشتر در تئاتر کارگردانی کرده بودم؛ اما در مدیوم سینما میدانستم که وارد راه سختی میشوم. حقیقتا نمیدانستم که تا این حد سختکوشی را توامان نیاز دارد.
او افزود: کارگردانی، مجموعهای از تخصصهاست که باید با همه آنها به تعادل برسی. هنوز تصمیمی برای ساخت فیلم دوم ندارم، حتی جسارتش را هم ندارم. به نوعی در حال گذراندن دوران نقاهت و مدهوشی بعد از ساخت کار هستم. امیدوارم برای ادامه این مسیر لیاقت داشته باشم. پیشنهادهای اجرایی هر اثری در خودش مستتر است. «روزی روزگاری آبادان» نیز در همین حدود کار نیاز داشت و خود قصه شرایط را ایجاب میکرد.
در ادامه سپیده عبدالوهاب که به عنوان تدوینگر در این فیلم حضور داشت، بیان کرد: با حمیدرضا آذرنگ کار کردن برای هر تدوینگری به منزله یک شانس به حساب میآید و این را بدون اغراق میگویم. تدوین این کار برای من بسیار آسان و لذتبخش بود.
حسام ناصری نیز درباره آهنگسازی فیلم «روزی روزگاری آبادان» اظهار کرد: از کارگردان و تهیهکننده کار بسیار ممنونم که به من اعتماد کردند. حمیدرضا آذرنگ بسیار باحوصله و تواضع من را همراهی و راهنمایی کردند. به عنوان تجربه اول برایم کاری جذاب و هیجانانگیز بود. این فیلم فضایی دوگانه داشت و درواقع دو نیمه را روایت میکرد، اما از نیمه دوم که فضا میشکند کاربرد موسیقی بیشتر میشود.
سهیل دانش اشراقی درباره طراح صحنه و لباس فیلم توضیح داد: ما حدود یک سال و نیم درگیر این پروژه بودیم که در نهایت با حضور آقای اوجی، این کار شروع شد. کرونا و شرایط موجود امکان فیلمبرداری در آبادان را از ما سلب کرد و ما مجبور شدیم که در تهران دکور بسازیم و نتوانستیم حتی یک پلان هم در آبادان بگیریم. باید بگویم جای مسعود سلامی، مدیر فیلمبرداری نیز خالی است و کار کردن با او برایم لذتبخش بود.
اوجی با بیان اینکه من این اثر با یکی از همراهترین کارگردانان ایران کار کردم، افزود: او به قدری همراه و هماهنگ بود که ما هیچ مشکلی نداشتیم. جذب سرمایه و پیدا کردن پول برای یک اثر مستقل بسیار کاری سختی است و من از سرمایهگذار کارمان تشکر میکنم.
او در ادامه از فاطمه معتمدآریا هم تشکر کرد و گفت: ایشان را ما در این فیلم بسیار اذیت کردیم. هم به دنیا آمدن نوهشان را ندیدند و هم به دلیل ویروس کرونا یک سال پای این کار ایستادند.
«الهام شفیعی» با بیان اینکه حضور در این اثر اولین تجربه سینماییام بود، افزود: بسیار خوشحالم که در اولین تجربه سینماییام در کنار استادان خودم کار کردم و کنار کسانی ایستادم که الگوهای من هستند. چندسالی میشود که کار تئاتر میکنم اما این اولین تجربه تصویری من بود.
«هیراد آذرنگ» که به عنوان بازیگر در «روزی روزگاری آبادان» ایفای نقش کرده است، گفت: یکی از بزرگترین افتخارات زندگیام «فرزند حمیدرضا آذرنگ بودن» است که از او بسیار آموختهام. خوشحالم که در ماه تولدم در کنار عوامل «روزی روزگاری آبادان» هستم و از پدرم ممنونم که به من اعتماد کرد و این نقش را به من سپرد.
حمیدرضا آذرنگ در ادامه بیان کرد: در طول فیلم من بدترین پدر دنیا برای هیراد بودم و به او بسیار سخت گرفتم. من از او عذرخواهی میکنم به خاطر رفتارهایم چون فقط میخواستم به او بیاموزم که این حرفه بیرحم است و باید ایستادگی کرد.
آذرنگ در ادامه نشست درباره مابه ازای واقعی قصه این فیلم، گفت: 29 اسفند 81 این موشک به آبادان اصابت کرده بود. دنیا بیرحمانه به سمتی میرود و پدیدههای شوم انسانیت را به ما میآموزند. مثل قرنطینه در دوران کرونا که چیزهای زیادی از جمله احترام به حقوق شخصی همدیگر را به ما آموخت.
معتمدآریا در پاسخ به این سئوال که آیا آینده گفتمان موشکهاست، گفت: آینده شکلی بسیار مبهم و پیچیده دارد، به نظرم به جای این که به آینده فکر کنیم باید به لحظه فکر کنیم، همدیگر را دوست داشته باشیم و به یکدیگر مهربانی کنیم.
در ادامه آذرنگ توضیح داد: من فکر میکنم موشک «روزی روزگاری آبادان» خیلی شریفتر از بسیاری از سیاستمداران امروز است که برای انسانها دل نمیسوزانند و دلشان به رحم نمیآید.