به گزارش تابناک به نقل از فارس؛ محمد علی وکیلی فعال سیاسی اصلاح طلب ویژه برنامه «پلاک دیپلمات» بسیج دانشجویی شریف گفت: ماهیت سیاست خارجه ما در دهه اول یک ماهیت انقلابیگری با ماموریت بسط انقلاب در خارج از مرزها بود و یک ماموریت تبیینی هم داشت، چون مفهوم انقلاب هنوز در سطح جهان روشن نبود.
وی اظهار داشت: اتفاقات و رویدادها به این تبیین کمک میکردند؛ مثل موضوع تسخیر لانه که به عنوان یک شتاب دهنده بود. جنگ هم یک شتاب دهنده دومی بود که سیاست خارجه ما را هل داد به یک مرز انقلاب و یک کنش انقلابی. به همین جهت دستاوردهای این سیاست خارجه در اون بستر قابل تحلیل است.
وکیلی تاکید کرد: در دهه دوم برای سازندگی کشور نیاز بود که به یک سرمایه گذاری خارجی برسیم. سرمایه گذاری خارجی هم دریک فضای فریز سیاست خارجه انجام پذیر نیست مثل الان. واقعیتهای زمانه گویا یک چالش ضمنی ایجاد میکرد با آرمانهای اولیه. اما این چالش در یک محیط تعارفی به رویش سرپوش گذاشته میشد و سانسور میشد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: هزینهای که بخاطر انقلابیگری سیاست خارجه مان در دهه اول میپرداختیم با واقعیتی که در دهه دوم با آن مواجه بودیم در تعارض بود.
وکیلی تاکید کرد: ماموریت دهه اول انقلاب در سیاست خارجه صدور انقلاب و آرمانهای نهضت و ارتباط با گروههای جهادی بود. در دهه بعد آقای هاشمی با تکیه بر واقعیتهای زمانه تلاش میکرد سیاست خارجه را از آن حوزه آرمانی فاصله بدهد به این خاطر که اینطور فکر میکردند که اگر داخل را ساختیم خارج ساخته میشود.
وی افزود: برداشت بنده این است که در دهه دوم پارادایم آقای هاشمی این بود که اگر داخل را ساختیم به مدلی از کارامدی میرسیم که انقلاب اتوماتیک صادر میشود.
وی تصریح کرد: در این میان گروههایی در اعتراض به این تغییر راهبرد درخارج از کشور سازماندهی شدند تا این تغییر راهبرد اتفاق نیافتد و جمهوری اسلامی همچنان درگیر راهبرد صدور انقلاب به شکل عریان باشد.
وی افزود: در مرحله بعدی دولت خاتمی در بستری نرم فهم جدیدی از انقلاب اسلامی در سیاست خارجه ظهور میکند و همراهیت نسبی حاکمیت را به ارمغان میآورد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب یادآور شد: در دوره احمدی نژاد دولت به دنبال بازگشت راهبرد به شکل سابق خود یعنی راهبرد دهه اول و تغییر در پاردایم سیاست خارجه نظام بود، اما مشکلی که در مدل انتخابی دولت احمدی نژاد وجود داشت نداشتن جایگاه و موقعیت اثرگذار در لایههای تصمیم گیرنده نظام بود و اینکه این تغییر رویکرد برای دنیا باورپذیر نبود و اگر این باورپذیری اتفاق میافتاد رابطه کشور ایران با سایر کشورهای شرقی و غربی مانند رابطه ایران و ونزوئلا میگشت.
وی تاکید کرد: دولت آقای روحانی در سیاست خارجه پروژهای بود. پروژهای به نام برجام. در دولت روحانی مجموعه سیاست خارجی تبدیل به یک پروژه به عنوان برجام بود و تاثیرات ما در دنیا به تبع همین برجام بود. بعدا که برجام هم زمین خورد میتوان گفت که سیاست خارجه ما تعطیل شد. در همسایگی مان به زمین خوردیم. پروژه چین و شرق الان از مدار سیاست خارجه ما خارج است.
وکیلی گفت: میشود گفت سیاست خارجه دولت آقای روحانی ستاد برجام است. اگر برجام احیا شود سیاست خارجی هم احیا میشود و اگر احیا نشود همین وضع بدی است که الان شاهدش هستیم.