دهه ای که در آن به سر میبریم را به نام استارتاپ هم میشناسند. مفهومی که به سرعت مورد توجه جوانان و سپس برنامه ریزان اقتصادی کشور قرار گرفت. حالا دیگر وقت آن رسیده است که بر اساس مجموعه ای از توانمندیهای ملی تیمهای ایرانی در اندیشه حضور در بازارهای بینالمللی هم باشند. در ابتدای همین راه است که بیش از پیش با اهمیت اکوسیستمها و یا همان زیست بومها روبرو خواهیم شد.
گفت و گوی حاضر در همین خصوص و با شهریار جوهری به عنوان مشاور راه اندازی کسب وکار بینالملل صورت پذیرفته است.
به صورت خلاصه تعریفی از زیستبومهای کارآفرینی ارائه میکنید؟
تعریف اکوسیستم که به نظر آشکار است، اما وقتی درباره اکوسیستم کارآفرینی صحبت میکنیم، یعنی محیط و عناصر درگیری که یک کسب و کار نوپا یا همان استارتاپ در آن فرصت رشد و نمو پیدا میکند. یعنی قوانین و اسناد بالادستی، یعنی سرمایهگذاران و منابع انسانی، یعنی شتابدهندگان و مشتریان و در نهایت یعنی رقبا. و این تعریف خود نشان میدهد که به چه میزان انتخاب صحیح اکوسیستم در ادامه موفقیت آمیز فرآیند کارآفرین مهم و کلیدی است.
از آنجا که محوریت این گفت و گو بر اساس فعالیت در بازارهای بینالمللی است، آیا چهارچوب مشخصی برای امتیازدهی و انتخاب بهترین اکوسیستمهای جهانی وجود دارد؟
بله الگوهای مختلفی برای امتیازدهی و تعیین جایگاه اکوسیستمهای کارآفرینانه جهان وجود دارد، اما نکته اینجاست که الزاما بالاترین رتبهها برای همه بهترین فضای ممکن قلمداد نمیشوند. هر کدام از اکوسیستمها شرایط خاص خود را دارند و طبیعی است که مبنای انتخاب یک کارآفرین باید تحقیق و بررسی خودش باشد. برای مثال من بر اساس مشاهدات سالهای اخیرم یک الگوی ده محوره تهیه کردم و در ارائه مشاوره از آن استفاده میکنم.
که این ده محور چه مواردی هستند؟
ده آیتمی که بر اساس تجربه تدوین شده از این قرار هستند: شاخص سهولت راه اندازی کسب و کار، شاخص قدرت اکوسیستم مقصد در صنعت مورد نظر شما، شاخص مارکت بزرگ و مناسب، شاخص رقابت، شاخص قوانین و مقرارت اقتصادی، شاخص سهولت در سرمایه پذیری، شاخص یافتن منابع انسانی با کیفیت، شاخص زبان و فرهنگ مشترک، شاخص آسودگی دریافت استارتاپ ویزا و در نهایت، شاخص هزینههای زندگی و قدرت خرید. حالا طبیعی است که هرکدام از این محورها را که بررسی کنیم به دادههایی میرسیم که بر اساس آنها هرکسی میتواند بهترین اکوسیستم ممکن برای شرایط مدنظرش را بیابد.
داده های مربوط به این محورها به سادگی قابل یافتن است؟ مثلا وب سایتهایی در حال ارائه این آمارها هستند؟
برخی از این موارد همانند شاخص سهولت راه اندازی کسب و کار به صورت رسمی همواره در حال به روز رسانی هستند. در بعضی موارد ممکن است نیاز به تجزیه و تحلیل شخصی داشته باشد. مثلا در بخش مارکت بزرگ، طبیعی است که کانادا مارکت بزرگی ندارد، اما معمولا عزیزانی که در اندیشه دریافت ویزای استارتاپ کانادا و حضور در این کشور هستند به دنبال حضور در مارکت ایالات متحده آمریکا هستند. یا مثلا شاخص آسودگی دریافت ویزا را ما به صورت تجربی میدانیم که ویزای استارتاپ انگلیس شرایط بسیار خوب و در دسترسی برای تیم های جوان دارد.
درباره شاخص قدرت صنعت مدارک مشخصی وجود دارد؟
بله. وب است های متعددی هستند که همواره در حال بررسی میزان قدرت هر اکوسیستم در هر موضوع کاری مشخصی هستند. مثلا استارتاپهای عرصه فینتک و یا فناوری مالی معمولا سراغ لندن میروند. اکوسیستم هلند برای استارتاپهای صنعت غذا و نوشیدنی عالی هستند. یا مثلا کشورهای حوزه اسکاندیناوی همانند سوئد و فنلاند در بحث انرژی بسیار فضای خوبی را ایجاد کردهاند. تمامی این داده ها در وب سایتهای رتبه دهی جهانی وجود دارد. هرچند که ما در اسمارت آپ ویزا برای تیم های ایرانی و در هاب اسمارت آپ در ابعاد جهانی و به صورت یکپارچه این مشاوره ها را به صورت رایگان ارائه میدهیم.
در بین این آیتم های ده گانه موردی هست که به نظر شما اهمیت بیشتری نسبت به دیگر موارد داشته باشد؟
حقیقتا تمام مواردی که در لیست اشاره شد مهم هستند. اما یک شاخص یازدهمی هم هست که فقط برای ما ایرانیها مورد استفاده است. شاید گفتن آن خالی از لطف نباشد. و این شاخص میزان پذیرش و همکاری با ما به عنوان یک ایرانی در کشور مقصد است. بعضی از کشورها چه به لحاظ فرهنگی و سیاسی و چه از لحاظ تعاملات بانکی با ایرانیها مهربان تر هستند. بدیهی است که این موضوع میتواند کمک شایان توجهی را در ابتدای راه به تیم های استارتاپی داشته باشد.
و نکته پایانی...
پیشنهاد میکنم دوستانی که در ابتدای این مسیر هستند تا جای ممکن زیرساختها را در همین ایران تهیه کنند. چه زیرساختهای شخصی همانند تسلط کامل بر زبان و چه کاری به معنای تهیه MVP از طرح کسب وکار. این موضوع آنها را از بسیاری از معضلات دور خواهد ساخت.