به گزارش «تابناک» به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، اگر در این دوران نیروهای مردمی و جوانان با نیروهای مسلح کشورمان متحد نمیشدند و همچون ید واحده در مقابل دشمن ایستادگی نمیکردند، امروز شاید در وضعیت دیگری بودیم. هنگامی که رژیم بعثی عراق در ۳۱ شهریورماه سال ۱۳۵۹ به کشورمان حمله کرد نیروی هوایی ارتش در نخستین ساعات این حمله با اجرای عملیات ۱۴۰ فروندی توانست تا پاسخ محکمی را به این حمله بدهد. خلبانان ایرانی توانستند در این حمله بیشترین خسارتها را به تجهیزات و تاسیسات دشمن بعثی وارد کنند.
نیروی هوایی ارتش در پاسخ به جنایتهای رژیم بعث تنها نبود و در همان ماههای اول سال ۱۳۵۹ با اجرای عملیاتهای سه گانه شهید صفری، اشکان و مروارید نیروی دریایی ارتش، توانست دشمن بعثی را از صحنه خلیج فارس حذف کند و سیادت دریایی خود را بر آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس حفظ کرده و تا امروز ادامه دهد. اما نیروی دریایی ارتش در عملیات مروارید یکی از بهترین افسران خود به نام دریادار شهید محمد ابراهیم همتی را از دست داد و شهیدی دیگر را تقدیم دفاع از کشور و انقلاب اسلامی کرد.
امیر دریادار شهید محمد ابراهیم همتی یکی از شهدای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که ۱۴ فروردین ماه سال ۱۳۲۹ در خانوادهای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. محمد ابراهیم شش سال بیشتر نداشت که به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد تا دوران ابتدایی و دبیرستان خود را در این شهر طی کند.
او پس از دریافت دیپلم از دبیرستان رودکی تهران با اینکه در یکی از رشتههای مهندسی دانشگاه تهران پذیرفته شده بود، اما به دلیل علاقه بسیار به دریا و دریانوردی، نیروی دریایی ارتش را انتخاب کرد و به استخدام این نیرو درآمد.
محمد ابراهیم پس از ورود به نیروی دریایی ارتش برای گذراندن دورههای ناوبری و فرماندهی کشتی به آلمان اعزام شد و در بین دانشجویان ۷۰ کشور جهان رتبه نخست را به دست آورد و پس از آن بود که به کشورمان بازگشت. او در ادامه، برای تکمیل مهارتها و تخصصهای دریا نوردی، به کشورهای سوئد و فرانسه اعزام شد و تا سال ۱۳۵۷ در آن جا تحصیل کرد.
او پس از پایان دوره تخصصی و بازگشت به ایران، در منطقه دریایی بوشهر مشغول خدمت شد و دست سرنوشت به گونهای باور نکردنی این شهید بزرگوار را به ناوچه پیکان پیوند زد؛ چرا که همزمان با تحصیل در فرانسه، ناوچه پیکان به سفارش ایران در این کشور ساخته شد و محمد ابراهیم با همین ناوچه به ایران بازگشت و تا روز شهادت در سمت فرمانده ناوچه پیکان بود و در این ناوچه خدمت میکرد.
محمد ابراهیم همزمان با آغاز جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، در تهران در مرخصی بود و پس از اطلاع از تجاوز نیروهای بعثی به ایران اسلامی، به سرعت بلیط تهیه کرد و میخواست خود را به محل خدمتش یعنی بوشهر برساند، اما به دلیل بمباران فرودگاه و لغو پروازها از طریق هوا نتوانست عازم محل ماموریت شود. در آن شرایط بود که او لحظهای آرام و قرار نداشت، شبانه و با اتوبوس به شیراز رفت و از آن جا با خودرو سواری خود را به بوشهر رساند. شهید همتی بعد از چندین عملیات موفق از جمله عملیات اشکان و شهید صفری، در هفتم آذر ۱۳۵۹ به طور داوطلبانه در عملیات مروارید شرکت کرد.
او با رشادت مثال زدنی در این عملیات همراه با ناوچه پیکان، اسکلههای نفتی البکر و الامیه را به آتش کشید و مانع از صادرات نفت عراق از طریق خلیج فارس و دریای عمان شد. در پایان ماموریت، به صورت غافل گیرانه مورد هدف موشک ناوچه دشمن قرار گرفت و همراه با همرزمانش و ناوچه پیکان، با آرام گرفتن در آبهای نیلگون خلیج فارس، برای همیشه در تاریخ ایران اسلامی جاودانه شد.
پس از اینکه ناوچه های اوزا نابود شدند دیگر چیزی در رادار ناوچه پیکان قابل مشاهده نبود و با اعلام پایان عملیات اجازه مراجعت از سکو را می گیرد. اما غافل از این بود که یک ناوچه اوزا از روز گذشته در کنار سکو الامیه مخفی شده است.
امیر سرتیپ دوم خلبان بازنشسته علیرضا نمکی بخش پایانی عملیات را اینگونه روایت می کند: « پیکان سرمست از پیروزی در حال برگشتن به بوشهر بود. این ناوچه اوزا از زیر الامیه بیرون آمد و بر روی پیکان قفل کرد. تا پیکان متوجه شد که رادار اوزا بر روی او قفل کرده و در تیررس آن قرار دارد، شروع کرد به درخواست کمک. ناخدای ِ پیکان می گفت که برسید به دادمون برسید و موشک اولش رو زدیم. موشک اول را با تیربار زده بودند و موشک دوم به سینه خورده بود. در نهایت موشک سوم به پاشنه پیکان برخورد کرد و پیکان غرق شد و ناخدا همتی شهید شد. بلافاصله پس از درخواست کمک پیکان از نیروی هوایی ارتش یک فروند فانتوم به خلبانی سرهنگ خلبان عباس عابدین مجهز به موشکهای ماوریک از پایگاه شکاری بوشهر پرواز کرد و به سوی منطقه عملیات آمد. هنگامی که فانتوم به سوی اوزا رسید سرهنگ عابدین با شلیک ۴ یا ۵ موشک به سوی اوزا آن را نابود کرد. اینگونه بود که ماجرای مروارید تمام شد.»
مادر شهید همتی درباره او میگوید: «محمد ابراهیم علاقه بسیاری به امام حسین (ع) داشت و از روز اول محرم همیشه لباس مشکی میپوشید و زمانی که کوچکتر بود و تنها ۱۰ یا ۱۲ سال داشت با دوستانش تکیه درست کرده و هیات راه میانداختند. محمد ابراهیم خیلی کنجکاو بود و علاقه زیادی به تجربه کسب کردن و آزمایش کردن هر چیزی داشت و حتی با یک سری وسایل ابتدایی در زیر زمین منزل، تاریک خانه عکاسی درست کرده بود و عکسهایی را هم میگرفت و خودش ظاهر میکرد و همیشه به جای حرف زدن عمل میکرد.
محبت جزءلاینفک اخلاق محمد ابراهیم بود و به همه احترام میگذاشت، حتی برای کودکان ۵- ۶ ساله، او لحظهای از حال من و پدرش غافل نمیشد و با اینکه پس از استخدام در نیروی در یایی سالهای متمادی در کشورهای آلمان و فرانسه دوره میدید و از خانه دور بود هفتهای یکی دو بار تماس گرفته و از احوال ما و خواهر و برادرانش میپرسید و سراغ دوستان و فامیل را میگرفت.»