بورس در سال ۱۳۹۹ دو نیمه متفاوت داشت؛ نیمه نخست که با رشد شگفت انگیز شاخص کل، بازدهی مثبت چشمگیر، هجوم مردم به بورس و تشویق مسئولین به خصوص دولتمردان به حضور گستردهتر مردم در بورس همراه بود و نیمه دوم که با اُفت شگفت انگیز شاخص کل، بازدهی منفی چشمگیر، خروج گسترده مردم از بورس و سکوت و یا موعظه مسئولین همراه بود.
به گزارش بورس تابناک، حالا در آخرین روزهای سال ۱۳۹۹ فرهاد دژپسند خرسند از آنچه دولت از بورس به دست آورده است گفت: در برنامهای که برای وزارت ارائه کرده بودم، استفاده از بازار سرمایه به عنوان یک کریدور اساسی در تامین مالی اقتصاد عنوان شد.
وزیر امور اقتصادی و دارایی، با بیان اینکه براساس اقبال مردم از بازار سرمایه، برنامه ریزیهایی انجام شد، اظهار داشت: با توجه به استقبال از بازار سرمایه، برنامهریزی کردیم تا از طریق عرضههای مناسب ـ چه در قالب شناوری و چه در قالب عرضههای اولیه ـ همچنین در قالب افزایش سرمایه و ارتقای بازار بدهی و انتشار انواع اوراق، تقاضای رو به رشد تامین شود و پایداری بورس هم آسیب نبیند، اما اتفاقاتی افتاد که بروز آنها به بازار سرمایه آسیب رساند.
وی تاکید کرد: امسال ۵۰۰ هزار میلیارد تومان تجهیز منابع مالی از طریق بازار سرمایه انجام شد، اما باید به صراحت بگویم، برخی به غلط این موضوع را منعکس کردند که دولت ۵۰۰ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه تامین مالی کرده که هرگز چنین چیزی درست نیست. این تجهیز مالی برای اقتصاد کشور از طریق بازار بدهی و بازار سهام برای همه بخشهای دولتی، خصوصی و نهادهای عمومی مانند شهرداریها صورت پذیرفت.
وزیر امور اقتصادی و دارایی درباره بحث تامین مالی ۱۴۰۰ هزار میلیارد تومان در سال آینده اظهار داشت: اولا که تامین مالی ۱۴۰۰ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۰ برآورد است و با شناختی که از قابلیتهای بازار سرمایه داریم، امیدوارم که ۱۴۰۰ هزار میلیارد تومان تامین شود.
دژپسند گفت: تامین مالی دولت از بازار سهام در سال جاری کمی بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده است که آن هم در ماههای ابتدایی سال ـ که بازار با رونق قابل توجه همراه بود ـ صورت پذیرفت. وی افزود: دولت در بازار سرمایه دارایی فروخته و در مقابل آن وجوهی به دست آورده که درآمد دولت از تمام روشها در بازار سهام حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده است.
دولت هم در کنار ۱۵۰ چترباز اقتصادی!
حدود یک هفته پیش بود که محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، بار دیگر به ۱۵۰ چترباز اقتصادی اشاره کرد و گفت: برخی در کشور چترباز اقتصادی هستند؛ حدود ۱۵۰ نفرند که تقریبا بالای هزار میلیارد تومان سرمایه دارند.
وی افزود: آنها زودتر از دولتیها میفهمند که شش ماه دیگر چه خبر میشود، قبل از اینکه نرخ سود بانکی پایین بیاید، پول را از بانک خارج میکنند و وارد بازار ارز، طلا، بورس، زمین و… میشوند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: این گروه مهر ماه ۹۸ تا اسفند ماه وارد بورس شدند و با ورود آنها ارزش سهام از ۱۰۰ هزار به ۵۰۰ هزار رسید، فروردین و اردیبهشت قشر متوسط وارد بورس شد. رضایی ادامه داد: خرداد و تیر قشر مستضعف سرمایهشان را فروختند و وارد بورس شدند. عدهای غیر از آن ۱۵۰ نفر، که اسامی آنها مشخص شده، ۸ تا ۹ موسسه در بانکها و شرکتها هستند و سهامی که آرام آرام خریدند را فروختند و یک مرتبه ارزش سهام که روی ۲ میلیون بود به یک میلیون رسید!
چه بر سر مردم آمد؟
مردم به تشویق دولتمردان به این بازار پای گذاشتند و بسیاری سواد بورسی نداشتند. در مرداد ماه سال جاری بود که رئیس جمهور روحانی گفت، همه چیزتان را به بورس بسپارید یا اعلام کرد که بازار سکه و ارز جای سرمایه گذاری نیست و بورس جای سرمایه گذاری است.
با حضور گسترده مردم در بورس تامین مالی ۳۰ هزار میلیارد تومانی دولت از بورس رقم خورد و حالا باید هم وزیر اقتصاد از این موضوع خرسند باشد، چون بخشی از کسری بودجه دولت از همین طریق تامین شده است و پیروز این رقابت بورسی، دولت و آن ۱۵۰ نفرند.
اما مردم در این بین چه شدند؟ مردمی که هر آنچه داشتند از خودرو و مسکن گرفته تا طلا و ارز و سکه و... را فروختند تا به خیال خودشان هم کسب سودی کنند، هم برای کمک به تولید کشور قدمی بردارند.
برای بررسی وضعیت مردم در بورس تنها یک مثال کافی است؛ روستای مال ملا در کهگیلویه و بویراحمد! روستایی که در زمان رونق بورس آن را با عنوان بورسیترین روستای جهان معرفی میکردند.
اما چه بر سر این روستا و داراییهای مردم آن آمد؟
مردم این روستا اعلام کردند که در زمان رونق بورس، حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیارد تومان وارد بورس کرده اند و هم اکنون ۲۵ میلیارد تومان از سرمایه خود را در بورس از دست داده اند. این تنها یک نمونه کوچک از وضعیت سرمایه گذاری مردم در بورس است. مردم باختند و دولت و ۱۵۰ چترباز اقتصادی بردند.
چرا دولت دوباره بخشی از این درآمد را وارد بورس نمیکند؟
این روزها کارشناسان معتقدند که مشکل اصلی بورس، نبود نقدینگی جهت حرکت آن است. در این اوضاع هم مردم هر روز ته مانده آنچه در بورس گذاشته بودند بیرون میکشند و عطای بورس را به لقای آن میبخشند. حالا پرسش این است که چرا دولت نباید بخشی از آن ۳۰ هزار میلیارد تومانی که از بورس درآمد کسب کرده بود، به این بازار وارد کند؟ این درآمدها کجا خرج شد؟ آیا خرج هزینههای جاری کشور شد؟
بهتر است دولت به مانند آن زمانی که به مردم سکه فروخت و بعد از رشد چشمگیر قیمت سکه، به فکر مالیات ستانی از خریداران سکههای دولتی افتاد، حالا هم خودش پا پیش بگذارد و بخشی از آن درآمدهایی که در دوران رونق بورس کسب کرده بود، به این بازار بازگرداند.