وی ادامه داد: در مورد توافقات جهانی، کنوانسیونها، قراردادها و قراردادهای بینالمللی و همچنین عضویت یا عدم عضویت در نهادهای بینالمللی، اصل بر تمایل کشورها در عضویت یا عدم عضویت در آنها است؛ یعنی نمیتوان کشوری را به خاطر اینکه تمایلی برای حضور در فلان کنوانسیون ندارد، مورد شماتت قرار داد.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی با اشاره به رویه حقوق بینالمللی اظهار داشت: خروج آمریکا از برجام هرچند خلاف رویه و عرف بینالمللی و اعتمادی بود که برجام بر اساس آن برجام شکل گرفت. اما از نظر حقوقی، مصادیق زیادی وجود دارد که یک کشور بعد از مدتی عضویت در یک نهاد، کنوانسیون و قرارداد، دیگر تمایلی برای ماندن در آن نداشته و از آن خارج شود.
سنایی با اشاره به خروج آمریکا از توافق هستهای تصریح کرد: اینکه خروج آمریکا از برجام و اقداماتی که ترامپ در چهار سال گذشته انجام داده، موجب تاخیر و عدم بازگشت آمریکا تا این لحظه به برجام شده یا اینکه راه بازگشت به آن را مسدود و غیرقابل بازگشت کرده است، درست نیست زیرا ترامپ از سازمان جهانی بهداشت یا توافق اقلیمی پاریس هم خارج شد و علیه آنها اقداماتی انجام داد ولی دولت بایدن در ابتدای آغاز به کار خود به آنها برگشت.
وی مسائل داخلی، شرایط منطقهای و تحولات بینالمللی را از جمله دلایل تاخیر در بازگشت آمریکا به توافق هستهای برشمرد و خاطرنشان کرد: دولت آمریکا علاقه دارد که تنش میان تهران و واشنگتن کمتر شود ولی شرایط امروز با شرایط پنج، شش سال قبل متفاوت شده است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه حتی وضعیت ایران هم شرایط را برای بازگشت آمریکا به برجام نسبتا دشوار کرده است، ابراز داشت: حساسیت، اهمیت و پیچیدگی توان هستهای ایران بر بازگشت آمریکا به توافق هستهای سایه انداخته است.
سنایی با اشاره به اقدامات مخالفان منطقهای برجام گفت: برجام از همان بدو تولد تا به امروز مخالفانی در منطقه غرب آسیا داشته است. آنها در همان زمان نیز هر کار کردند که برجامی متولد نشود و در دوران ترامپ هم تلاشهای زیادی کردند که ایالات متحده از برجام خارج و این توافق برای همیشه نابود شود.
وی به سنگاندازیهای اسرائیل و عربستان بر سر راه برجام اشاره کرد و یادآور شد: در شرایطی که اسرائیل و عربستان در زمان ترامپ به خواسته خود رسیدند، طبیعی است که آنها در زمان کنونی مجددا خواهان احیای برجام نباشند و تلاش کنند قطار برجام در ریل سابق خود قرار نگیرد. آنها از لابیهای با نفوذ قدرتمند و ثروتمندی در واشنگتن برخوردار هستند و برای نابودی و عدم احیای برجام تلاش میکنند.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه مسائل داخلی آمریکا هم در بازگشت دولت بایدن به توافق هستهای سایه انداخته است، عنوان کرد: آمریکا در شرایط کنونی با انشقاقها، شکافها و گسستها بسیار زیادی روبهرو است. این اختلافات نه فقط در میان دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، بلکه حتی در میان جمهوریخواهان با یکدیگر و در حزب دموکرات نیز وجود دارد.
سنایی با بیان اینکه اولویت اصلی و نخست بایدن رسیدگی به مسائل داخلی آمریکا است، گفت: بایدن نمیخواهد اقدامی را انجام دهد که انشقاقها، شکافها و گسستها بیشتر شده و اختلافات در آمریکا به اوج خود برسد. آنها درصدد ایجاد اجماع در آمریکا هستند بنابراین با احتیاط میخواهند این مسیر طی شود.
وی افزود: هدف از برجام از نظر آمریکا کشاندن ایران به توافق بر مبنای مسائل دیگر بود. به عبارت دیگر، آنها با ایران در مسئله هستهای توافق کردند تا در موضوعاتی که از منظر و ادعای آنها تهدید وجود دارد نیز بتوانند با ایران به توافق برسند و شرایط را مدیریت کنند.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه از منظر آمریکا بازگشت به برجام سکویی برای دستیابی به توافقات دیگر با ایران بوده است، اظهار کرد: وقتی ایران نسبت به این موضوع اعلام مخالفت میکند و میگوید توافقی درخصوص مسائل منطقهای و موشکی با آمریکا یا هر کشور دیگری نخواهد داشت، این مسئله آمریکاییها را در بازگشت به آمریکا سست کرده است.
به گفته سنایی، هرچند مجموعهای از مسائل موجب تاخیر در احیای برجام شده است ولی به معنای آن نیست که مسیر احیای توافق هستهای مسدود بوده و بازگشت به آن ممکن نباشد. در واقع، بازگشت به برجام گره باز نشدنی، نیست.
وی بازگشت به برجام را زمانبر و احتمالا طی چند ماه آینده ممکن برشمرد و تصریح کرد: برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در بازگشت به برجام خللی ایجاد نمیکند چراکه طرف مقابل میداند رفتن روحانی و آمدن فرد جدید در مقام رییسجمهور موجب تغییر در سیاستهای ایران در مسئله هستهای نمیشود و سیاستهای ایران در جای دیگر تصمیمگیری میشود.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا دولت بایدن از سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ عقبنشینی کرده است، خاطرنشان کرد: آنها در ظاهر میگویند سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران به شکست انجامیده و رویه جدید آمریکا نیست ولی در مقام عمل نمیخواهند از مزایای سیاست فشار حداکثری علیه ایران بیبهره باشند. به عبارت دیگر، آنها عدم پیگیری سیاست فشار حداکثری را وانمود میکنند ولی در عمل میخواهند از منافع و مزایای آن حداکثر بهرهبرداری را بکنند.