با شاهدان قرآنی (۵)

هدیه شهید به مادرش
کد خبر: ۱۰۴۶۶۹۳
|
۲۹ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۰ 18 April 2021
|
4760 بازدید

مادر من يك كلاس هم  سواد ندارد. در عالم خواب برادر شهيدم، شهيد كاظم رستگار را مي‌بيند كه به مادر مي‌گويد:
مادر جان! من الان در بهشتم چه چيزي مي‌خواهي كه براي تو از آنجا بياورم؟ مادر به شهيد مي‌گويد: الان كه در بهشت هستي مي‌تواني از خدا بخواهي كه من بتوانم قرآن بخوانم. اين خواهران بسيج و خانم‌هاي جلسه‌اي مي‌آيند و من را به جلسه قرآن مي‌برند.همه كه قرآن مي‌خوانند وقتي نوبت به من مي‌رسد مي‌گويم كه من سواد ندارم و آنها مي‌گويند كه اشكال ندارد، خب سوره حمد يا قل هو الله را بخوان. من ديگر خسته شدم و خجالت مي‌كشم.تا آنجا كه بعضا به اين مجالس به بهانه اينكه حالم مساعد نيست، نمي‌روم. الان كه بهشت هستي مي توني از خدا بخواهي كه من قرآن را ياد بگيرم.

شهيد رستگار به مادر مي‌گويد: بعد از نماز صبح بلند شو قرآن را باز كن ان شاءالله مي‌تواني بخواني."
مادر من بعد از نماز صبح بلند مي‌شود و هرجاي قرآن را كه باز مي‌كند، مي‌خواند.

راوی: خواهر شهید

 

 

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

captcha
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # الجولانی # فیلترینگ
الی گشت
آخرین اخبار
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
چه حسی به آتش سوزی مهیب لس‌آنجلس دارید؟