به گزارش «تابناک» به نقل از رکنا، فاطمه امینی دختر زنجانی ،جانش را از دست داد تا بتواند جان برادرش را از غرق شدن در گودال آب نجات دهد.
عید فطر از راه رسیده بود و خانواده امینی بعد از یک ماه روزه داری برای تفریح به دل دشت و دمن زده بودند.جایی در نزدیکی سد تهم اطراق کردند تا در یک نیمروز بهاری،استراحتی کنند.
یکدفعه صدای فریادهای فاطمه و کمک خواهی او از پدر و مادرش؛بر دل خانواده اش دلهره انداخت.مادر و پدر فاطمه به همراه اقوام همراهشان از سراشیبی یک تپه پایین رفتند و فرزندانشان را در حال دست و پا زدن در یک گودال آب عمیق نزدیکی سد دیدند.فاطمه با تقلا برادرش را بیرون آب فرستاد اما خودش به اعماق آب فرو رفت.
عموی فاطمه امینی سیزده ساله ساعتی قبل از تشییع جنازه دختر نوجوان در مورد جزئیات حادثه گفت:«خانواده برادرم همراه اقوام خانم برادرم برای تفریح نزدیکی سد تهم رفته بودند.کمی بالاتر از محل اطراق آنها،باغچه ای هست که صاحب آن گودال آب غیرقانونی حفر کرده که حدود 9 متر عمق دارد.شنیده ایم که قبلا هم در آن افرادی غرق شده اند اما پیگیری ای در مورد این موضوع انجام نشده است.اطراف این گودال فنس کشی نشده است و دید خوبی نسبت به موقعیت گودال وجود ندارد.»
او در ادامه گفت:«فاطمه دختر خیلی مهربانی بود.او همیشه مراقب برادر هشت ساله اش بود و چشم از تنها برادرش برنمی داشت.آن روز هم وقتی فاطمه دیده بود که حمیدرضا در حال عبور از تپه است دنبال او رفته بود.یکدفعه پای حمیدرضا سر خورده بود و داخل گودال آب افتاده بود.فاطمه که این صحنه را دید،شروع به داد و بیداد کرده بود.یک خانم هم نزدیک آنها و شاهد این صحنه بود.فاطمه با صدای بلند پدر و مادرش را صدا می زد اما منتظر نماند تا آنها از راه برسند و داخل آب پرید.به هر زحمتی بود دست و پا زد و حمید رضا را بیرون آب انداخت اما نتوانست خودش را بیرون بکشد و در آب فرو رفت.»
عموی فاطمه در مورد عملیات امداد و نجات گفت:«حمیدرضا در آستانه مرگ بود.بدنش سفید و لب هایش کبود شده بود اما به زندگی بازگشت.در همان حال که حمیدرضا با آن حال جسمی وخیم کنار گودال آب افتاده بود،خانواده برادرم همگی داخل آب رفتند تا فاطمه را نجات دهند.نزدیک بود آنها هم غرق شوند.اهالی با هلال احمر و آتش نشانی تماس گرفتند.
یکی از امدادگران آتش نشانی گفته بود امکانات کافی برای رفتن داخل آب نداریم و به خانوادده برادرم گفته بود اگر حقوق من را بگیرید حاضر هستید داخل آب بروید؟امدادگران هلال احمر هم خیلی دیر رسیده بودند و غواص گفته بود برای ورود به آب لباس ندارم!همه این ها دست به دست هم داد که جسد فاطمه دو ساعت بعد بیرون کشیده شود.»
ساعتی دیگر قرار است پیکر دخترک نوجوانی تشییع شود که فداکاری او برای برادرش او را به کام مرگ برد.عموی فاطمه امینی بی تاب است و در لابلای هق هق گریه اش می گوید:«فاطمه دختر خیلی خوبی بود.تمام روزه هایش در ماه رمضان گرفته بود.
قرآن پدرم را قرض کرده بود و می گفت آقاجون می خواهم با امسال ختم قرآن را با قرآن شما انجام دهم.آخر ماه رمضان گفت هنوز چهار صفحه آخر قرآن را نخوانده است.حالا فاطمه غرق شده است و دیگر در میان نیست.چهار صفحه آخر قرآنش را چه کسی می خواهد به جای او بخواند؟