به گزارش «تابناک» به نقل از تسنیم، علی شهید در برنامه اقتصاد و انتخاب رادیو گفتگو اظهار کرد: کشوری مانند ایران در عرض چهل سال اقتصاد واقعیاش دو برابر شده در حالی که پولش یا نقدینگی در این چهل سال حدود ده هزار برابر شده است. اما درکشوری مانند ژاپن اقتصادش حدود چهار برابر شده (قیمت دلار) و از آن طرف هم نقدینگی او حدود چهار برابر شده است.
وی ادامه داد: این نشان میدهد این فاصلهای که ما داریم رشد اقتصادی با رشد نقدینگی ما معضلی است که باید حل شود و این معضل اقتصادی، این معضل رشد شتابان نقدینگی که اخیراً هم شدید شده است. رشد نقدینگی در آذر ۹۹ بر اساس آمار بانک مرکزی ۳۸.۴ درصد بود. متوسط رشد نقدینگی بلند مدت کشور ما حدود ۲۵ تا ۲۶ درصد است یعنی یک شکاف ۱۳ درصدی افزایش پیدا کرده است به رشد نقدینگی ما و این نشان میدهد که در دههی گذشته اوضاع وخیمتر شده است.
وی با طرح این پرسش که این رشد نقدینگی به چه برمیگردد؟ گفت: یک دلیل به ماجرای بحران بانکی برمیگردد، یکی هم به کسری بودجه دولت که آن هم برمیگردد به مسئلهی بانکی کشور و تسلط دولت روی بانک مرکزی.
وی بیان کرد: یک دوگانگی مطرح میشود؛ ما سیاست انبساطی داشته باشیم یا انقباضی. به یک معنا درست است که شما وقتی سیاست انبساطی به کار میبرید احتمالاً در واقع منجر به بسط اقتصادی و رشد اقتصادی شود و همزمان شما تورم هم داشته باشی که کنترل کنیم، اما وقتی شما سیاست انقباضی به کار میبرید شما تورمی نخواهید داشت، از آن طرف هم اقتصاد شما وارد رکود میشود. اما قسم سوم این است که انبساط اقتصادی ایجاد کنیم، انبساط پولی ایجاد کنیم، اما این انبساط پولی، این تزریق پول به شبکهی اقتصادی کشور منجر به رشد نشود و تنها منجر به افزایش قیمتها و افزایش نرخ تورم شود.
مدیر میز مالی دفتر مطالعات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه این قسم سوم قسمی است که کشور ما دچار آسیب شده است، اضافه کرد: در واقع ما هم از انتفاعات رشد نقدینگی منتفع نمیشویم که منجر به رشد اقتصادی شود و هم از آن طرف چوب آن را داریم میخوریم و ضرر آن را داریم تحمل میکنیم که تورم است. حالا در واقع این خودش به چی برمیگردد؟ به این برمیگردد که آن شاهراهها، آن مجراهای ورود پول در اقتصاد کشور ما مشکل دارد و این دقیقاً برمیگردد به همان بحران بانکی کشور که اساساً طرح بانکداری مجلس آمده بود که همین دو معضل را حل کند. دو معضلی که منجر به رشد نقدینگی و در نتیجه تورم کشور میشود که چی بود؟ یکی بحث بحران بانکی بود و یکی هم بحث سلطهی دولت روی بانک مرکزی که منجر به افزایش پایه پولی، نقدینگی و نهایتاً تورم میشود.
شهید در خصوص چالشهای طرح بانکداری گفت: در دههی ۸۰ و از سال ۸۰ شروع به تأسیس بانکهای خصوصی کردیم و اجازه دادیم بانکهای خصوصی تأسیس شوند بدون اینکه بانک مرکزی نظارتهای لازم را روی این بانکها داشته باشد. در نتیجه این بانکها آمدند یک سری وامهایی دادند. وامهای به افراد خاص و به افراد غیرخاص که این وامها قرار بود برگردانده نشود.
به گفته وی، یک از بانکهای کشور بر اساس صورتهای مالی سایت کدال، ۴۰۰ میلیارد تومان سرمایهی اولیه دارد. یعنی با ۴۰۰ میلیارد تومان شروع کرده بر اساس استانداردها و خود قوانین خود کشور ما، قانون تجارت. اگر میزان زیان انباشته آن نهاد اقتصادی آن بانک به میزان سرمایه اولیه برسد، آن بانک باید ورشکسته اعلام شود. آن بانکی که من دارم میگویم ۴۰۰ میلیارد سرمایه اولیه دارد در حالی که همین بانک در شهریور ۹۹ حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان زیان انباشته دارد. یعنی ۷۵ برابر سرمایه اولیه زیان انباشته دارد، اما این بانک هنوز دارد به کار خودش ادامه میدهد، سهامش در بازار بورس دارد خرید و فروش میشود و هیچ مشکلی هم نیست.
میثم خسروی، کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اینکه مسئله بحران بانکی یک ابرپروژه حاکمیت است که باید آن را حل کند، گفت: اینکه از یک قانون به نام قانون بانک مرکزی بخواهیم بحران بانکی را حل کند اساساً برای چنین کاری هدفگذاری نشده در قانون بانک مرکزی. قانون بانک مرکزی دارد ریلگذاری میکند. برای رفع بحران بانکی و ناترازی یک اکشن پلن میخواهیم که آن اکشن پلن ممکن است در واقع به یک سری قانون نیاز داشته باشد و وقتی هم بحران بانکی رفع شد، دیگر آن قانونها کارایی نداشته باشند و مدتشان تمام شده باشد. ما یک سری اختیارات موقت میخواهیم که به بانک مرکزی یا سایر قوا در کشور داده شود.
وی افزود: از حیث اقتدار نظارتی خدمت شما عرض کردم که هم در واقع ابزارهای نظارتی کافی را به بانک مرکزی میدهد، هم موانع نظارت مقتدرانه بانک مرکزی و استقلال مقام ناظر از اشخاص تحت نظارت را تقویت میکند. اساساً بعضی از این انتقادات را من فکر میکنم که ناشی از سوء برداشت یا عدم مطالعه طرح است.
وی با بیان اینکه قانونگذاری در کشور با یک محدودیتهایی مواجه است، تصریح کرد: فرض کنید اگر از یک فارغالتحصیل اقتصاد پولی که از دانشگاه بیرون میآید، به او بگویید که این قانون چگونه باید نوشته شود، اولین نکتهای که به شما خواهد گفت این است که رئیسکل بانک مرکزی و شورای هیأت عالی بانک مرکزی باید کاملاً مستقل از دولت باشند.
وی ادامه داد: اقتضائات کشور چه در حوزهی قانونگذاری مثل قانون اساسی، سیاستهای کلی، مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام یک چارچوب قانونگذاری را برای شما تعیین میکند. وضعیت بحران بانکی چطوری روی طراحی آن نظام گزیر و نظارتی تأثیر گذاشته است و ما آن معیارهای رفتن به فرایند گزیر را در قانون مشخص نکردیم.
سید علی روحانی معاون اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس نیز در این برنامه گفت: طرح بانکداری جمهوری اسلامی ایران که سال گذشته اعلام وصول شد سه بخش اصلی داشت و آن چیزی که کلیاتش در هفتهی گذشته در مجلس به تصویب رسید بخش اول این طرح بود با عنوان طرح بانک مرکزی. ساختار و تشکیلات و وضع اقتصادی.
وی ادامه داد: یک طرح بانکداری جمهوری اسلامی ایران داشتیم که سال گذشته اعلام وصول شد. این طرح سه بخش اصلی داشت. بخش اول آن ناظر به بانک مرکزی و ساختار و اهداف و وظایف بانک مرکزی بود. بخش دوم آن مرتبط با نظام بانکی بود که همپوشانی زیادی با در واقع به نوعی میشود گفت جایگزین عملیات بانکی بدون ربا میخواست بشود. بخش سوم آن هم بحث بانک توسعه بود. بانک توسعه جمهوری اسلامی. این چیزی که الآن داریم در مورد آن صحبت میکنیم بخش اول آن طرح است البته اصطلاحات جدیای در آن انجام شده طی این یک سال و به عنوان یک طرح مستقل به اسم طرح مسئولیت اهداف ساختار و وظایف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام وصول شد و کلیات آن در صحن به تصویب رسید. الان درباره طرح بانکداری صحبت نمیکنیم. در مورد طرح بانک مرکزی صحبت میکنیم. این نکته اول است. نکته دوم اینکه بسیاری از نقدهایی که به طرح بانکداری وارد شده بود ناظر به بخش دوم بود. یعنی بخشی که میخواست جایگزین نظام عملیات بانکی بدون ربا شود.
وی تاکید کرد: بخش دوم خودش یک برنامه مستقلی میخواهد و همین الآن هم در حال بحث است. اینطوری نیست که ما بگوییم آن نهایی شده است. بسیاری از انتقاداتی که الآن دارد به مصوبه مجلس وارد میشود اساساً به این مصوبه نیست. به بخش بانک مرکزی، به طرح بانک مرکزی نیست. بسیاری از این انتقادات خصوصاً انتقادی که از طرف تعدادی از علما مطرح شده است ناظر به آن بخش دوم هست که همچنان باید روی آن بحث شود خود ما در مرکز پژوهشها هم به آن انتقاداتی داریم و الآن هم واقعاً اولویت کشور آن بخش نیست. الآن اولویت کشور که میتواند در واقع کنترل کند وضعیت تورم و رشد نقدینگی بانکها را، اقتدار نظارتی برای بانک مرکزی ایجاد کند.