به گزارش «تابناک»، اصغر بهلولی، عضو هیئت علمی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران در گفتوگو با ایسنا، گفت: این جمله را زیاد شنیدهایم که «آب مایه حیات است» و این واقعیت چکیده پاسخ به سؤال "اثرات اقیانوسها بر کره زمین است"؛ چرا که حدود ۷۰ درصد از سطح سیاره زمین از آب پوشیده شده است. این یعنی اگر در مورد ساکنین زمین صحبت میکنیم، باید توجه داشته باشیم بخش زیادی از ساکنین زمین را آبزیان تشکیل میدهند که مستقیماً تحت تأثیر شرایط اقیانوسها هستند.
وی با تاکید بر اینکه اقیانوسها ۴ میلیارد سال پیش، محل شکلگیری اولین موجودات زنده بودهاند، اظهار کرد: همچنین بیش از ۴۰ درصد انسانها نیز در امتداد خطوط ساحلی سکنی گزیدهاند و توسعه دریامحور از بزرگترین فرصتهای توسعهای کشورهای دارای خطوط ساحلی است. علاوه بر این، اقیانوسها منبع تغذیه مستقیم بخش زیادی از جانداران خشکی و از جمله انسانها هستند.
بهلولی اضافه کرد: اقیانوسها بیش از ۹۷ درصد آب کره زمین را در خود جای دادهاند و بخش کوچکی از آبهای زمین، برای ساکنین خشکی، شیرین و قابل استفاده است. اما همین مقدار هم در اثر تبخیر آب اقیانوسها و گردش آب، به خشکیها منتقل میشود. کسانی که دور از دریاها زندگی میکنند، شاید ندانند آنچه در اقیانوسها رخ میدهد، چقدر میتواند بر شرایط محیطی آنها مؤثر باشد؛ چرا که آب اقیانوسها به عنوان مخازن حرارتی کنترلکننده و پایدارکننده شرایط آب و هوایی است و مانع از تغییرات جوی شدید میشود.
به گفته این محقق تغییر شرایط اقیانوسها گاهی میتواند عامل ایجاد طوفانها و یا تغییرات سریع آب و هوایی باشد؛ اما اثرات پایدارکننده آن در شرایط آب و هوایی بیشتر است.
عضو هیات علمی موسسه ژئوفیزیک با بیان اینکه «توسعه پایدار» زمانی رخ میدهد که مجموع مصارف مورد نیاز برای توسعه و محیط زیست از مقدار منابع در طبیعت بیشتر نباشد، خاطر نشان کرد: اگر مجموع مصارف بیشتر شد، توسعه مجبور است از سهم محیط زیست، مصارف خود را تأمین کند. بنابراین وقتی صنعت کشاورزی بدون توجه به توسعه پایدار گسترش پیدا میکند، مجبور است برای تأمین آب به سهم محیط زیست و تالابها تجاوز کند. همین موضوع در مورد توسعه جمعیت انسانی نیز مطرح است.
وی اضافه کرد: پس اینکه یک طرح، دارای ویژگی توسعه پایدار است یا خیر، به ظرفیتهای طبیعی و محیط زیست ارتباطی ندارد. ممکن است در یک منطقه منابع زیاد باشد، اما توسعه آنقدر بیمنطق باشد (یا منطقی بهغیراز توسعه پایدار داشته باشد) که همه منابع را نابود کند؛ اما در جای دیگری منابع محدود باشد، اما توسعه با فکر و منطق انجام شده باشد و مصارف از منابع موجود تجاوز نکند. این موضوع بیش از هر چیز به منطق توسعه برمیگردد.
بهلولی یادآور شد: در مورد اقیانوسها، در نگاه اول این تصور وجود دارد که چون ۷۰ درصد سطح زمین را تشکیل میدهند و ۹۷ درصد آب زمین را در خود جای میدهند، پس هیچ محدودیتی به لحاظ منابع ندارند. درحالیکه در واقعیت اینطور نیست. توزیع حیات و منابع در اقیانوسها، یکنواخت و یا قابل جایگزینی نیست، به گونهای که در مناطق ساحلی که محل اتصال اقیانوسها با خشکی است، بیشترین تنوع موجودات دریایی وجود دارد، اگرچه در آبهای عمیق هم زندگی در جریان است، اما مناطق ساحلی و یا فلات قاره یکی از مناطق حساس و با اهمیت برای تجمع موجودات دریایی است.
عضو هیات علمی موسسه ژئوفیزیک با تاکید بر اینکه این مناطق محیط زیستی همچنین بسیار سریع تحت تأثیر فعالیتهای توسعه محور انسانی قرار میگیرند، اظهار کرد: ورود فاضلابها، زباله و یا پساب تأسیسات ساحلی در ابتدا، همین مناطق را متأثر میکند. اگر به این نکته توجه کنیم، محیط زیست در اقیانوسها در مقایسه با خشکی آنقدرها هم بزرگ نیست.
وی نمونهای از توسعه بیتوجه به محیط زیست (اما با معیارهای صرفاً اقتصادی) را در سواحل جنوبی خلیجفارس عنوان کرد و یادآور شد: ایجاد جزایر مصنوعی و هجوم به محیط دریایی یکی از عوامل واضح تخریب محیط زیست دریایی در خلیج فارس است. این نوع توسعه، علاوه بر اثرات مضر محیط زیستی محلی، میتواند چرخش آب در خلیج فارس را نیز متأثر کند و منجر به اثرات ثانویه و بزرگ مقیاس بر کل محیط زیست خلیج فارس شود.
بهلولی ادامه داد: آنچه در مورد توسعه پایدار در مجاورت اقیانوسها میتوان گفت، این است که اقیانوسها منابع زیاد و البته حساسی دارند، اما کماکان منطق طرح توسعه، تضمینکننده پایداری و یا ناپایداری آن است. جالب اینکه از دید جمعیتی نیز انسانها تمایل زیادی به زندگی در نزدیک اقیانوسها و استفاده از منابع آن را دارند، بنابراین نگرانی از توسعه ناپایدار پر رنگتر میشود. از این رو توسعه دریا محور همان توسعه پایداری است که بهره برداری از منابع دریایی و امکانات حمل و نقل دریایی را با رعایت تمامی معیارهای زیست محیطی به انجام رساند.
وی با تاکید بر اینکه ایران از دو جهت تحت تأثیر شرایط اقیانوسی است، در این باره توضیح داد: دریای خزر چون یک دریای بسته است، عنوان اقیانوس برای آن استفاده نمیشود، اما واقعیت این است که بسیاری از فرآیندهای شناخته شده اقیانوسی در دریای خزر هم وجود دارد. بنابراین وقتی در مورد مرزهای ایران و جریانهای اقیانوسی صحبت میشود، لازم است حتماً به دریای خزر و سواحل ایران در این بدنه آبی بزرگ هم توجه شود.
عضو هیات علمی موسسه ژئوفیزیک جریانهای اقیانوسی را یک عامل مؤثر در انتقال آلودگی، انتقال مواد مغذی و همچنین مؤثر بر شرایط آب و هوایی و اقلیمی خشکیها دانست و افزود: به عنوان نمونه چرخه جریان اقیانوسی گلف استریم در اقیانوس اطلس موجب انتقال بخشی از آبهای گرم از عرضهای میانی به شمال اروپا میشود. این آبهای گرم همانند یک کیسه آب گرم به عنوان یک ذخیره گرمایی موجب معتدل ماندن دمای شمال اروپا میشود و از ایجاد سرمای شدید در بخشهای زیادی از اروپا جلوگیری میکند.
وی اضافه کرد: در دریای خزر هم جریانهای عمیق از نواحی شمالی که دمای پایین دارند به سمت نواحی جنوبی در جریان است و این میتواند یکی از عوامل تأثیرگذار بر اعتدال آب و هوایی خزر جنوبی باشد و جریانهای معکوس از جنوب به شمال نیز میتواند شرایط مشابهی را در خزر شمالی ایجاد کند. قاعدتاً گستره تأثیرگذاری جریانهای خزر مشابه جریان گلف استریم نیست، ولی برآورد میزان اثرگذاری چنین پدیدههایی نیاز به پژوهش دارد و صحبت کمّی در مورد میزان تأثیر آن کار سادهای نیست.
بهلولی با اشاره به جریانهای موثر بر آبهای جنوبی کشور با بیان اینکه در جنوب، ما از طریق سواحل مکران به دریای عمان و اقیانوس هند متصل هستیم، گفت: در این زمینه تحقیقات زیادی وجود دارد و ارتباط تغییرات شرایط دمایی اقیانوس هند را با وضعیت آب و هوایی جنوب کشور نشان میدهد. حتی برخی محققین داخلی مدعی ارتباط بزرگ مقیاستر نیز هستند؛ به نحوی که وابستگیهایی بین تغییرات آب و هوایی کشور و پدیدهای مثل ال لینو در شرق اقیانوس آرام یافتهاند.
این محقق با تاکید بر اینکه آب اقیانوسها به عنوان یک مخزن ذخیره حرارتی میتواند به شکل مؤثری در شرایط آب و هوایی و اقلیمی مناطق مختلف زمین تأثیرگذار باشد، خاطر نشان کرد: چرخشهای بزرگ مقیاس اقیانوسی و تغییر روندهای مربوط به آن، شرایط اقلیمی بخشهای وسیعی را در جهان متأثر میکند که ایران هم از آن بی بهره نیست، هرچند ابعاد این تاثیرات چندان شناخته شده نیست، به همین دلیل شبیهسازیهای مرتبط با پیشبینی آب و هوایی، به صورت یکپارچه با مدلهای اقیانوسی انجام میشوند.
وی با بیان اینکه شرایط سواحل خلیجفارس مقداری با دریایعمان متفاوت است، ادامه داد: چرخه جریان در خلیج فارس اگر چه به دریای عمان و اقیانوس هند متصل است، اما ارتباط بیرونی آن سریع نیست و گاهی در مقیاس های زمانی کوتاه مدت میتوان آن را مستقل نامید. عمق آن هم در مقایسه با دریای عمان و یا دریای خزر زیاد نیست، بنابراین تأثیرپذیری بدنه آبی خلیج فارس از شرایط جوی بیشتر است تا تأثیرگذاری آن بر شرایط جوی. به همین خاطر آبهای خلیجفارس گرمتر، تبخیر آن بیشتر و در نتیجه شوری آن بیشتر از دریای عمان است.
وی به چالشهای محیط زیستی دریای عمان و خلیج فارس و دریای خزر اشاره کرد و گفت: شرایط کیفی دریای خزر این روزها خیلی تحت تأثیر منابع آلاینده مناطق شهری و صنعتی کشورهای اطراف آن است. پژوهشهای خوبی در دانشگاه برای این موضوع در حال انجام است تا میزان اثر منابع مختلف در مناطق مختلف خزر شناسایی شود. متأسفانه عوامل متعددی باعث شده است گونههای ارزشمندی مثل "فوک خزری" و یا "ماهیان خاویاری" در خطر انقراض قرار گیرند. از طرفی مباحث محیط زیست دریایی هم گاه تحت تأثیر حواشی قرار میگیرد و کلیدهای اصلی آلودگی در آن گم و یا فراموش میشود.
بهلولی مهمترین چالشهای محیط زیستی خلیج فارس را مربوط به بعد از جنگ اول خلیج فارس دانست که انفجار چاههای نفت و سرازیر شدن نفت به خلیج فارس پررنگ شد، گفت: آنچه در جنگ اول خلیج فارس رخ داد، حتی دریای عمان و بخشهایی از اقیانوس هند را نیز متأثر کرد. آن موقع یا قبلتر از آن حساسیتهای محیط زیستی مثل امروز نبود و دست سیاستمداران و جنگطلبان در دستدرازی به محیط زیست بازتر بود؛ از این رو انتشار آلودگی نفتی در جنگ اول خلیج فارس یکی از بزرگترین آلودگیهای نفتی دریایی در طول تاریخ است.
به گفته وی، تخمین زده میشود حدود ۶ میلیون بشکه نفت طی سال ۱۹۹۱ در خلیج فارس منتشر شده است.
عضو هیات علمی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ادامه داد: اگر چه در نگاه اول ممکن است تصور شود که این وقایع مربوط به ۳۰ سال پیش بوده و اثرات آن کاهش یافته است، اما مطالعاتی که سالهای بعد (مثلاً سال ۲۰۰۰ توسط آلمانیها) انجام شد، نشان داد آن وقایع مسئول بخش زیادی از مشکلات محیطی زیستی منطقه است. اظهار نظر دقیق در مورد اثرات محیط زیستی انتشار نفت نیاز به پژوهشهای دقیق و بهروز دارد.
وی با تاکید بر اینکه علاوه بر اینها، سواحل خلیج فارس و دریای عمان گاهی درگیر پدیده کشند قرمز نیز میشوند، یادآور شد: این پدیده میتواند اثرات منفی را به دنبال داشته باشد و خساراتی به صنعت آبزیپروری و یا گردشگری وارد کند و یا سلامت محیط زیست ساحلی را به خطر بیندازد. نکته دیگری که در سالهای اخیر متوجه خلیج فارس بوده، گرمتر شدن و افزایش شوری تدریجی و بلندمدت آب است. این موضوع میتواند حیات گونههای زیادی را در خلیج فارس با خطر مواجه کند.
به گفته این محقق در سالهای اخیر افزایش دمای آب در خلیج فارس در کنار تنشهای ناشی از فعالیتهای توسعهای ناپایدار در پهنه مهم آبی، چه در سمت ساحل شمالی و به خصوص از جانب همسایگان جنوبی که پایبندی کمتری به مبانی حفاظت زیست محیطی داشتهاند، باعث خسارات قابل توجهی به مرجانهای خلیج فارس شده است.
وی اضافه کرد: سواحل ایران در دریای عمان اگر چه متأسفانه به لحاظ توسعه نسبت به سایر مناطق خلیج فارس عقب است، اما شاید همین عقبافتادگی و از طرفی عدم حضور مخازن نفتی، حداقل باعث شده است در مقایسه مشکلات محیطی زیستی کمتری داشته باشد. در این خصوص توجه به مبانی زیست محیطی در توسعه آتی این سواحل بسیار با اهمیت است.
بهلولی، اسیدی شدن این دو حوضه آبریز را از دیگر چالشهای محیط زیستی این منطقه عنوان کرد و افزود: در اثر افزایش گازهای گلخانهای اسیدی شدن آبها در کل زمین در حال رخ دادن است. تحقیقاتی هست که نشان میدهد هر ۱۰ سال pH دریاها حدود ۰.۳ درصد کاهش پیدا میکند. متأسفانه این نرخ در خلیج فارس بالاتر از معمول و در حدود ۰.۷ درصد در ۱۰ سال گزارش شده است، یعنی دو برابر نرخ متوسط اسیدی شدن در مناطق دیگر دنیا. یکی از مهمترین اثرات اسیدی شدن تأثیر و انهدام زیستگاههای مرجانی و سختپوستان و صدفهای دریایی است که پوستهای از جنس کربنات کلسیم دارند.