از زمانی که پول کاغذی در مبادلات مورد استفاده قرار گرفت، چاپ پول تنها با داشتن پشتوانهای از فلزات گرانبها مانند طلا ممکن بود، با این حال در زمانهایی از پوست خز و چوب نیز به عنوان پول استفاه شد.
به گزارش ایبِنا، در گذشته معاملات به صورت کالایی صورت میگرفت؛ یعنی ارزش کالاها نشان دهنده میزان قدرت خرید برای کالاهای دیگر بود. کم کم بشر به این فکر افتاد که چون تبادل به وسیله کالا سخت و گاهی نشدنی است (به خصوص در مورد کالاهای فاسد شدنی) به فکر استفاده از پول افتادند. در گذشته پولها همه به صورت فلزی بود و این فلزات خود گرانبها بودند مانند طلا و نقره و مس. از طرفی حجم فلزات به اندازهای نیست که بتوان در اختیار همه قرار بگیرد و همچنین سختی ضرب سکه و سنگینی آن برای معاملات بزرگتر نیز خود مشکل دیگری بود که بشر را به فکر چاپ پول کاغذی انداخت.
پولهای کاغذی در ابتدا فقط جایگزین همان سکهها بودند؛ یعنی پشتوانه اسکناسهای چاپ شده، فلزات گرانبها و به خصوص طلا بود. پس هر کشوری که اسکناس چاپ میکرد نمیتوانست به هر مقدار که دلش خواست پول چاپ کند چرا که این اسکناسها فقط جایگزین طلا بودند و فقط به مقدار ذخایر طلا میتوانستند اسکناس چاپ کنند؛ این پشتوانه پول است.
یعنی در ازای آن پول چیزی یا کالایی یا فلز گرانبهایی وجود دارد و در هر زمان قابل تبدیل به پشتوانه خود است. بنابراین مشخص است که تنها دولتها توان چاپ اسکناس را داشتهاند. چرا که داشتن حجم بزرگی از پشتوانه برای چاپ اسکناس فقط بر عهده دولتهاست.
اولین استفاده از پول بیپشتوانه در قرن ۱۱ در چین و استفاده از آن در سلسلههای مینگ و یوان رایج بود. سلسله سونگ در چین اولین سلسلهای بود که از پول کاغذی استفاده کرد؛ ولیکن این پول کاغذی دارای ارزش ثابتی نسبت به طلا و نقره داشت با اینکه در عمل هیچگاه اجازه تبدیل آن به طلا و نقره داده نمیشد. با افزایش چاپ این نوع پول توسط حکومت تورم ایجاد شد. حکومت تلاش زیادی برای کاهش تورم انجام داد، اما این تلاشها موفقیتآمیز نبود.
در قرن ۱۱ میلادی هنری اول (Henry I of England) پادشاه انگلستان به دلیل کمبود طلا مجبور شد از چوب به عنوان پول استفاده کند. در زمان حمله اسپانیا به گرانادا در سال ۱۴۹۲ نیز از نوعی پول کاغذی استفاده شد. در قرن ۱۷ میلادی در فرانسه نو که اکنون قسمتی از کانادا است از پوست خز به عنوان پول استفاده میشد. در این زمان سکههای فرانسه نیز به عنوان پول استفاده می شد. با گسترش کلونی کمبود پول ایجاد شد. در این زمان فرماندار فرانسه نو از کارتهای کاغذی سربازان به عنوان پول استفاده نمود. او دستور داد که تمامی کارتهای بازی جمع شده و از اعداد آنها برای پول استفاده شود.
در سال ۱۷۵۷ دولت کانادا تمامی پرداختها به طلا را لغو کرد و تنها از پول کاغذی استفاده کرد. مردم به دلیل راحتی استفاده از پول کاغذی تمامی طلا و نقره خود را با پول کاغذی تعویض کردند؛ ولی به دلیل هزینه بالای جنگ با انگلستان تورم بسیار شدیدی در فرانسه نو ایجاد شد و پول کاغذی بیارزش و در این زمان طلا و نقره مجدداً به عنوان پول استفاده شد. بر اساس قرارداد پاریس در سال ۱۷۶۳ دولت فرانسه قول داد این پولهای کاغذی را با طلا معاوضه کند ولی دولت فرانسه ورشکسته بود و این کاغذها در سال ۱۷۷۱ بیارزش شد.
اگر به این مثالها توجه کنید میبینید که خطر بزرگ در استفاده از پول بیپشتوانه، تورم بحرانی و افزایش بیش از حد نقدینگی به دلیل نامحدود بودن آن است. معمولاً تمامی کشورها از ارگانی به نام بانک مرکزی برای کنترل تولید پول استفاده می کنند. در زمان امروزی پول کاغذی و سکهها تنها درصد بسیار کمی از حجم نقدینگی را تشکیل میدهند و بیشتر نقدینگی تنها به صورت پسانداز در بانکها موجود است.
تاریخ پول بیپشتوانه با تورم عجین بودهاست. از قرن ۱۸ و افزایش استفاده از پول بیپشتوانه، تورم بحرانی در بسیاری کشورها اتفاق افتاده است. بهترین مثال از این نوع تورم، تورم بحرانی در جمهوری وایمار آلمان است که منجر به قدرت گرفتن حزب نازی و جنگ جهانی دوم شد.
البته باید توجه داشت که نقدینگی همیشه منجر به افزایش قیمتها نمیشود و گاهی نتیجه عکس دارد یعنی موجب جلوگیری از کاهش قیمتها میشود. بنابراین معمولاً بانکهای مرکزی با کنترل نرخ بهره و تعیین نرخ ذخیره برای بانکها حجم نقدینگی را کنترل میکنند. با این اوصاف به دلیل اینکه ارزش پول بیپشتوانه تنها وابسته به حکومت تولیدکننده آن است در صورت از بین رفتن آن حکومت این نوع پول بیارزش می شود.