به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، احمد میدری با بیان اینکه روزچهارشنبه نهم تیرماه با سفیر اتریش استفان شلتس و رئیس یونیسف، مندیب ابرایان جلسه غیرحضوری با موضوع همکاریهای معاونت رفاه با یونیسف و همکاری با دولت اتریش در زمینههای مرتبط بود افزود: یکی از علل عمده فقر در ایران و جهان عدم دسترسی گروههای فقیر به آموزش مناسب است.
وی با اشاره به اینکه نظامهای آموزشی در عموم کشورها با مشکلی بهنام نخبهگرایی روبهرو شده است عنوان کرد: منظور از نخبهگرایی طراحی نظام آموزشی متناسب با ظرفیتها و اهداف گروههای پردرآمد و عدم توجه به محدودیتها و آینده شغلی گروههای کم درآمد است. به وضعیت نظام آموزشی خودمان توجه کنید تا مفهوم نخبهگرایی را دریابیم. عموم دانشآموزانی که در کنکور قبول میشوند دانشآموزانی هستند که به مدارس گران غیرانتفاعی، کمک درسی، معلم خصوصی، کلاسهای کنکور دسترسی داشتهاند. بنابراین بخش کوچکی از فارغالتحصیلان دانشگاهی میتوانند در آینده درآمد خوبی داشته باشند.
معاون وزیر رفاه ادامه داد: یعنی هم در طراحی و هم درآینده نگری نخبگان مالی و درصدی از نخبگان هوشی میتوانند از پلههای آموزشی و شغلی بالا روند. ابهیجیت بنرجی و ایستر دوفلو برندگان نوبل اقتصادی در سال ۲۰۱۹ مسأله نخبهگرایی در چند کشور جهان را بررسی کردند و نشان دادند برای رهایی از دام فقر باید راه حلی برای نخبهگرایی در نظام آموزشی بیابیم.
میدری ضمن بیان اینکه اتریش با چند کشور دیگر مانند آلمان، سوئیس و هلند از موفقترین کشورها برای مقابله با این نخبهگرایی نظام آموزشی هستند اظهار کرد: در کشور اتریش ۷۵ درصد و در آلمان ۸۰درصد دانشآموزان در رشتههای فنی و حرفهای به مهارت آموزی مشغول هستند. این نسبت برای ایران گفته میشود ۳۵ درصد است. سیاستگذاران ایران هم برای افزایش این نسبت به ۵۰ درصد در برنامه ششم توسعه این هدف را اعلام کردند. حاج میرزایی وزیر آموزش و پرورش در جلسه ۱۱ خرداد ماه امسال در شورای عالی آموزش و تربیت فنی، حرفهای و مهارتی این سؤال را مطرح کرد که چرا ما در تحقق این هدف ناتوان بودهایم. هدایت دانشآموزان به آموزشهای فنی و حرفهای همانطور که بنرجی و دوفلو در هند نشان دادند از ابزارهای مهم مقابله با فقر آموزشی و نخبهگرایی است.
وی افزود: پاسخ به این سؤال که چرا در بسط کمی و کیفی نظام آموزشی ناموفق بودهایم برای کشور بسیار ضروری است. چرایی این مسأله روشن اما راه حل آن سخت است. در کشور اتریش دانشآموزان مقطع متوسطه چهار پنجم وقت خود را در محیط واقعی یا صنعت (به معنای عام آن یعنی انواع فعالیتهای اقتصادی (Industry و نه Manufactory)) و یک پنجم را در مدرسه میگذرانند. این روش چند مزیت بزرگ دارد:
-دانشآموز با محیط واقعی کار آشنا میشود، سخت کوشی و دقت در کار و همه ویژگیهای آن را از نوجوانی میآموزد.
-هزینه برگزاری دوره آموزشی برای دولت و دانشآموز بشدت کاهش مییابد.
-کارفرما در حین این دوره با نیروهای با کیفیت آشنا میشود و میتواند نیاز خود را به نیروی کار تأمین کند.
وی در ادامه بیان کرد: در ایران همه بار مهارت آموزی بر دوش دولت است، دولت نیز در تأمین این هزینه با مشکل جدی روبهرو است. هزینه مدارس نظری حداقل ۳۰ درصد کمتر از هنرستان هاست. تأمین هزینههای آموزشی تنها مشکل هنرستانها نیست، بسیاری از استاد کارها و هنرآموزان(معلمان هنرستان) ترجیح میدهند محیط آموزشی را پس از چند سال ترک و در کسب و کارهای خصوصی مشغول شوند.
معاون وزیر کار و رفاه با تاکید بر اینکه نظام آموزشی ایران و اتریش تفاوتهای اساسی دارد که حضور دانشآموزان اتریشی در محیط واقعی کار، نوک کوه یخ تفاوت میان دو نظام آموزشی اتریش و ایران است تصریح کرد: موفقیت اتریش در پیوند میان نظام آموزش عمومی با محیط واقعی صنعت در ایجاد یک سازوکار هماهنگ کننده میان این دو نظام است. نهادی که میان نظام آموزش عمومی و صنعت در اتریش این دو را هماهنگ میکند، شورایی است که اصناف و اتاق بازرگانی در کنار آموزش و پرورش و سازمان آموزش فنی و حرفهای، با یکدیگر تشکیل دادهاند. این شورا زیر نظر وزارت امور اقتصادی اداره میشود.
در ایران نیز، شورای عالی آموزش و تربیت فنی، حرفهای و مهارتی باید این کار را انجام دهد و در دهه ۱۳۶۰ نیز قرار بود طرح کاد همین هدف را محقق سازد.
وی افزود: به هرحال مقابله با فقر آموزشی و کاهش بیکاری نیازمند پیوند میان نظام آموزشی و صنعت کشور است. باید برای پیوند میان این دو تلاش کرد. این هدف یعنی پیوند دو نظام را خانم ابرایان رئیس یونیسف در یک عبارت خلاصه کرد: Learning to Earning. این شعار پاسخی است به همان موضوع رایج انشاء دانشآموزان یعنی علم بهتر است یا ثروت؛ درس برای درآمد از طریق گسترش آموزش فنی و حرفهای راه حلی برای پیوند علم و یک زندگی خوب است.