بسته ویدیویی «تابناک» مجموعهای از ویدیوها عمدتاً متکی بر گزارشها و تحلیلها و ویدیوییهایی درباره دیگر موضوعات فرهنگی، اقتصادی و... است که تماشایش را از دست دادهاید؛ نگاهی دوباره و متفاوت به آنچه در این بستر میتوان فرا گرفت.
برای مشاهده هر ویدیو روی تیتر هر ویدیو کلیک کنید.
شوخی در دادگاه جرایم جنگی ژاپن
پس از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، دادگاهی برای محاکمه جنایتکاران جنگی برگزار شد؛ یکی از شخصیتهای برجسته در این دادگاه، ژنرال توجو هیدکی بود که تقریبا در تمام مدت جنگ جهانی دوم نخست وزیر ژاپن بود. در خلال برگزاری این دادگاه، یکی دیگر از متهمین که قصد داشت، خود را دیوانه نشان دهد به سر کچل توجو ضربهای میزند که برای لحظهای کوتاه جو جدی دادگاه را تغییر داد و بر لبهای توجو که مدتی بعد اعدام شد، لبخندی مینشاند. تصاویر شوخی ژاپنیها در یک قدمی مرگ را در ویدیو تابناک ببینید.
رفتار توهین آمیز صدام حسین با هویدا
پس از امضای قرارداد الجزایر، امیرعباس هویدا نخست وزیر رژیم پهلوی در سال ۱۹۷۵ به کشور عراق سفری رسمی داشت و با صدام حسین التکریتی دیدار کرد. رویه مرسوم در چنین دیدارهایی، قرار ندادن پرچم برای شخص غیرهمتراز است، اما در این دیدار رسمی، روش دیگری در پیش گرفته شده و صدام حسین بر صندلی بلندی نشست و هویدا را روی یک مبل راحتی نشاندند. این تصاویر کوتاه را میبینید.
چگونه بمب آتشزای ناپالم به ارتش آمریکا وارد شد؟
اولین باری که ارتش آمریکا از ناپالم استفاده کرد، در جریان جنگ جهانی دوم و نبرد تینیان بود. این نبرد به منظور شکست ژاپن در اقیانوس آرام انجام شد. پیش از آن، فیلمی به فرماندهان آمریکایی نشان داده شد که در آن برای اولین بار آزمایش این سلاح جدید نمایش داده میشد. قدرت مخرب و استراتژیک این سلاح به سرعت نظر آنها را جلب کرد. ناپالم نوعی ماده چسبناک آتشزاست که از آن به عنوان سلاح استفاده میشود. این ماده آبگریز، چسبناک و دیرسوز است و با آب خاموش نمیشود، از بدن یا موادی که به آن چسبیده باشد جدا نمیشود و به دلیل دیرسوز بودن مدتها روشن میماند و مادهای که به آن چسبیده است به عنوان سوخت آتش میزنند. در این ویدیو، تصاویری از اولین آزمایش ناپالم توسط ارتش آمریکا را ببینید.
ابرتورم آلمان بین دو جنگ جهانی؛ معامله با سیگار!
پس از جنگ جهانی اول و شکست آلمان، متفقین که با اروپایی ویران رو به رو بودند برای جبران خسارات زیان آن صورت حساب ۱۳۲ میلیارد مارکی برای آلمان فرستادند. آلمان که توان پرداخت چنین پولی را نداشت، به چاپ خارج از کنترل اسکناس روی آورد و ابرتورم حاصل از این اقدام به حدی شدید بود که با یک فرغون اسکناس دولت آلمان نمیشد، یک قرص نان خرید. عدم توان آلمان در پرداخت غرامت باعث شد که فرانسویها منطقه صنعتی رور را اشغال کرده و خود دست به کار شوند تا غرامت را بگیرند. این منجر به اعتصاب کارگران رور و شورشهایی شد که به خشونت انجامید. اما نهایتا با مصالحه متفقین و آلمان شرایط بهبود پیدا کرد. در این دوران بود که هیتلر برای اولین بار به عنوان رهبر حزب جدید نازی تلاش کرد قدرت را با کودتا به دست بگیرد، اما موفق نشد و مدتی زندانی شد. توضیحات بیشتر در مورد شرایط آلمان بین دو جنگ جهانی را در ویدیو تابناک همراه با تصاویری از آن دوره این کشور ببینید.
شش فرد مسلح به شکل خدمتکار در صبح سیام آذرماه ۱۳۵۴ به جلسه وزیران نفت سازمان اوپک واقع در وین اتریش وارد شدند و شروع به تیراندازی کردند. این گروه با نام گروه «ارتش انقلاب عربی» را ایلیچ رامیرز سانچز ونزوئلایی معروف به «کارلوس شغال» فرماندهی میکرد. کارلوس به همراه سه چپگرای آلمانی و انیس نقاش و یکی از همدستانش به شکل خدمتکار به محل اجلاس در وین نفوذ کردند. در ۵ دقیقه اول آنها ۳ تن را کشتند و سپس در سالن مواد منفجره کار گذاشتند.
مهاجمان، بیش از ۸۰ تن شامل ۱۲ وزیر نفت و ۶۸ کارمند و عضو هیأت نمایندگی را به گروگان گرفتند. جمشید آموزگار نخستوزیر ایران در سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ که در آن زمان ریاست مجمع سالانه بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و رئیس دورهای اوپک را به عهده داشت، نیز در میان این گروگانها بود. او همچنین از طرف ایران به عنوان مذاکرهکننده ارشد نفتی در این اجلاس بود.
آنها از مقامات اتریشی یک دستگاه اتوبوس با پنجرههای پوشیده، یک هواپیما با ۳ خدمه و باک پر تقاضا و تاکید کردند بیانیههای آنان از رادیو و تلویزیون اتریش در هر دو ساعت به زبان فرانسوی، قرائت شود؛ این عملیات در واکنش به دومین «توافقنامه جداسازی نیروها» میان مصر و «رژیم صهیونیستی» به نام «قرارداد سینای ۲» به امضا رسید که براساس آن، مصر به عنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای عربی، امتیازات ویژهای را در ازای بازپس گیری بخشی از صحرای سینا از صهیونیستها، به اسرائیل داده بود.
توافق مصر و رژیم صهیونیستی و همچنین تعطیلی ایستگاه رادیویی فلسطین در قاهره به دلیل پخش برنامههای مخالف با «قرارداد سینای ۲» باعث شد که در ۱۵ سپتامبر گروهی از فدائیان فلسطینی سفارت مصر در اسپانیا را اشغال کنند و سفیر، کنسول، وابسته مطبوعاتی و شش کارمند اسپانیایی سفارت را گروگان بگیرند. فداییان فلسطینی که خود را وابسته به سازمان «سپتامبر سیاه» معرفی میکردند، تهدید کردند که اگر مصر «قرارداد سینای ۲» را لغو نکند، گروگانهای خود را خواهند کشت. فدائیان، از مقامات مصری که در «کنفرانس صلح ژنو» شرکت کرده بودند، خواستند با صدور یک بیانیه مشترک این قرارداد را خیانتی به مصریها و خلق عرب قلمداد کنند و مصر نیز سریع «مذاکرات ژنو» را ترک کند.
سفرای الجزایر، کویت و عراق مذاکراتی را با گروگانگیران سفارت آغاز کردند. انور سادات رئیس جمهور وقت مصر در تلگرافی به یاسر عرفات، او را مسئول جان تمامی گروگانها دانست. یک روز بعد، مهاجمان فلسطینی طی توافقی همراه با گروگانهای خود و سفرای عراق و الجزایر، تحت نظارت پلیس به فرودگاه برده شدند. یک هواپیما آنها را به الجزایر برد و گروگانها در فرودگاه الجزیره آزاد شدند. گروگانگیران وزیران حاضر در نشست اوپک که تحت رهبری فردی به نامایلیچ رامیرز سانچز (با اصالت ونزوئلایی) معروف به کارلوس بودند، در بیانیهای ۸ مادهای که تمام آرمانهای اعراب را در آن ایام در خود داشت، خواستار شعار «سه نه» (نه «معاهده»، نه «مذاکره» و نه «شناسایی رژیم صهیونیستی») مصوب اجلاس سران عرب در خارطوم (۱۹۶۷)، تقبیح هر عملی که به اشغال هر قسمتی از سرزمین فلسطین مشروعیت ببخشد و... شدند.
آنها دیپلماتها را به سه دسته دوست، بیطرف و دشمن تقسیم کردند که دوستان شامل الجزایر، عراق و لیبی و دشمنان شامل ایران، عربستان، امارات متحده عربی و قطر بودند. حملهکنندگان نام «سازمان بازوی انقلاب عرب» را بر خود نهاده بودند. کارلوس از دولت اتریش درخواست هواپیما کرد تا گروگانها را به هر جا خواست ببرد و از این کشور خواست بیانیهای درباره آرمان فلسطین هر دو ساعت از رادیو و تلویزیون اتریش پخش کند، وگرنه ابتدا زکی یمانی و جمشید آموزگار را خواهد کشت و بعد سالن را منفجر خواهد کرد.
سرانجام مقامات پس از چند ساعات مذاکره بیحاصل به خواسته گروگانگیران تن دادند و گروگان گیرها به همراه دریافت بین پنج تا پنجاه میلیون دلار آمریکا همراه با گروگانهایشان با اتوبوس به سمت فرودگاه و سپس با هواپیما به سمت الجزایر حرکت کردند. آنها در الجزایر برخی گروگانهای عرب را آزاد و به سوی لیبی حرکت کردند؛. اما در لیبی هواپیمایی جهت حرکت به سمت عراق در اختیارشان قرار نگرفت و باچار پس از اینکه نتوانستند در تونس فرود بیایند، مجدداً به الجزایر بازگشتند و در نهایت پس از آزادی گروگانها در الجزایر، گریختند. تأثیر این حادثه چنان بود که اوپک تا ۲۵ سال اجلاسی در این سطح و گستردگی حضور برگزار نکرد. تصاویری از این گروگان گیری که پس از سه روز در دوم دی ماه ۱۳۵۴ به پایان رسید را در تابناک میبینید.