صرافیهای سنتی و تشکلهای صنفی آنها در ایران تمایل به فعالیت در زمینه ارزهای دیجیتال را هم دارند اما کارشناسان معتقدند این حوزه نیازمند بازیگران تخصصی است.
درست مثل اکثر حوزههای کسب و کاری، در زمینه معاملات ارزهای دیجیتال هم چالشهایی بین بخش سنتی و نوین به وجود آمده است. بعضی از بزرگان صرافیهای سنتی و تشکلهای صنفی آنها حتی معتقدند صرافیهای رمز ارز باید تحت نظارت آنها فعالیت کنند. دقیقا اتفاقی که برای تاکسیهای اینترنتی، تاکسیرانی و اتحادیه آژانسهای سنتی ایران اتفاق افتاد.
مشابه این اتفاقات و چالشها در اکثر کشورها رخ میدهد؛ یعنی بعضی از صرافیهای سنتی علاوه بر فعالیت در زمینه ارزهای کاغذی، طلا و نقره حتی قصد ورود به بازار ارزهای رمزنگاری شده را نیز دارند. این در صورتی است که کارشناسان معتقدند صرافیهای آنلاین ارز دیجیتال فعالیت کاملا متفاوت و تخصصیتری را نیاز دارند و این وسط تنها یک «سوتفاهم اسمی» پیش آمده است.
پلتفرمهای خدمات و معاملات رمز ارز که این روزها در ایران و جهان بیشتر بر بستر آنلاین فعالیت میکنند به یکی از مهمترین ارکان بازار ارزهای رمزنگاری تبدیل شدهاند. با این حال یک اشتباه رایج در نامگذاری آنها وجود دارد که ممکن است سیاستمداران، قانونگذاران یا افراد تازهکار این حوزه را دچار خطای برداشت کند.
شاید تا کنون عنوان صرافی آنلاین، صرافی ارز دیجیتال یا صرافی رمز ارز به گوشتان خورده باشد. اما در واقع اینجا منطور از صرافی، پلتفرمها، اپلیکیشنها یا وبسایتهایی هستند که به کاربران خدماتی در زمینه معاملات رمز ارزها میدهند.
کارشناسان اعتقاد دارند این پلتفرمها، صرافی نیستند و اطلاق عنوان صرافی برای آنها درست نیست.
در واقع بهتر است برای پلتفرمهای معاملات و خدمات رمز ارزها از عبارت صرافی استفاده نکنیم، چون با توجه به اینکه ماهیت رمزارز تکنولوژی محور، از پیشرفتهترین مباحث فناوری تشکیل شده و معاملات آن و همچنین ایجاد بسترهای کیف پول، نیازمند دانش فنی و زیرساختهای پیشرفته است، از این رو عملکرد این ۲ با هم کاملا متفاوت وبده و هرگز نمیتوانند در یک رسته کسب و کاری قرار بگیرند.
کارشناسان معتقدند شباهت اسمی پیش آمده است که بیشتر به یک سوتفاهم میماند. بعضی از صرافیهای سنتی نیز آگاهی کاملی از این تفاوت ندارند.
کاوه مشتاق، فعال در زمینه خرید و فروش رمزارزها و کارشناس کریپتوکارنسی میگوید: «دلیل این که صرافیهای سنتی میخواهند به حوزه رمزارزها هم ورود یا مدیریت داشته باشند یا باید از تشکلهای صنفی آنها مجوز دریافت کنند این است که فقط یک سوتفاهم اسمی پیش آمده است.»
او میافزاید: «آنچه صرافی یا پلتفرم رمز ارز تلقی میشود در واقع مرکز مبادلات رمز ارزها و داراییهای دیجیتال کریپتوکارنسی است. برخی فعالان حوزه صرافیهای معمولی تصور میکنند این مراکز نیز مشابه آنها فعالیت میکنند چراکه در کشور به آنها به اصطلاح صرافیهای آنلاین هم گفته میشود. در صورتی که فعالیت صرافیها یا بهتر بگویم پلتفرمهای خدمات رمزارزها با ارز و حواله بسیار متفاوت است و موضوع فعالیت این حوزه کاملا تخصصی و بر پایه فناوریهای نوین است.»
مشتاق میگوید: «روال فعالیت صرافیهای رمز ارزها بیشتر شبیه به بورس است تا صرافیهای سنتی؛ اما تکنولوژی پلتفرمهای رمز ارزها نیز کاملا متفاوت است. یعنی بیشتر مربوط به بازار خرید و فروش داراییهای رمزنگاریشده مردم و نحوه نگهداری و حفاظت از آنهاست که هیچ شباهتی به فعالیت صرافیهای سنتی ندارد.»
این کارشناس میافزاید: «مردم در پلتفرمهای رمز ارزها از یکدیگر رمز ارز خریداری میکنند یا به همدیگر رمزارز میفروشند؛ مانند فعالیتی که در بورس انجام میدهند. در واقع بخش قابل توجهی از معاملات بین مردم انجام میشود نه مردم و صرافیها.»
بعضی از کارشناسان اعتقاد دارند اگر کسب و کارهای سنتی در زمینه صرافیها بخواهند به دنیای نوین ارزها (یعنی رمز ارزها) ورود کنند مانعی ندارد اما این ورود نیازمند توسعه فناورانه، ایجاد نوآوری و بهرهگیری از متخصصین این حوزه است. کارشناسان میگویند کسب و کارهای سنتی باید تغییرات دنیای مدرن را بپذیرند و نباید به انحصاری کردن بازار فکر کنند.
یکی دیگر از کارشناسان رمز ارز در رابطه با ورود صرافیهای سنتی به عرصه رمزارزها میگوید: «امکان ورود صرافیهای سنتی به بازار معاملات رمزارزها وجود دارد و این از نظر فعالان ارزهای دیجیتال اتفاق بدی نیست. چون هرچقدر صنعت بلاکچین در کشور توسعه یابد، این مردم هستند که از مزایای آن سود میکنند.»
این کارشناس میافزاید: «اگرچه صرافیهای سنتی دانش، تجربه و زیرساختهای مورد نظر برای فعالیت در زمینههای نوین ارزهای دیجیتال را ندارند و فعالیت تخصصی پلتفرمهای رمز ارز کاملا متفاوت از صرافیهای سنتی است. با اینحال فعالان صرافیهای سنتی هم میتوانند دانش و فناوریهای لازم را کسب کنند و از متخصصین امر استفاده بهره بگیرند. حتی از تجربیات صاحبان صرافیهای ارز دیجیتال استفاده کنند چون بازار ایران کشش ورود پلتفرمهای رمز ارز بیشتر را دارد. ظرفیت ایران بسیار بیشتر از این تعداد پلتفرم رمز ارز است اما انحصارطلبی یا مبارزه با کسب و کارهای نوین در این میان منطقی نیست.»
اگر ۳۰۰ صرافی رمزارز کنونی موفق شدند دانش، فناوری و زیرساختهای مورد نظر را بیاموزند یا ایجاد کنند دیگران نیز میتوانند. به شرط آنکه کسی سنگ اندازی نکند و رقابت در فضای شفاف و سالم باشد.
کارشناسان معتقدند در قانونگذاری و مباحث رگولاتوری نیز نباید پلتفرمهای خدمات و معاملات رمز ارزها را هم صنف با صرافیهای سنتی در نظر بگیریم و نهادها و اتحادیههای صنفی آنها باید از جنس خودشان باشند تا بتوانند به درستی این حوزه را مدیریت کنند.