به گزارش تابناک به نقل از ایرنا، دکتر علم صالح روز سهشنبه در وبیناری با عنوان مؤلفه شناسی آکادمی مدرن در علوم انسانی و روابط ایران و چین در نظم نوین جهانی، اظهار کرد: مسائل تاریخی در روابط بین الملل و همین طور در مسائل ژئواستراتژیک در سطح کلان از اهمیت بسیاری بهره میبرد.
صالح با بیان اینکه ما در دنیایی آنارشیستی به سر میبریم که از نظم نوین جهانی برخوردار نیست، عنوان کرد: از نظر دیدگاه واقع گرایانه ما در جهانی زندگی میکنیم که هیچ گاه نمیتوان امنیت را امری تضمینی انگاشت؛ لذا قدرت و رابطه قدرت تنها وسیلهای است که رابطه بین کشورها و جایگاه کشورها در روابط بینالملل را تعیین میکند.
وی ادامه داد: در چنین شرایطی کشورها یا باید قدرتمند باشند یا به کشورهای قدرتمند متکی باشند. این در حالی است که بسیاری از کشورها شرایط لازم برای تبدیل شدن به قدرتی جهانی را ندارند. اما کشورهایی هم هستند که توانسته اند در طول تاریخ در سطح جهان به یک قدرت هژومونی تبدیل شوند.
صالح بیان داشت: پس از پایان جنگ جهانی اول و از جنگ جهانی دوم این رابطه کاملا تغییر پیدا کرد و ما شاهد وارد شدن قدرتهای جدید جهانی مانند آمریکا، شوروی سابق، چین و فرانسه به عرصه قدرت جهان شدیم و بقیه کشورها فقط تلاش میکردند که در مقابل این ابرقدرتها مقاومت کنند.
استاد دانشگاه ملی استرالیا یادآوری کرد: کشورهای جدید تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا بتوانند نظمی را در روابط بین الملل ایجاد کنند. در واقع تلاش این کشورها بر این است که با ایجاد مؤسسههای بین المللی، قراردادهای بین المللی، حقوق بین الملل، سازمان ملل، ایجاد مؤسسات بهداشتی، اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی بتوانند تا حدودی روابط بین کشورها را بازتعریف کنند تا این اتفاق زمینه ساز ایجاد صلحی پایدار شود.
صالح با اعتقاد به اینکه در دو دهه اخیر شاهد کاهش فاصله بین قدرت آمریکا و قدرتهای نوظهوری هستیم که اخیرا پا در عرصه قدرت جهانی گذاشته اند، گفت: قدرت گرفتن کشورهای نوظهور و کاهش فاصله بین قدرت این کشورها با آمریکا به معنای افول قدرت آمریکا نیست بلکه بدین معناست که سرعت قدرتمند شدن در این کشورها افزایش یافته و وابستگی علمی، تکنولوژی و اقتصادی که در طول تاریخ یک طرفه و غرب محور بوده است، در این کشورها کمتر شده است. حتی در برخی مقاطع شاهد وابستگی غرب و ابرقدرتها به این کشورها هستیم.
وی تصریح کرد: چین، برزیل و آفریقای جنوبی از جمله کشورهایی هستند که توانسته اند قدرت و سلطه آمریکا را به چالش بکشند. البته این امر در برخی مناطق از نظر ژئوپلیتیک بسیار پراهمیتتر است.
صالح تأکید کرد:ایجاد و ظهور قدرتهای جهانی و منطقهای که بتوانند نفوذ و قدرت آمریکا را به چالش بکشند در برخی از مناطق مانند شرق آسیا و خاورمیانه، برای آمریکا حساسیت بیشتری ایجاد میکند.
استاد دانشگاه ملی استرالیا ادامه داد: چین یکی از کشورهای قدرتمند در شرق آسیا به شمار میرود که با کشورهای اطراف خود تعاملی از زاویه و محور قدرت دارد. این در حالی است که وجود یک کشور بسیار قدرتمند در منطقه میتواند موجب صلح و ثبات در روابط بین المللی شود.
صالح افزود: وجود کشور قدرتمندی مانند چین موجب شده که با وجود تنشهای بسیاری که در شرق آسیا وجود دارد، این منطقه از امنیت خوبی برخوردار باشد.
وی بیان کرد: یکی از مشکلات ما از نظر ساختاری این است که در خاورمیانه قدرتها بین چهار یا پنج کشور قدرتمند تقسیم شده است که هرکدام سهم خود را از قدرت در منطقهای پرتنش دارند. در واقع ما در خاورمیانه یک کشور بسیار قدرتمند مانند چین نداریم که بتواند توازن قدرت را تا حدود زیادی حفظ کند و منجر به ایجاد صلح به معنای نبود جنگ شود.
صالح یادآوری کرد: در دو دهه اخیر دلایل متفاوتی از جمله تغییرات ساختاری، امنیتی، اقتصادی، سیاسی و حتی موضوع وابستگی غرب به نفت در خاورمیانه باعث شده تا از اهمیتی که آمریکا پیش از این برای خاورمیانه قائل بود کاسته شود و این کشور سلطه گر تلاش کند سیاست قدیمی خود در خصوص همراه کردن کشورهایی در منطقه خاورمیانه برای پیشبرد اهدافش در این منطقه را دنبال کند.
او افزود: آمریکا برای دستیابی به اهداف خود در منطقه خاورمیانه و پیاده کردن سیاست هایش در این منطقه، به کشورهایی مانند عربستان، اسرائیل و امارات تکیه کرده است.
استاد دانشگاه ملی استرالیا بیان داشت: نبود مستقیم آمریکا در منطقه موجب شده که آمریکا با وجود هزینههای سنگینی که برای ایجاد توازن قدرت در منطقه خاورمیانه متحمل میشود، سود و منفعت چندانی نبرد. اما کشورهایی مانند چین از ثبات نسبی در خاورمیانه استفاده بهینهای کرده است. زیرا رابطه چین با دنیا تعاملی اقتصاد محور است و این کشور برای ایجاد پلهای اقتصادی نیاز به ثبات، پایداری و نبود جنگ دارد.
صالح افزود: از منظر دیدگاه واقع گرایانه تنها موقعی میتوانیم از پدیده جنگ جلوگیری کنیم که در منطقه توازن قدرت ایجاد شود. آمریکا تا حدود زیادی به طور استراتژیک تلاش میکند تا امور خاورمیانه را به دست کشورهای این منطقه بسپارد و کشورهای متحد خود را در ایجاد این صلح و توازن قدرت دخیل کند. اما بدون شک این امر موجب ایجاد خلأی امنیتی، سیاسی و نظامی در خاورمیانه خواهد شد.
صالح تأکید کرد: تمام تلاش آمریکا برای محدود کردن قدرت ایران این است که بتواند توازن قدرت را در منطقه ایجاد کند تا امکان درگیریهای فراتری در منطقه فراهم نشود. این در حالی است که آمریکا در طول سالهای اخیر نتوانست در افغانستان، عراق و سوریه عملکرد موفقی داشته باشد و حتی نتوانست سیاستهای خود را در کشورهایی مانند لیبی، یمن و لبنان پیاده کند.
وی عنوان داشت: پس از بیست سال طالبان توانست به عنوان پیروز جنگ در افغانستان شناخته شود. طالبان امروز با چین، ازبکستان، ایران، قطر و حتی آمریکا در تعامل است و میتوان گفت پس از بیست سال آمریکا و ناتو امکان شکست یکی از ابتداییترین گروههای نظامی را پیدا نکرد.
صالح بیان داشت: در حال حاضر ضعف و افول نسبی قدرت آمریکا در منطقه خاورمیانه با بالارفتن قدرت ایران همراه شده است. ایران جزو معدود کشورهایی است که در بیست سال گذشته مورد حمله واقع نشده است. این امری معنادار است و برخی از کارشناسان معتقدند که ایران به یک بازدارندگی رسیده است که امکان حمله نظامی به این کشور یا کاسته شده یا از بین رفته است.
استاد دانشگاه ملی استرالیا تصریح کرد: در شرایط کنونی کشوری مانند آمریکا امکان وارد شدن به یک جنگ طولانی مدت و فرسایشی با کشور ایران را نخواهد داشت و جنگ با ایران برای آمریکا بسیار هزینه بردار خواهد بود.
صالح اضافه کرد: از یک سو آمریکا درگیریهای خود را در منطقه کاهش داده و از سوی دیگر ایران قدرت نظامی، امنیتی و نفوذ ایدوئولوژیک خود را در منطقه بالا برده است و این باعث میشود که این فاصله عمیقتر شود و کشور چین از این خلا موجود استفاده کند.
وی ادامه داد: یکی از سؤالاتی که همیشه مطرح میشود این است که چین با کشورهایی مانند آمریکا، اسراییل، عربستان و امارات هم روابط قوی و بسیار خوبی دارد، اما چرا روابط این کشور با ایران معنا دار است؟
صالح با اعتقاد به اینکه تنها نقطه مشترکی که بین ایران و چین وجود دارد، مخالفت این دو کشور با سیاستهای سلطه گرانه آمریکا در منطقه است، گفت: این دو کشور برای تقلیل قدرت آمریکا و کم رنگ شدن نفوذ آمریکا در منطقه تلاش میکنند. تنها چیزی که میتواند رابطه ایران با چین را با سایر کشورهای خاورمیانه متفاوت کند، رابطه ایدئولوژیک ضد هژمونی آمریکا در منطقه و خاورمیانه است. این امر که بر مبنای اقتصادی و توسعه بنا گذاشته شده است، بین تهران و پکن مشترکاتی ایجاد میکند.
استاد دانشگاه ملی استرالیااعلام کرد: تعامل بین ایران و چین برای آمریکا، اروپا و حتی کشورهایی مانند هند نگران کننده خواهد بود و این اتفاق در بلند مدت موجبات وارد شدن کشورهای دیگر به این کریدور و تونل روابطی را فراهم میکند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: دانشگاهها در حال حاضر به دو بخش تدریس محور و پژوهش محور تقسیم میشوند. دانشگاههای تدریس محور اهمیت بیشتری به کیفیت تدریس و کمیت موضوعات تدریسی در رشتههای مختلف میدهند.
وی افزود: این دانشگاهها معمولا از تعداد دانشجویان بسیاری برخوردار هستند و این باعث میشود که اساتید وقت کمتری برای انجام کارهای پژوهشی داشته باشند. در واقع این دانشگاهها از طریق افزایش تعداد دانشجویان درآمدزایی میکنند.
صالح بیان داشت: دانشگاههای پژوهش محور تمرکز بیشتری بر روی کارهای تحقیقاتی و پژوهشی دارند و میتوان گفت اساتید در دانشگاههای پژوهش محور وقت بیشتری برای انجام تحقیق و پژوهش قائل میشوند و این دانشگاهها از تعداد کمتری دانشجو بهره میبرند.
وی یادآور شد: اگر در دانشگاههای معتبر دنیا مشاهده میکنیم که تعداد دانشجویان برای هر کلاس حدود ۱۰ الی ۲۰ نفر است، بدین معنا نیست که این دانشگاهها با مشکل جذب دانشجو روبه رو هستند. در حقیقت دانشگاههای پژوهش محور تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا تمرکز و وقت اساتید به کارهای تحقیقی و پژوهش اختصاص داده شود.
صالح ادامه داد: دانشگاههای پژوهش محور معمولا حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد از زمان را به پژوهش اختصاص میدهند. در این دانشگاهها حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد زمان به تدریس و ۲۰ درصد هم به خدمات جانبی که یک استاد میتواند برای دانشگاه داشته باشد، اختصاص داده میشود.
استاد دانشگاه ملی استرالیا اعلام کرد: دانشگاههای پژوهش محور بازتولید علمی بالایی بخصوص در مورد چاپ مقاله دارند که این امر منجر میشود از رتبه بندی بالاتری در رنکینگی که در دانشگاههای بین المللی انجام میشود برخوردار شوند.
صالح با اشاره به چهار مؤلفه مهمی که در بهترین دانشگاهها مورد توجه قرار میگیرد، گفت: کیفیت تدریس خوب و بالا، تحقیق و هرگونه بازتولید علمی اثر گذار، ایجاد فضای تحقیقی و تأثیرگذاری در خارج از دانشگاه از مهمترین مؤلفهها و اولویتها در دانشگاههای معتبر به شمار میرود که این چهار مؤلفه به صورت زنجیروار به هم مرتبط و در هم تنیده هستند.
وی ادامه داد: افزون بر تدریس و تحقیق، تأثیرگذاری تخصص و علم یک استاد دانشگاه در فضای خارج از دانشگاه نیز برای دانشگاههای معتبر ارزش بسیاری دارد.
صالح اضافه کرد: در دانشگاههای معتبر دنیا ایجاد و به کارگیری شیوههای نوین تدریس از اهمیت زیادی برخوردار است. امروزه دانشجویان بخشی از تجربه تدریس و تعلیم هستند و باید به آنها به عنوان افراد فعالی که بخشی از تجربه تدریس به شمارمی روند، نگاه کنیم.
وی بیان کرد: میبایست پیشنهادات و نظرات دانشجویان را در مورد مسائل متفاوتی مانند کیفیت تدریس، راحتی تدریس، امکاناتی که در اختیار دانشجویان قرار میگیرد و فعالیتهای خارج از کلاس جویا شویم و دانشجو باید به صورت مستمر با موضوعاتی که در کلاس به بحث گذاشته میشود درگیر باشند.
صالح عنوان کرد: نقش استاد در کارهای پژوهش باید به عنوان هماهنگ کننده باشد و استاد بایستی دانشجو را به عنوان یک پژوهشگر به صورت مستقل پرورش بدهد.
استاد دانشگاه ملی استرالیا تصریح کرد: در بسیاری از دانشگاهها بر اساس عملکرد و قدرت تحقیقاتی و سنجشی که هر پنج سال یکبار انجام میدهند، مبالغی را از حکومت دریافت میکنند؛ لذا کار تحقیقاتی افزون بر بالا بردن رتبه بندی و رنکینگ دانشگاه میتواند مزایای دیگری از جمله درآمدزایی هم به دنبال داشته باشد.
صالح با بیان اینکه کار تحقیقاتی باید کار جدید و متفاوتی باشد و روشهای جدیدی در آن ارائه شود، یادآوری کرد: باید فضای تحقیقاتی مطلوبی در دانشگاهها ایجاد شود. آشنایی با شبکههایی که با موضوعاتی تحقیقاتی مطابقت دارند، برگزاری کنفرانس ها، شرکت در کنفرانس و ورک شاپ ها، دعوت از سخنرانان خارج از دانشگاه، ایجاد انگیزه در دانشجویان، ایجاد فضا برای کارهای تحقیقاتی گروهی، فراهم کردن شرایطی برای تدریس دانشجویانی که در مقطع دکترا تحصیل میکنند و همچنین در نظر گرفتن تسهیلات برای دانشجویان میتواند کمک شایانی به ایجاد فضای تحقیقاتی در دانشگاهها کند.
صالح با اعتقاد به اینکه وظیفه یک استاد دانشگاه تنها تدریس و تحقیق نیست، گفت: استاد دانشگاه باید از علم خود برای توسعه و ارتقا سطح دانش جامعه جهانی تلاش کند و در این زمینه اثرگذاری مثبتی داشته باشد. این امر که در سه بخش محلی، کشوری و بین المللی نمود پیدا میکند، میتواند از طریق همکاری کردن با دستگاههای مختلف در جامعه محقق شود.