به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، کرونا هر روز در کشورمان کرور کرور جان میگیرد و آدمهای زیادی را مظلومانه و غریبانه زیر خاک سرد مدفون میکند. این روزها مردمی هم که عزیزان شان روی تخت بیمارستان یا در خانه نفس شان تنگ است؛ هزاران گرفتاری دارند؛ گرفتاری تخت بیمارستانی، اکسیژن، دارو و ...
حدود یکی دو ماه پیش بود که وقتی تصاویر جولان کرونایی موسوم به هندی یا همان دلتا را در هندوستان میدیدیم، وحشت میکردیم، بیمارانی که نه تخت داشتند، نه دارو و اکسیژن و ... فیلمها و تصاویر بحران کرونا در هند دست به دست میچرخید، ابتلا و مرگهای میلیونی رعشه به جانمان میانداخت و شاید بسیاری از کسانی که حالا جانشان جزو آمار شده و در لیست مرگ جای گرفتهاند، با دیدن این تصاویر خدا را شکر میکردند که در ایران وضع کرونا اینطورها هم نیست.
از همان زمان بود که کارشناسان بهداشت و درمان بارها و بارها اظهارنظر کردند، هشدار دادند، کادر درمان تمنا کردند، اما گویا گوش شنوایی برای هیچکس وجود نداشت. عادیانگاری، سهلانگاری، مدیریت ناقص و عدم نظارت قاطع؛ همه و همه بیانگر عملکردهای نامناسبی هستند که در این واژهها حبس شدهاند. همین بود که هنوز پیک چهارم را با مرگهای حدود ۱۰۰ نفر در روز رد نکرده بودیم که گرفتار پیک پنجم شدیم، آن هم با بی رحمی به نام دلتا.
پیکی که از استانهای جنوبی و جنوب شرق کشور شروع شد، سیستان و بلوچستان، کرمان، بوشهر و... را درنوردید و روند بیماری در این استانها را به سرعت صعودی کرد و بعد هم شهر به شهر پیش رفت تا حکمرانیاش را در کل کشور تثبیت کند، به ویروس غالب در کشور بدل شود و قربانی بگیرد.
دلتا که وارد شد، همه هشدار میدادند که قدرت سرایتش ۳۰۰ درصد بیش از ویروس ووهان است، رحم ندارد و قانون خودش را به سرعت حکمفرما میکند، قانون بدون چون و چرای ویروس که اگر در برابرش پروتکل را رعایت نکنی، درست مدیریت و کنترل نکنی و به موقع و قاطعانه تصمیم نگیری، چشمت را بر روی تجمعات ببندی و... با تمام توانش مردم را یکی یکی به زمین می اندازد.
با این حال اما باز هم گوش کسی بدهکار این هشدارها نبود. به طوری که تعطیلاتی که از ۲۹ تیر تا سوم مرداد ماه به پیشنهاد قرارگاه عملیاتی و کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی کرونا و موافقت رئیسجمهور وقت، اعمال شد، تنها یک تعطیلی اسمی بود که طی آن فقط ادارات تعطیل شدند؛ هیچ نظارتی هم وجود نداشت و در نتیجه بساط مسافرتها به راه، کافهها و رستورانها باز و مراسم عروسی و عزا نیز با جمعیت بالا برگزار شد؛ تعطیلاتی که نهتنها منجر به کنترل دلتا از ابتدای ورودش به کشور نشد، بلکه خود به عنوان بازوی کمکی ویروس، منجر به شیوع و گردش بیشتر ویروس شد و روند صعودی سریع مبتلایان و البته مرگها را رقم زد. حالا هر روز که آمار کرونا منتشر میشود، دردی تا مغز استخوانمان نفوذ میکند، چراکه میشد از این مرگها جلوگیری کرد اگر اندکی مدیریت و نظارت قاطعتر وجود داشت.
حالا کرونا در کشوری که به گفته وزیر بهداشت قرار بود الگوی مدیریت کرونا برای کشورهای دیگر باشد، چند روزی است که قربانیانش را از مرز ۵۰۰ نفر هم بیشتر کرده است و هر روز زنان و مردان زیادی را پیر و جوان به کام مرگ میفرستد و رحم و مروتی هم ندارد. با یک گلودرد یا تب یا سرفه؛ مانند یک سرماخوردگی ساده شروع میشود و آرام آرام رمق جانها را بیرون میکشد و در آخر، آن ضربه مهلک را بر جانها وارد و نفسها را تنگ کرده و به شماره می اندازد.
حالا در کشورمان مرگهای کرونایی از ۵۰۰ نفر در روز عبور کرده و هر روز رکوردی غیرقابل باور و دردناک را میشکند. همچنین در حال حاضر ۳۳۶ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۸۴ شهر در وضعیت نارنجی و ۲۸ شهر در وضعیت زرد قرار دارند.
همچنین به گفته ایرج حریرچی – معاون کل وزارت بهداشت، "رعایت دستورالعملهای بهداشتی به زیر ۳۸ درصد سقوط کرده است و ۶۲ درصد دستورالعملها هم رعایت نمیشود. همچنین در ۴ استان رعایت پروتکلها به زیر ۲۵ درصد رسیده است و در ۲۳ استان پوشش ماسک در اماکن عمومی کمتر از ۵۰ درصد است." بر این اساس می توان گفت که در یک کلام اجرای شیوه نامه ها وپروتکلهای ضد کرونا در کشور با مشکل روبروست؛ به طوری که از طرح جامع مدیریت هوشمند کرونا، نظارتها و جرایم بازدارنده ای که پیش از این و در سال گذشته به تصویب رسید و به اجرا گذاشته شد، خبری نیست؛ طرحی که مکررا هم اعلام شد نیازمند اصلاح است و با گذشت زمان هم از یادها رفت و تکلیف آن هم هنوز مشخص نیست.
حالا ظرفیتهای بیمارستانی اشباع و تختهای ICU هم پُر است. فیلمها و تصاویر شبکههای اجتماعی از استانهای مختلف نشان میدهد که در برخی استانها شرایط برخی بیمارستانها سیاه شده و مجبورند بیماران را روی زمین بخوابانند. تصاویری از برخی بیمارستانها و از سوی کادر درمان و همراهان بیماران منتشر شده که بیماران روی پتو و روی زمین خوابیدهاند، بی هیچ تجهیزاتی اعم از اکسیژن و... تنها، با یک سرم در دست و با حالی نزار.
تصاویر منتشر شده در فضای مجازی
این اما تمام ماجرا نیست. در بیرون از بیمارستانها هم مردم کلافهاند، چند روزی است که صفهای عریض و طویل جلو داروخانههای دولتی و دانشگاهی نشان از این کلافگی دارد. مردمی که عزیزانشان در بیمارستان بستری شده یا در خانه حال خوبی ندارند، پشت در داروخانههای دولتی و دانشگاهی ساعتها میایستند، به امید یافتن داروی مورد نیاز بیمارشان. فاویپیراویر، رمدسیویر و حتی سرم تزریقی.
مردمی که قرار بود جز رنج بیماری رنج دیگری نداشته باشند، حالا برای تامین این داروها در خوش بینانهترین حالت باید ساعتها در صف بایستند تا شاید دارو گیرشان آید و بتوانند درمان عزیزانشان را پیش برند. صفهایی که خودشان میتوانند یکی از عوامل انتقال و شیوع کرونا بوده و بیماری و مرگ به ارمغان آورند.
اگر کسی بتواند دارویش را از داروخانه گیر بیاورد، شانس آورده، اما افسوس که برخی از هموطنانمان که تعدادشان کم هم نیست، از بیمارستان مانده و از داروخانه رانده میشوند و مجبورند دست به دامن سودجویان بازار آزاد و ناصرخسرو شوند تا یک ویال رمدسیویر را با قیمتهای مختلف و بی حساب و کتاب که گاهی تا شش تا هفت میلیون هم میرسد، خریداری کنند. هرچند که سوداگران عرصه دارو که همواره منتظر روزنهای برای دست بردن در جیب مردم آن هم در زمان بیماریشان هستند، کار را آسان کرده و گویا این روزها خودشان در جلو داروخانهها به پیشواز مردم میآیند تا افرادی را که دارو گیرشان نیامده و سرگردان و نگرانند، با ویالی داروی میلیونی که البته نه اصالتش مشخص است و نه خالص بودنش، خوشحال کنند.
این روزها همه ما روایت دشواری تامین داروهای کرونا را از دور و نزدیک شنیدهایم. ما نیز به عنوان خبرنگاران حوزه سلامت بارها و بارها تلفنمان زنگ خورده و صدای مضطربی در آن سوی خط درخواست کمک دارد تا برایش دارو پیدا کنیم. یکی خواهرش گرفتار است، دیگری عروسش و دیگری برادرش. با درگیری بالای ریه و در انتظار دارو. یکی رمدسیویر شش میلیونی از ناصرخسرو خریده و دیگری داروخانه به داروخانه گز کرده است تا بتواند بعد از ساعتها گشتن و در صف ایستادن، دارو بخرد. این درحالیست که پیش از این وزیر بهداشت، انتقاداتی به تشکیل صف برای ارزاقی مانند مرغ داشت و تشکیل چنین صف هایی را عاملی برای انتشار کرونا خوانده و گفته بود که"ما اجازه ندادیم صف مرغ و تخم مرغ برای دارو تکرار شود."
درد این روزهای کرونایی، درد بیماران یکی دوتا نیست؛ یا در بیمارستانها و روی زمین بستری شدند یا اکسیژن کم دارند یا دارو ندارند و ... البته وقتی مدیریت و نظارت قاطعانه و درست نباشد، هیچ کشوری توان مهار بیماری را فقط در بیمارستانهای خود ندارد.
حالا هم سازمان غذا و دارو، افزایش چهار برابری مصرف رمدسیویر و اعتراض تولیدکنندگان سرم تزریقی به مجلس برای عدم واردات را توجیهی برای برخی از این کمبودها اعلام کرده است. به طوری که محمدرضا شانهساز- رییس سازمان غذا و دارو اعلام کرده است که مصرف رمدسیویر در خردادماه ۶۰۰ هزار عدد بوده و اکنون در اواسط مرداد ماه به دو میلیون و ۲۵۰ هزار عدد میرسد و این موضوع نشان میدهد که گایدلاینها را برای تجویز دارو درست رعایت نمیکنیم.
البته روز گذشته، رییسجمهور ابراهیم رییسی در جلسه اضطراری ستاد کرونا، با توجه به تشدید وضعیت بیماری کرونا در کشور و افزایش شیوع و ابتلا در روزهای گذشته، دستورات فوری را صادر کرد.
تامین فوری اقلام درمانی بالاخص سرم و اکسیژن، بازنگری در پروتکلهای بهداشتی و تعیین ضمانت اجرا برای آن، تمهید واردات واکسن به میزان مورد نیاز به منظور قطع زنجیره انتقال تا قبل از آغاز فصل سرما، تامین ارز لازم برای واردات واکسن بدون محدودیت از جمله دستورات مهم رئیس جمهور در این جلسه بود.
دکتر محمدرضا دری- دبیر انجمن داروسازان تهران در گفتوگو با ایسنا، با اشاره ه وضعیت کمبود داروها و اقلام کرونایی، گفت: در مقطع کنونی که در پیک پنجم کرونا ایجاد شده و متاسفانه هر روز تعداد زیادی از هموطنانمان با آمار قابل توجهی که از بعد آلودگی وجود دارد، فوت میکنند، توقع این را داشتیم که بعد از بیش از ۵۰۰ روزی که از آغاز اپیدمی کرونا در کشور میگذرد، مقداری مدیریت تهیه و توزیع دارو، به صورت صحیحتری باشد و این مدیریت صحیح بتواند کاری کند که اصلا چنین بحرانهایی را نداشته باشیم.
وی افزود: ۵۰۰ روز تجربه و چهار پیک کرونایی داشتیم و این باید آموزش لازم را به مدیران ما میداد که نگوییم مثلا سرم به اندازه کافی وجود ندارد و بهانههای واهی را به مردم بگوییم که اصلا درست نیست. اگر قرار بود سرمسازی ما دچار بحرانی شود، باید زودتر آن را تقویت میکردیم. باید انبارهایی را تعبیه میکردیم که به وفور در آنها سرم داشته و بتوانیم آنها را برای مواقع بحرانی استفاده کنیم.
برای تولید دارو هم همینطور است. شاید برخی داروها با توجه به اینکه بحران پاندمی و جهانی است، شاید بحران در تهیه مواد اولیه باشد که البته باید در این زمینه هم از قبل به فکر میبودیم و اجازه نمیدادیم کار به جایی برسد که در کشوری که زیرساختهای تولیدش اینقدر قوی است، نتوانیم از لایهها و تمامی ظرفیت صنعتمان برای تولید استفاده کنیم. قطعا صنعت ما پاسخگوی نیازهای ما آن هم نیازهای به شکل اورژانس را داشته، اما مدیران نظارتی سازمان غذا و دارو به فکر تهیه و ذخیرهسازی مناسب برای مصرف دراین ایام نبودند.
دری تاکید کرد: بنابراین چالشمان بیش از اینکه ناشی از کمبود باشد، ناشی از ساختار است که ساختار آیندهنگر به این موضوع در سازمان غذا و دارو وجود نداشته است. اگر میخواستیم میتوانستیم داروهای کرونا را به صورت ویژهتر میدیدیم و دستورات لازم برای تولید و ذخیرهسازی این داروها صادر میکردیم.
وی گفت: حال بحث کمبود یک موضوع است، بخش دیگر بحرانی است که ناشی از توزیع نامتقارن این دارو به وجود آوردند. امروز میبینیم که داروخانههای دولتی ما متاسفانه به عنوان تنها مرجع توزیع دیده شدهاند. این موضوع باعث شده که ازدحام جمعیت زیادی از این مردم صبور و رنجدیده جلوی این داروخانهها، نهتنها منجر به اشاعه بیشتر کرونا و بیماری میشود، بلکه منجر به اتلاف وقت نیز میشود. این درحالیست که ما زیرساخت لازم برای نظارت صحیح و توزیع این دارو را قبلا ایجاد کردیم.
دری ادامه داد: تعجب میکنم که چرا خود سازمان غذا و دارو از سامانه "تیتک" به عنوان یک اهرم نظارتی استفاده نمیکند. تیتکی که خودش ایجاد کرده و پیگیرانه این روزها بازرسی میکند که داروخانهها حتما از این سامانه استفاده کنند، اما از تیتک به عنوان یک بازوی کمکی برای ارائه خدمت سریعتر و شفافتر استفاده نمیکند و داروهای کرونا را منحصرا در داروخانههای دولتی توزیع میکند. حال آنکه ما فقط در استان تهران ۳۰۰۰ داروخانه و در کل کشور ۱۳ هزار داروخانهای داریم که میتوانند به صورت ویژهای این توزیع را انجام دهند تا مردم دچار بحران اتلاف وقت ناشی از تجمع در جلوی داروخانههای دولتی که شاید شمارش آن از ۳۰۰ تا در سراسر کشور بیشتر نیست، نشوند.
ما با این اقدام داریم مردم بیمار و ۶۰ تا ۷۰ میلیون فردی را که به هر صورت در این روزها نیازهای ویژهای دارند، به ۲۰۰ تا ۳۰۰ مرکز در سراسر کشور رهسپار میکنیم که کار درستی نیست و منجر به بحران اتلاف وقت، تشنج، صفهای کاذب و... برای مردم میشود. حال مردم از یک طرف بحران داشتن بیمار کرونایی دارند و از یک سو هم با بحران اتلاف وقت و تهیه دارو مواجهند و این باعث میشود که مردم این روزها از خدمتی که میتوانست به صورت شفافتر و بهتر به آنها داده شود، ناراضی باشند.
دری تاکید کرد: متاسفانه با این اقدامات مدیران دارند به صورت غیر مستقیم الگویی را ایجاد میکنند که منجر به این میشود که کسی که امروز نیاز به یک دارو و سرم دارد، مساله وقت برایش بسیار مهم است و ترجیح میدهد برای نجات بیمارش به بازار آزاد رفته و دارو و سرم را تهیه کند. حال امروز میبینیم که دیگر فقط ناصرخسرو برای مراجعه این مردم وجود ندارد، بلکه افراد فرصتطلب جلوی داروخانههایی مانند ۲۹ فروردین، ۱۳ آبان و... مشغول سوءاستفاده خودشان از مردم هستند و سیستمهای نظارتی ما هم هیچ نظارتی بر این الگوها ندارند.
وی گفت: باعث تاسف است که از سامانههایی مانند تیتک هم استفاده نمیشود. چند ماه قبل تیتک به عنوان الگوی مناسب و اجباری از سوی سازمان غذا و دارو برای استفاده داروخانهها مطرح شد و به عنوان یک تکلیف قانونی شد. حالا تی تک بهترین وسیله برای نظارت بر توزیع دارو و تحویل آن به مصرف کننده است. اگر در هر داروخانه بخش خصوصی ۱۰۰ عدد سرم بگذارند و از داروخانه بخواهند که به ازای ثبت کد ملی و نسخه فرد و فرد تجویزکننده، یک سرم به بیمار بدهند، الگوی نظارتی وجود دارد، چرا این اتفاق نمیافتد. اگر بیماران در ۱۰۰۰ داروخانه تقسیم شوند، بهتر است یا در ۱۰ داروخانه؟. عقل سلیم میگوید که شما بیمارت را به ویژه در مواقع بحرانی که این حجم از بیمار وجود دارد، در ۱۰۰۰ داروخانه تقسیم کن.
دری گفت: تیتک سامانهای غیرقابل نشت است و کاملا روند دارو در آن مشخص است. بنابراین نگرانی از نشت دارو با وجود این سامانه وجود ندارد. البته در حال حاضر هم نشت دارو وجود دارد و عدهای که بخواهند سوءاستفاده کنند از مراکز دولتی هم میتوانند این اقدام را انجام دهند. چرا اکنون جلوی در ۱۳ آبان افرادی هستند که هر دارویی که بخواهید آن را با قیمتهای گزاف به شما میفروشند؛ اعم از سرم، فاویپیراویر، رمدسیویر و ... کسی که بخواهد سوءاستفاده کند، از آن مراکز هم سوءاستفاده میکند. اما دولت و مسئولان امر باید به بخش خصوصی اعتماد کنند تا در این روزهای بحران به دادشان برسد.
اینکه فقط نگاه خاص به بخش دولتی داشته باشند، منجر به این میشود که جلوی داروخانههای دولتی انبوهی از جمعیت صف بکشند تا دارو بگیرند. چرا باید اینطور باشد؟. چرا باید اینطور باشد که ۵۰ تا ۵۵ درصد از عرضه دارویی کشور دست ۳۰۰ داروخانه و مرکز دولتی و دانشگاهی باشد و بقیه داروی کشور از نظر ارزش ریالی حدود ۴۵ تا ۵۰ درصد است، دست ۱۳ هزار داروخانه باشد. این اقدام باعث همین صفهایی میشود که میبینیم. این حق مردم نیست که بحران بیمار خودشان را دارند و باز هم باید در این گرما در صف بایستند تا یک سرم یا دارو بگیرند.
وی گفت: بنابراین متاسفانه کمبود یک پدیده است و مزید بر آن توزیع نامناسب هم وجود دارد. در سایر داروها و اقلام غیر از کرونا هم کمبودهایی وجود دارد که این کمبودها تقصیر تولیدکنندهها نیست، بلکه بسیاری از آنها نیاز به مواد اولیهای دارند که به واسطه تحریمهای ظالمانه به دست تولیدکنندگان ما نمیرسد یا برخی شرکت ها به دلیل مشکلات بانکی و انتقال پول مواد اولیه به ایران نمیدهند؛ بر همین اساس برخی داروهایمان دچار بحرانهای مقطعی میشوند.
با این شرایط باید افسوس خورد که در شرایطی که مردم نگران بیمارانشان هستند که در بیمارستان یا خانه حال خوبی ندارند و چشم به راه دارویی هستند که اندکی شرایط جسمانیشان را بهبود بخشد، باید بحرانهایی داشته باشند مانند تهیه دارو، پیدا کردن تخت، پیدا کردن کپسول اکسیژن و وای بر آنان که پول تامین این موارد را ندارند. بحرانهایی که با کمی مدیریت قاطعانه و آیندهنگری میشد از آنها جلوگیری کرد تا واقعا بیماران کرونایی و خانوادههایشان رنجی جز رنج بیماری نداشته باشند.
حال باید پرسید که چه کسی مسئول جانهایی است که این روزها از بین میروند و راهی قبرستان میشوند؟، چه کسی مسئول نگرانی و اضطراب بیماران و خانوادههایی است که منتظر تهیه دارو و درمان و اکسیژنشان هستند یا نیاز به تخت بستری دارند؟.
در این شرایط کارشناسان حوزه سلامت لاک داون موقت و واقعی و همچنین نظارت قاطعانه بر تعطیلی را راهکار برون رفت از این شرایط بحرانی می دانند تا فشار و بار بیمارستان ها اندکی کاهش یابد؛ همچنین رییس جمهوری- ابراهیم رییسی اخیرا اعلام کرد که هر چه سریع تر طرحی با عنوان طرح جامع تحول مدیریت کرونا ترتیب داده شود و سریعا در مقابل بیماری اقدام شود. حال باید خواست و البته امیدوار بود که بدون فوت وقت و هرچه سریعتر در مقابل بیماری، مدیریتی دقیق، صحیح، قاطع و به دور از شعار ایجاد شود تا بتوان از جان مردم در برابر این ویروس وحشی محافظت کرد؛ چرا که بیتردید حق مردم این نیست که روی تخت بیمارستانها و با دغدغه دارو و درمان و اکسیژن و یا در صف دارو و بیمارستان جان ببازند.