«تابناک»؛ به گواه اسناد و مکتوبات تاریخی بسیار زیاد و شواهد و مدارک موجود و متقن، صنعت نفت ایران، قدیمی ترین صنعت نفت در خاورمیانه است. 5 خرداد سال 1287 خورشیدی، آغازگر تاریخی نوین در دل تاریخ معاصر ایران بود و به آن رنگ و بویی دیگر داد.
اکنون که بیش از 110 سال از اکتشاف این کالای راهبردی در جنوب ایران می گذرد، واحد انتشارات اداره کل روابط عمومی وزارت نفت با درک عمیق از لزوم توجه به تاریخ پر فراز و نشیب صنعت نفت ایران و نیاز به روایت یک دست، جامع و مستند، چند سال است که با تکیه بر تحقیقات تاریخی-علمی، محصولات فرهنگی در زمینه «تاریخ صنعت نفت ایران» را تولید کرده است.
بخشی از این محصولات بتازگی رونمایی و معرفی شده و در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. برای کسب اطلاعات بیشتر از ویژگی های پروژه تاریخی- فرهنگی مذکور، پای سخنان دکتر مسعود فروزنده، تاریخ نگار و تاریخ پژوه معاصر نشستیم. فروزنده، مدیریت و راهبری گروه پژوهشی را به عهده داشته که تا کنون بیش از 6 جلد از نتایج تحقیقات و مطالعات تاریخی شان منتشر شده است. در ادامه این گفت وگو را می خوانید:
پروژه تاریخی - فرهنگی شما از چه زمانی شروع شد و چه محصولاتی را در بر گرفت؟
پروژه تاریخ صنعت نفت از سال 1393 شروع شد و در سال 1396 به پایان رسید. قرار بود این پروژه، تاریخ صنعت نفت را از قرارداد دارسی تا سال 1392 خورشیدی، مبتنی بر اسناد آرشیوی، مصاحبه ها و تحقیقات، دو محصول شامل: «روز شمار» و «تاریخ تحلیلی صنعت نفت ایران» را ارائه کند. ما با دعوت از پژوهشگران دانشگاهی که عموما در رشته تاریخ تحصیل کرده و تخصص داشتند، اقدام به جمع آوری اسناد، مطالعه نشریات، گرفتن مصوبات هیأت مدیره شرکت ملی نفت پیش و پس از انقلاب کردیم. بنابراین تاریخی که مشاهده می شود، از ناب ترین و اصیل ترین گزارش های تاریخی برخوردار است؛ زیرا از منبعی استفاده شده که حتی در دسترس مدیران ارشد وزارت نفت نیست و تا به حال در اختیار هیچ پژوهشگری نبوده است. مصوبات شرکت ملی نفت پیش و پس از انقلاب و همچنین اسناد شرکت نفت انگلیس- ایران و پیش از آن شرکت نفت انگلیس–پرشیا حکایت از یک دوره بندی تاریخی دارد.
این محصولات چه مشخصات و ویژگی هایی دارند؟
کتاب «تاریخ صنعت نفت ایران»، 1200 صفحه دارد و دو جلد است. جلد نخست آن تحولات و وقایع تاریخی سال های 1280 تا 1357 را در بر می گیرد. جلد دوم نیز از سال 1357 تا 1392 را شامل می شود؛ اما سال 1399 اداره کل روابط عمومی وزارت نفت درخواست کرد از سال 92 تا 1400 نیز تدوین شود. به همین دلیل از مهر 1399 کارمان را در طبقه سوم ساختمان شماره 34 وزارت نفت واقع در خیابان طالقانی و با نفرات کمتر و کمترین هزینه ممکن دوباره آغاز کردیم. در نهایت جلد دوم «تاریخ صنعت نفت» از سال 1357 تا 1400 را در بر گرفت. برای این محصولات، نزدیک به پنج هزار عکس مورد بررسی قرار گرفت که قریب به 400 عکس در چهار جلد کتاب، دو جلد «روزشمار» و دو جلد «تاریخ صنعت نفت» درج و استفاده شد.
محصول دو جلدی «تاریخ صنعت نفت» چه مختصاتی دارد و از چه روش یا الگوی نظری پیروی می کند؟
درباره «تاریخ صنعت نفت ایران» که عنوان اصلی پروژه ما بود، باید اشاره داشته باشم که پس از شروع کار، متوجه شدم به دلیل فقدان تاریخ یکپارچه و گزارشی تاریخی از ابتدای کشف و استخراج نفت در ایران تا کنون، بهتر است که ما گرایش پروژه را به سوی گزارش تاریخی ببریم. به بیانی دیگر، تصمیم گرفتیم به جای اینکه بیاییم در قالب موضوعات مختلف تاریخی، دست به تحلیل بزنیم، روندها و رویدادها را توصیف کنیم. در واقع این کتاب، نوعی دایره المعارف است و اطلاعات پایه ای و نابی دارد که پژوهشگران با خواندن آن می توانند سیر تحولات تاریخی را تحلیل کنند؛ هر چند که در فرازهایی از کتاب، دست به تحلیل نیز زده ایم و از توصیف فاصله گرفته ایم. اندیشه و الگوی نظری حاکم بر کتاب «تاریخ صنعت نفت»، الگوی «رویداد- روند- نتیجه» است و ما برای تدوین این کتاب از آن استفاده کردیم. استفاده از این الگو به این معناست که اصلی ترین رویدادها را بازشناسی و از بین اسناد و مدارک، آنها را بازخوانی کردیم تا روندها را شناسایی کنیم و بدانیم کدام یک از روندها به نتیجه دلخواه مدیران شرکت رسیده و کدامیک از آنها نرسیده است. برای مثال روندهای حاکم بعد از انقلاب اسلامی در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی و پالایش کشور، حکایت از این دارد که در توسعه میادین، فشاری از سوی کارشناسان و مدیران به صورت تدریجی بر قوه عاقله وزارت نفت وارد شده تا اکتشاف و توسعه میادین به سوی میادین مشترک مرزی سوق پیدا کند.
دو محصول «روزشمار» و «تاریخ صنعت نفت ایران» چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟
«روزشمار» به وقایع و رویدادهای روز به روز و گزینش شده می پردازد، در حالی که کتاب«تاریخ صنعت نفت»، رویدادها را در قالب گزارش تاریخی و در چارچوب سیاست خارجی و سیاست داخلی و اقتصاد توصیف کرده است. به عبارتی دیگر «روزشمار» وقایع روزانه است و «تاریخ صنعت نفت» یک گزارش تاریخی است. برای مثال در «روزشمار» به شرح زندگی افراد و سرگذشت اشیا و حتی صحنه های بدیع یا دلخراش پرداختیم؛ اما در «تاریخ صنعت نفت» چنین تمرکزی وجود ندارد. در واقع این دو محصول فرهنگی، مکمل یکدیگر هستند.
نشریات و مطبوعات چه جایگاهی در میان اسناد و مدارک این آثار تاریخی داشته اند؟
از منابعی که در این دو محصول مورد استفاده قرار گرفته است، می توان به نشریات متنوع صنعت نفت، مانند: آیینه، اخبار هفته، یادداشت روز، نامه صنعت نفت، آبادان تو دیز، اخبار مسجدسلیمان، مشعل آبادان و پیک نفت اشاره کرد؛ البته از همه مهم تر نشریه «مشعل» بود؛ رسانه ای که یکی از بهترین نشریاتی است که در صنعت نفت منتشر شده و طول عمر بسیار بالایی دارد. نشریه «مشعل» در رده منابع اصلی ما در مطالعات تاریخی دهه 80 خورشیدی به بعد قرار داشت.
چقدر می توان به مطبوعات و نشریات به عنوان اسناد تاریخی تکیه و تاکید کرد؟
در میان نشریات بیرون از صنعت نفت، بیش از هر چیز از دو روزنامه «اطلاعات» و «کیهان» استفاده کردیم. این بهره مندی نه از بابت تحلیل؛ بلکه از بابت استخراج ماده های تاریخی است. برای مثال فلان شخص در فلان روز چه کرده یا فلان حادثه در چه روزی رخ داده است؟ یکی از مشکلات ما در تاریخ صنعت نفت ایران، گمگشتگی وقایع است. وقایع صنعت نفت ایران در تاریکخانه نشسته اند و ما این وقایع را به رؤیت خوانندگان رسانده ایم. در واقع، هنر ما در گروه کاری مان همین مسأله بوده است. با این وجود، ممکن است در برخی ماده تاریخ ها نیز اشتباه کرده باشیم. اگر چه درصد این اشتباه بسیار پایین است؛ اما هیچگاه نمی توان گفت در بیش از 7هزار ماده تاریخی که در دو محصول فرهنگیمان آورده ایم، مطلقا هیچ اشتباهی وجود ندارد. برای کاهش اشتباهات و رساندن آنها به نزدیک صفر، بیش از 20 بار همه چیز را روی کاغذ بررسی کردیم و به دیدن فایل پی دی اف مطالب اکتفا نکردیم؛ چرا که ممکن بود در آن صورت به خطای بصری دچار شویم.
تاریخ نگاران و تاریخ پژوهان چگونه می توانند خودشان را از سلایق شخصی و زمانه شان جدا کنند و کار تاریخی انجام دهند؟
این مسأله به هیچ وجه امکان رخ دادن ندارد. هیچ تاریخ نگاری خارج از سلیقه، نگاه و چارچوب نظری که کار می کند، نیست. هیچکس در خلأ نمی تواند تاریخ نگاری کند، مگر اینکه الگو و فنونی برای خودش داشته باشد. اما مسأله اصلی برای خواننده این است که تاریخ نگار چه سلیقه سیاسی- اجتماعی و فرهنگی – اقتصادی دارد. برای فهم و درک این امر، بهترین راه آن است که ببینیم جهتِ قلم تاریخی به کدام سمت می رود. این سمت و سو همه چیز را نشان می دهد. تاریخ نگار از این سمت و سوها مبرا نیست؛ چرا که او هم در جامعه زندگی می کند و ممکن است تحت تاثیر جریان های اجتماعی – سیاسی یا حزبی قرار گیرد. بنابراین هر چقدر هم اطمینان دهم که گروه تحقیقاتی ما به هیچ عنوان گرایش سیاسی نداشته، بی فایده است، جز اینکه قلم را ببینید و بخوانید. گاهی هم تاریخ نگار و آحاد جامعه، یک واقعه ای را تلخ می دانند؛ اما شما به عنوان یک خواننده آن را شیرین می پندارید. در اینجا نیز هیچ کاری نمی توان کرد و این نگاه شماست که موجب می شود درباره متن تاریخی قضاوت و جهت فکری داشته باشید. در انجام این پروژه آنقدر از اختلافات سیاسی فاصله گرفته ایم که هیچکس نمی تواند وقایعی را که ما توصیف کرده ایم، نادیده بگیرد. ما وقایع را توصیف کرده ایم، توسعه صنعت نفت را به رخ خواننده کشیده ایم و جانفشانی کارکنان صنعت نفت را به نمایش گذاشته ایم. واقعیت این است که صنعت نفت، فراتر از دولت هاست. پروژه ها در یک دولتی خلق می شوند و گاهی حتی در دو دولت بعد به مرحله افتتاح می رسند. برای مثال پالایشگاه های اراک و بندرعباس در دوران وزارت آقای «غرضی» آغاز شدند و در زمانه وزارت آقای «آقازاده» به بهره برداری رسیدند. به همین دلیل است که می گوییم صنعت نفت فراتر از دولت هاست.
چه برنامه ای دارید که این دو محصول فرهنگی- پژوهشی در دسترس عموم علاقه مندان و پژوهشگران قرار گیرد؟
اگر چه پی دی اف این محصولات در سایت وزارت نفت قرار گرفته؛ اما باید کل کتاب در دسترس همه علاقه مندان و محققان قرار گیرد. از همینجا درخواست می کنیم این کتاب ها در سایت های تخصصی کتاب در فضاهایی مانند «فیدیبو» برای استفاده عموم دانشگاهیان و علاقه مندان قابل تهیه و خواندن باشد. این کار از تحریف تاریخ جلوگیری می کند. پژوهشگران براحتی می توانند به چنین محصولات فرهنگی که بابت آن کار دقیق تاریخی – علمی انجام شده، ارجاع بدهند. این کار باید به دست محقق دانشگاهی برسد؛ البته این محصولات برای تمام دانشگاه های کشور نیز ارسال می شود.
با توجه به دامنه تحقیقاتی گروه کاری شما آیا محصولات دیگری از مجموعه فعالیت ها و پژوهش های تاریخی تان تهیه کرده اید؟
از آنجا که دامنه تحقیقات ما بسیار گسترده بود، سه محصول دیگر شامل «تاریخ پتروشیمی»، «نفت در خلیج فارس» و «مردان اکتشاف» نیز منتشر شده است. کارهای پژوهشی و مطاالعاتی این سه محصول نیز در سه سال توقف ذکر شده، پیش رفت و به انجام رسید. ابتدا تاریخ اکتشاف را کار و سپس نفت در خلیج فارس را دنبال کردیم و در نهایت روی تاریخ پتروشیمی متمرکز شدیم.
گروه تحقیقاتی شما چند نفر بود و در چه رشته های دانشگاهی تخصص داشتند؟
این گروه کاری – تحقیقاتی با 14 نفر کار خود را آغاز کرد که مجموعه ای از پژوهشگران رشته تاریخ و نیروهای مصاحبه کنندگان می شد. در این پروژه 170 مصاحبه با پیشکسوتان صنعت نفت انجام داده ایم. مجموعه ای از تمام عکس های صنعت نفت را جمع آوری کردیم. همچنین مجموعه ای از تمام اسناد موجود را نیز گرد آوردیم. علاوه بر پژوهشگران و متخصصان تاریخ، به فراخور کار، از فارغ التحصیلان رشته های علوم سیاسی، جامعه شناسی و علوم رایانه نیز بهره برده ایم؛ اما در نهایت اسکلت بندی کار، دست پژوهشگران تاریخ بود.
در پایان اگر سخنی باقی مانده بفرمایید؟
این کار رنج بسیار زیادی داشت. برای نمونه روایت های مختلف تاریخ صنعت نفت ایران، تعارض های بسیار زیادی دارند. کتاب های مهم هم اشتباهات فراوانی داشتند. حتی کتاب «حسین مکی» نیز اشتباهاتی دارد؛ البته باید تاکید کنم، سخنم درباره اشتباهات کتاب هایی که درباره تاریخ صنعت نفت ایران نوشته شده، اصلا به این معنا نیست که بنده و تیم کاری مان مصون از خطا بوده ایم؛ بلکه می خواهم خوانندگان را به مشقت کار تاریخی در حوزه صنعت نفت ایران توجه دهم.