سرانجام روز گذشته مجلس شورای اسلامی روند بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت جدید را با بررسی صلاحیت و برنامه های حسین باغگلی آغاز کرد.
عدم حضور در بدنه آموزش و پرورش و نداشتن تجربه کافی از عمده دلایل مخالفان و تحولگرایی، جوان بودن و برنامه گرایی از دلایل اصلی موافقان رای اعتماد به وی بود.
از میان اظهارنظر های موافق و مخالف، نظر موافق بیژن نوباوه یک نکته جالب توجه داشت. وی در جایی از صحبت های خود چنین گفت: "باید از نسل چهارم استفاده کرد. چه استدلال هایی است که می گویید؟ محسن رضایی 28 سال داشت که فرمانده جنگ بود. درست است تجربه مهم است اما برنامه کار را پیش می برد".
نظر آقای نوباوه در رابطه با استفاده از نسل چهارم انقلا بسیار ارزنده و نشاندهنده حسن نیت و دلسوزی ایشان است اما قیاس آقای باغگلی با آقا محسن امام و چند تن از فرماندهان جنگ قیاس دقیقی نیست.
محسن رضایی ۱۷ ساله بود که فعالیت های سیاسی و مبارزاتی خود را آغاز کرد؛ در ۱۹ سالگی و درست زمانی که برای کنکور آماده می شد توسط ساواک دستگیر و زندانی شد.
دستاورد محسن رضایی از ۵ ماه حبس و شکنجه در زندان شاه، آشنایی با دوستانی بود که بعدا
به همراه آنها گروه منصورون را تشکیل داد و دامنه فعالیتهایش را گسترده تر نمود.
رضایی جوان پس از ورود امام راحل به وطن مسئولیت حفاظت از ایشان را به همراه گروه خود بر عهده گرفت. در ۲۴ سالگی یکی از اعضاء هیئت ۱۲ نفره تدوین اساسنامهی سپاه پاسداران در زمستان ۵۷ بود.
در خرداد سال ۵۸ بیست و پنج ساله بود که سازمان اطلاعات سپاه را تاسیس کرد که همان مبنای وزارت اطلاعات شد.
در حقیقت، رضایی جوان در ۲۷ سالگی به واسطه یک دهه مجاهدت، کارنامه لازم برای فرماندهی کل سپاه را مهیا و تجربه و پختگی کافی را کسب کرده بود. مولفه هایی که مبنای انتخاب وی توسط حضرت امام (ره)شد.
انتخابی که باعث شد تا ایران پس از یک دوره شکست مطلق و از دست دادن خاک، با سلسله عملیات های موفق ظرف ۸ ماه ۹۰ درصد از اراضی اشغالی را آزاد کند.
از طرفی تجربه چندین سال کار تشکیلاتی باعث شد تا رضایی جوان خیلی زود سپاه را به نهادی ساختارمند بدل نماید و فرماندهان بی مانندی چون شهیدان باکری ها، باقری، سلیمانی، همت و کاظمی و ... کشف و استعداد هایشان را در جهت خدمت به کشور شکوفا کند.
سردار رضایی با تشکیل نیروهای سه گانه، تاسیس نیرو قدس، ایفای نقش موثر در تشکیل حزب الله لبنان، تشکیل یگان موشکی سپاه، قرارگاه خاتمالانبیا، دانشگاه امام حسین، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله و ... باعث شد تا این نهاد به بالندگی امروز برسد.
اصل حرف این است که محسن رضایی یک شبه فرمانده نشد؛ در عین جوانی کارنامه و تجربه داشت؛ به همین دلیل موفق ظاهر شد.
امثال سردار محسن رضایی، شهید قاسم سلیمانی، شهید احمد کاظمی، شهید علی هاشمی و ... حاصل چرخه طبیعی بروز استعداد، لیاقت، تلاش مداوم و نهایتا کسب تجربه کافی بودند.
در گام دوم انقلاب که سپردن تدریجی امور به نسل های جوانتر بسیار حياتی است؛ باید این چرخه طبیعی را بنوعی باز آفرینی کنیم.
بگونه ای که جوانان در مقاطع مدیریتی استعداد و توانایی خود را نشان دهند و پله پله بر اساس لياقت، نبوغ و کارنامه ترقی کنند. آنگاه برگزیده های این چرخه را می توان بحق با امثال رضایی و سليمانی قیاس کرد.