بسته ویدیویی «تابناک» مجموعهای از ویدیوها پیرامون رویدادهای سیاسی عمدتاً متکی بر گزارشها و تحلیلها و ویدیوییهایی درباره دیگر موضوعات فرهنگی، اقتصادی و... است که تماشایش را از دست دادهاید؛ نگاهی دوباره و متفاوت به آنچه در این بستر میتوان فرا گرفت.
سازمان اطلاعات و امنیت کشور که با سرواژه ساواک در زمان حکومت پهلوی شناخته میشد، سه سال پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، در اسفند ۱۳۳۵ با تصویب مجلس شورای ملی تأسیس و به عنوان یکی از زیرمجموعههای نخستوزیری تأسیس شد. تا پیش از تأسیس ساواک، شهربانی و به طور مشخص، اداره اطلاعات شهربانی، مسئولیت برقراری امنیت کشور را برعهده داشت. سال ۱۳۴۲ بخشهایی تخصصی تشکیل شد و چارت سازمانی آن توسعه یافت، بهطوریکه از ۵۳۰۰ افسر تماموقت و تعداد بسیار نامعلومی از خبرچینان پارهوقت تشکیل شد. ساواک همچنین با تأسیس اداره کل اطلاعات خارجی و اداره کل ضد جاسوسی، به اقدامات متقابل میپرداخت که محور آن در اروپا، سفارت ایران در ژنو سوئیس بود. ساواک ۱۱ اداره کل داشت و هر یک از آنان برحسب چارت سازمانی وظایف تعیینشدهای داشتند. اداره یکم مسئول کارهای استخدامی، ادارههای دوم، هفتم و هشتم مسئول اطلاعات خارجی و ضدجاسوسی، اداره سوم مسئول امنیت داخلی، اداره چهارم مسئول حفاظتِ اطلاعات، اداره پنجم مسئول امور فنی، اداره ششم مسئول امور مالی، اداره نهم مسئول تحقیق و پژوهش، اداره دهم مسئول آموزش و اداره یازدهم مسئول بازرسی و رسیدگی به شکایات و پیگیری تخلفات بود. اداره کل سوم، مهمترین و مقتدرترین اداره ساواک بود. پس از انقلاب همزمان با انحلال ساواک، تسویه گستردهای صورت پذیرفت؛ از جمله این اقدامات، دستگیری و ثبت اطلاعات عناصر ساواک بود. همچنین یک رشته کنفرانس مطبوعاتی برای اطلاع رسانی درباره نوع فعالیت ساواک برگزار شد که شما می توانید کنفرانس اصلی را با حضور تعدادی از عناصر ساواک که اغلبشان جزو روسای ادارات محسوب نمیشدند، در تابناک میبینید.
پشت صحنه سخنرانی لئونید برژنف رهبر شوروی
اواخر دسامبر سال ۱۹۷۹ برژنف، دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی در برابر دوربین قرار میگیرد که سخنرانی سال نو خود را خطاب به جوانان شوروی انجام دهد. در این زمان، او حدود ۱۵ سال است رهبر دومین قدرت بزرگ دنیاست که با ۷۳ سال سن، به شدت اضافه وزن دارد و معتاد به الکل و قرصهای خواب آور است و از بسیاری مشکلات سلامتی از جمله اختلالات شریانی و آثار باقی مانده از چندین سکته قلبی رنج میبرد. رهبر شوروی نماد خرابی است که بر شوروی حاکم است، ولی علی رغم چالشهایی که در نتیجه فشارهای جسمی و روحی دارد، نمیتواند تاثیرات منفی زوال جسمی و ذهنی خود را که در نحوه حرف زدن و حتی حرکت کردن او آشکار است مخفی کند، ولی در این پیام ویدیویی که سال ۱۹۷۹ ضبط شده است، نه یک برداشت بلکه دو برداشت از سخنرانی را ضبط کند. سخنرانی، تکرار سخنرانیهای استاندارد اواخر دوران شوروی است، محکوم کردن جنگ و گرسنگی و نشان دادن اهمیتی که شوروی به سلامت و رفاه کودکان میدهد و اظهار امیدواری برای آیندهای پر از شادی و خوشبختی. اما تنها چند روز پیش از ضبط این سخنرانی، رئیس حزب کمونیست دستور حمله به افغانستان را صادر کرد، اشغال نظامی ناشی از آن منجر به یک تراژدی شد که اثرات آن، نه تنها پس از رفتن برژنف بلکه حتی پس از رفتن خود شوروی نیز باقی است. هم اکنون میتوانید پشت صحنه این سخنرانی را که نشان دهنده وضعیت بد ذهنی و جسمی برژنف و نحوه هدایت یک رهبر شوروی در حین سخنرانی است، در ویدیو تابناک با زیرنویس فارسی ببینید.
شش فرد مسلح به شکل خدمتکار در صبح سیام آذرماه ۱۳۵۴ به جلسه وزیران نفت سازمان اوپک واقع در وین اتریش وارد شدند و شروع به تیراندازی کردند. این گروه با نام گروه «ارتش انقلاب عربی» را ایلیچ رامیرز سانچز ونزوئلایی معروف به «کارلوس شغال» فرماندهی میکرد. کارلوس به همراه سه چپگرای آلمانی و انیس نقاش و یکی از همدستانش به شکل خدمتکار به محل اجلاس در وین نفوذ کردند. در پنج دقیقه اول آنها سه تن را کشتند و سپس در سالن مواد منفجره کار گذاشتند. مهاجمان بیش از ۸۰ تن، شامل ۱۲ وزیر نفت و ۶۸ کارمند و عضو هیأت نمایندگی را به گروگان گرفتند.
جمشید آموزگار نخستوزیر ایران در سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ که در آن زمان ریاست مجمع سالانه بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و رئیس دورهای اوپک را به عهده داشت نیز در میان این گروگانها بود. او همچنین از طرف ایران به عنوان مذاکرهکننده ارشد نفتی در این اجلاس بود. آنها از مقامات اتریشی یک دستگاه اتوبوس با پنجرههای پوشیده، یک هواپیما با ۳ خدمه و باک پر تقاضا و تاکید کردند بیانیههای آنان از رادیو و تلویزیون اتریش در هر دو ساعت به زبان فرانسوی، خوانده شود. این عملیات در واکنش به دومین «توافقنامه جداسازی نیروها» میان مصر و «رژیم صهیونیستی» به نام «قرارداد سینای ۲» به امضا رسید که براساس آن، مصر به عنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای عربی، امتیازات ویژهای را در ازای بازپس گیری بخشی از صحرای سینا از صهیونیستها، به اسرائیل داده بود.
توافق مصر و رژیم صهیونیستی و همچنین تعطیلی ایستگاه رادیویی فلسطین در قاهره به دلیل پخش برنامههای مخالف با «قرارداد سینای ۲» باعث شد که در ۱۵ سپتامبر گروهی از فدائیان فلسطینی سفارت مصر در اسپانیا را اشغال کنند و سفیر، کنسول، وابسته مطبوعاتی و شش کارمند اسپانیایی سفارت را گروگان بگیرند. فداییان فلسطینی که خود را وابسته به سازمان «سپتامبر سیاه» معرفی میکردند تهدید کردند که اگر مصر «قرارداد سینای ۲» را لغو نکند، گروگانهای خود را خواهند کشت. فدائیان، از مقامات مصری که در «کنفرانس صلح ژنو» شرکت کرده بودند، خواستند با صدور یک بیانیه مشترک این قرارداد را خیانتی به مصریها و خلق عرب قلمداد کنند و مصر نیز سریع «مذاکرات ژنو» را ترک کند.
سفرای الجزایر، کویت و عراق مذاکراتی را با گروگانگیران سفارت آغاز کردند. انور سادات رئیس جمهور وقت مصر در تلگرافی به یاسر عرفات، او را مسئول جان تمامی گروگانها دانست. یک روز بعد، مهاجمان فلسطینی طی توافقی همراه با گروگانهای خود و سفرای عراق و الجزایر، تحت نظارت پلیس به فرودگاه برده شدند. یک هواپیما آنها را به الجزایر برد و گروگانها در فرودگاه الجزیره آزاد شدند. گروگانگیران وزیران حاضر در نشست اوپک که تحت رهبری فردی به نامایلیچ رامیرز سانچز (با اصالت ونزوئلایی) معروف به کارلوس بودند، در بیانیهای ۸ مادهای که تمام آرمانهای اعراب را در آن ایام در خود داشت، خواستار شعار «سه نه» (نه «معاهده»، نه «مذاکره» و نه «شناسایی رژیم صهیونیستی») مصوب اجلاس سران عرب در خارطوم (۱۹۶۷)، تقبیح هر عملی که به اشغال هر قسمتی از سرزمین فلسطین مشروعیت ببخشد و... شدند.
آنها دیپلماتها را به سه دسته دوست، بیطرف و دشمن تقسیم کردند که دوستان شامل الجزایر، عراق و لیبی و دشمنان شامل ایران، عربستان، امارات متحده عربی و قطر بودند. حملهکنندگان نام «سازمان بازوی انقلاب عرب» را بر خود نهاده بودند. کارلوس از دولت اتریش درخواست هواپیما کرد تا گروگانها را به هر جا خواست ببرد و از این کشور خواست بیانیهای درباره آرمان فلسطین هر دو ساعت از رادیو و تلویزیون اتریش پخش کند، وگرنه ابتدا زکی یمانی و جمشید آموزگار را خواهد کشت و بعد سالن را منفجر خواهد کرد.
سرانجام مقامات پس از چند ساعات مذاکره بیحاصل به خواسته گروگانگیران تن دادند و گروگان گیرها به همراه دریافت بین پنج تا پنجاه میلیون دلار آمریکا همراه با گروگانهایشان با اتوبوس به سمت فرودگاه و سپس با هواپیما به سمت الجزایر حرکت کردند. آنها در الجزایر برخی گروگانهای عرب را آزاد و به سوی لیبی حرکت کردند. اما در لیبی هواپیمایی جهت حرکت به سمت عراق در اختیارشان قرار نگرفت و بناچار پس از اینکه نتوانستند در تونس فرود بیایند، مجدداً به الجزایر بازگشتند و در نهایت پس از آزادی گروگانها در الجزایر، گریختند. تأثیر این حادثه چنان بود که اوپک تا ۲۵ سال اجلاسی در این سطح و گستردگی حضور برگزار نکرد. تصاویری از این گروگان گیری که پس از سه روز در دوم دی ماه ۱۳۵۴ به پایان رسید را در تابناک میبینید.
نبرد سنگین اوکیناوا جزو آخرین نبردهای جنگ جهانی دوم بود. ژاپنیها به شدت از این جزیره دفاع کردند و نزدیک به ۱۵۰ هزار ژاپنی در این نبرد کشته شدند، خودکشی کردند یا مفقود شدند. این نبرد بزرگترین نبرد آبی خاکی جنگ جهانی دوم بود و در جزایر ریوکیو رخ داد و حملات شامل جهش از جزیرهای به جزیره دیگر بود. ارتش ژاپن در این نبرد از ۱۷۸۰ نوجوان ۱۴-۱۷ ساله استفاده کرد و آنها را به خط مقدم جبهه برد. با این که گفته شد تنها از داوطلبان استفاده میشود، مقامات نظامی تقریبا همه دانشآموزان را مجبور به داوطلب شدن کرد. تقریبا نیمی از این تعداد در این نبرد کشته شدند. در ژاپن از این نبرد به عنوان باران فولاد یا باد خشن فولاد یاد میشود. تخمین زده میشود جمعیت محلی پیش از جنگ در این جزایر ۳۰۰ هزار نفر بوده است.
پس از مراسم اهدای پرچمهای جدید به گردانهای محافظ به نیروهای ارتش بریتانیا هنگامی که شاه ادوارد هشتم، عموی ملکه الیزابت دوم حمکران فعلی بریتانیا در حال بازگشت بود. ناگهان بین جمعیت ازدحام ایجاد شد و رولوری به زمین افتاد. مردی در این باره بازداشت و به خاطر حمل سلاح گرم محاکمه شد؛ هرچند اقدامی روشن برای تلاش به ترور پادشاه انجام نشد، خبر این واقعه در بریتانیا مورد توجه مردم قرار گرفت.