به گزارش «تابناک»، «اردشیر بهرامی» رئیس بهزیستی قرچک، جامعهشناس و پژوهشگر و نویسنده کتاب "فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران در گفتوگو با خبرنگار ایلنا با بیان اینکه خودکشی تابع یک سری از مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در جامعه است، گفت: همه افراد جامعه به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تاثیر کرونا و مشکلات ناشی از آن قرار گرفتهاند. گاهی اوقات در این میان کودکان یا سالمندان بیشتر آسیب را میبینند، البته این آسیبها متفاوت است، اما معتقدم اثرات روحی روانی ناشی از کرونا مانند خودکشی تازه در حال شروع شدن است.
وی ادامه داد: اگرچه در طول مدت یک سال و نیم گذشته، کرونا روی مشکلات روحی و روانی مانند افزایش خشونتها، انزوای اجتماعی، خشونت خانگی و خودکشی تاثیر داشته است، اما مانند خیلی از رخدادهای دیگر مانند زلزله که در دوره بحران، انسجام اجتماعی شکل میگیرد در این دوره نیز در کوتاه مدت این انسجام شکل گرفته و شاید تصور کنیم در این شرایط جامعه زنده است و همه به یکدیگر کمک میکنند اما کرونا نه تنها یک بیماری بلکه یک بحران اجتماعی است و تاثیرات آن را در زندگی پس از گذراندن بحران باتوجه به اینکه نظم جامعه از بین رفته و معاش خیلی از افراد دچار اختلال شده و روابط و مناسبتهای اجتماعی از بین رفته است، خواهیم دید.
جامعهشناس و پژوهشگر و نویسنده کتاب "فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران با بیان اینکه میزان تابآوری افراد در جامعه در حال کم شدن است و سطح تحمل و مدارای اجتماعی افراد کاهش پیدا کرده است، تصریح کرد: البته باید این موضوع را در نظر بگیریم که کرونا به تنهایی تاثیرگذار نیست و باعث افزایش خشونت و خودکشی نمیشود، بلکه مشکلات اقتصادی، تورم و بیکاری نیز در این فرآیندها تاثیرگذار است.
بهرامی با بیان اینکه بررسی آمارها در این زمینه روند رو به رشد را به ما نشان میدهد، گفت: در سال ۹۹ نسبت به ۹۸ میزان مرگ و میر به دلیل خودکشی افزایش پیدا کرده است و این نشان میدهد پیکهای متعدد کرونا در این زمینه چه میزان تاثیر داشته است. در اورژانس اجتماعی نیز در این مدت ما بنابر تماسهای گرفته شده، شاهد افزایش خشونتها هستیم و این نشانگر این است که آستانه تحمل جامعه پایینتر آمده و انسانهایی که زمینه بروز خودکشی دارند در شرایط پاندمی کرونا زودتر به کام مرگ و سمت خودکشی میروند.
وی با تاکید براینکه معتقدم تاثیرات کرونا تازه در حال بروز است، خاطرنشان کرد: اگر سیاستهای دولت نتواند راهی برای این خشم فروخورده کرونا پیدا کند، قطعا با مشکلات بسیاری مواجه خواهیم شد، چراکه مرگهای ناشی از بیماری کرونا مرگهای طبیعی نیست، بلکه یک نوع مرگی است که شرایط اقتصادی، سیاسی و شرایط دولت در آن دخیل بوده است. با توجه به اینکه کرونا در تمام کشورهای دنیا رخ داده و همه را درگیر کرده است، میزان توانمندی مقابله با بیماری در کشورها ممکن است از سوی افراد یک جامعه مورد سنجش قرار گیرد و بنابراین مرگهای ناشی از کرونا در دوران شیوع این بیماری، باعث نارضایتی مردم شد.
رییس سابق دبیرخانه آسیبهای اجتماعی استان تهران درباره کانونهای خودکشی گفت: ما کانونهای خودکشی داریم و اگر میگوییم به طور مثال خودکشی در برخی استانهای غربی زیاد است به این منظور نیست که همه استان با این آسیب مواجه است در چند شهرستان این آسیب وجود دارد، اما آن چیزی که اهمیت دارد این است که در آخرین بررسیها مشخص شده کانون خودکشی از غرب ایران به مرکز و سایر مناطق کشور از جمله استانهای کهگیلویه و بویراحمد، بندرعباس، استان مرکزی، گیلان، تهران و سایر مناطق مانند خراسان شمالی در حال تغییر است.
بهرامی با بیان اینکه البته هنوز در استانهای غربی مانند ایلام آمار خودکشی بالاست، تصریح کرد: اما این آمار یک روند کاهشی تدریجی دارد، البته این روند خیلی قابل توجه نیست، اما در یک سری از مناطق دیگر کشور وضعیت خودکشی در حال شیوع است و این موضوع نگران کننده است و اگر در گذشته برخی از مناطق غربی این آسیب وجود داشت در حال حاضر بسیاری از مناطق کشور درگیر این آسیب هستند. و ما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که خودکشی نیز مانند سایر موضوعات قدرت شیوع دارد و با توجه به اینکه ما در یک کشوری زندگی میکنیم که اخبار خودکشی را بسیار خوب و عالی بدون نقص منتشر میکنیم و جامعه این را میپذیرد که خودکشی نیز مانند سایر مرگها یک نوع مرگ طبیعی است.
وی با اشاره به نقش رسانهها در انتشار اخبار خودکشی گفت: متاسفانه نقش رسانهها در انتشار اخبار خودکشی بسیار ویرانگر است، چراکه اصول حرفهای در انتشار اخبار خودکشی رعایت نمیشود و تیتر خودکشی در سر تیتر خبرها قرار میگیرد مانند خبر خودکشی دختران اصفهان، در حالی که نمود خودکشی در اصفهان بسیار کم است، اما وقتی رسانهها چنین اخباری را منتشر میکنند و اعلام میکنند که در پلی در اصفهان فردی اقدام به خودکشی کرده است، جامعه این را میپذیرد که اصفهان نیز کانون خودکشی است و این رفتار به عنوان یک رفتار برای مواجه با مشکلات زندگی روزمره تلقی میشود. بنابراین سیاستها باید به نوعی باشد که تدبیری برای پیشگیری از خودکشی در آنها وجود داشته باشد.
جامعهشناس و پژوهشگر و نویسنده کتاب "فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران با اشاره به خودکشی در بین مردان و زنان گفت: در بین زنان تقریبا ۷۱ درصد قربانیان خودکشی زیر ۴۰ سال هستند و در بین مردان ۸۰ درصد زیر ۴۰ سال هستند. بنابراین این آمارها مشخص میکند که خودکشی خاص قشر جوان در جامعه ما است که از سنین ۱۵ تا ۴۰ سال را شامل میشود. در ایران نیز مانند سایر دنیا مردان بیشتر از زنان خودکشی میکنند اما در مقایسه با سایر کشورها در ایران زنان نسبت به سایر زنان دنیا بیشتر خودکشی میکنند.
بهرامی با بیان اینکه در مورد مناطق غرب ایران اگرچه زنان قربانی میشوند، اما آمار مردان همچنان بیشتر از زنان است، خاطرنشان کرد: من در کتاب فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران درباره تغییرات از جهان سنت به مدرن و تاثیر آن بر جوامع بررسیهای میدانی انجام دادهام و باید بگویم در کل جامعه ما آمار خودکشی روند رو به رشدی دارد و این روند در طی سالهای ۹۷ تا ۱۴۰۰ رشد بیشتری از سالهای قبل داشته است؛ سیاستهای ما اگرچه علمی است، اما نتواسته در قبال این رشد کارآمد باشد. اگر برنامههای جامع و کاملی در سطوح مختلف در خانواده، مدرسه، رسانه، فضای شهری، محیط کار و…اجرا نشود، قطعا روند رو به رشد ادامه خواهد داشت، چراکه با شرایط امروز ما بسیار ارتباط دارد و ما نتواستهایم این مرگها که قابل پیشگیری و پیش بینی است را کنترل کنیم.
وی ادامه داد: ۵۷ درصد مرگهای بر اثر خودکشی به دلیل حلق آویز کردن است. مسمویت با قرصها و سموم نیز تقریبا ۲۰ درصد است. خودسوزی مابقی مرگهای ناشی از خودکشی است. آگاهی خانواده نسبت به جوانِ درگیر بحران خودکشی بسیار مهم است، گاهی اوقات خانواده نمیداند که فرد میخواهد خودکشی کند و روش برخورد با او را بلد نیست و نمیداند که از چه سازمان و چه نهادی مانند اورژانس اجتماعی کمک بگیرد.
رییس بهزیستی قرچک تصریح کرد: گاهی اوقات بیشتر افرادی که خودکشی میکنند و خودکشی آنها منجر به مرگ میشود، بارها بارها قبل از این خودکشی فریاد میزند که خودم را میکشم اما متاسفانه گوش شنوایی در خانواده وجود ندارد و توجه نمیکنند، چرا که مشکلات خانواده زیاد است و به عبارتی شرایط خانواده آسیب دیده است. بر اساس مطالعات میدانی بنده در کتاب "فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران" ۷۵ درصدخودکشیها در خانوادههای فقیر و متوسط اتفاق میافتد، یعنی کسانی که دچار مشکلات اقتصادی هستند و اختلالات روحی و روانی دارند. بنابراین خیلی از خانوادهها میدانند که فرد قصد خودکشی دارد اما بلد نیستند کمک کنند و کمک هم نمیکنند. رسانه، مدارس، دانشگاه و سازمانها باید این موارد را آموزش دهند اما متاسفانه رسانهها در این قضیه ناخواسته بحران ایجاد میکنند. در واقع رسانهای کردن موارد خودکشی نه تنها به کاهش خودکشی کمک نمیکند بلکه برای افرادی که درگیر افکار خودکشی هستند، سم کشنده است.
بهرامی در پاسخ به این سوال که عوامل سیاسی و اقتصادی چقدر در افزایش خودکشیها تاثیر گذار است، تصریح کرد: خودکشی از طبقات پایین جامعه که دچار مشکلات روحی و روانی بودند به طبقات اجتماعی دارای تخصصهای علمی رخنه کرده و این نشان از یک بحران در جامعه است و این برای جامعه خطرناک است چراکه این افراد الگو و مرجع در جامعه هستند و این موارد باعث افزایش ناامیدی و یاس و مرگِ نشاط اجتماعی میشود.
وی همچنین درباره ممنوعیت فروش ادوات خودکشی گفت: همانطور که مواد مخدر وجود دارد، ادوات خودکشی هم به راحتی در دسترس همه افراد است و مهم این است که سطح سلامت اجتماعی و سلامت روان در جامعه بالا باشد. باید نوجوانان و کودکان و افرادی که در دوره بحران هستند به گونهای سلامتشان را تامین کنیم که درگیر افکار خودکشی نشوند و خانواده آگاهی داشته باشد که اگر فرزند وی درگیر افکار خودکشی شده و سرنخهای کلامی و رفتاری نشان میدهد بداند که در معرض بحران خودکشی است و بتواند مصونیت برای وی ایجاد کند.
جامعهشناس و پژوهشگر و نویسنده کتاب "فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران با بیان اینکه انسانها در هر شرایط موقعیت اقتصادی و اجتماعی که قرار دارند ممکن است در یک سلسله شرایط نابرابر اقتصادی و اجتماعی باشند، تصریح کرد: یک سری از موضوعات است که میتواند چه در بین طبقات فقیر و چه طبقات متوسط و مرفه جامعه وجود داشته باشد و آن موضوعات این است که ممکن است به افراد توجه نشود و نگاه غیرانسانی به آنها شود گاهی اوقات انسان میخواهد خود را به عنوان یک انسان در کل دنیا بازتعریف کند و بخاطر درد معاش یا به دلیل بیکاری خودش و مشکلات اقتصادی نیست بلکه دردی فراتر از درد خودش دارد و این باعث خودکشی فرد میشود.
بهرامی تاکید کرد: خودکشی یک کنش اعتراضی است در حقیقت فردی که اقدام به خودکشی میکند ممکن است به مرگِ معنا رسیده باشد. معتقدم انسانی که در طبقه مرفه خودکشی میکند، تفاوتی با فردی که در طبقه فقیر خودکشی میکند ندارد، چراکه ممکن است آن فرد در طبقه فقیر یا متوسط درگیر یک سری نارضایتی در مسائل خرد خانواده باشد و نگاه انسانی به او نشود و مورد خشونت باشد، اما فرد طبقه مرفه نسبت به خشونت تعمیم یافته به جهان هستی و پیرامونی خود اعتراض داشته باشد و اقدام به خودکشی کند. بنابراین نباید تصور کنیم که تفاوت بنیادین بین خودکشی در طبقه پایین جامعه و خودکشی در بین افراد مرفه جامعه وجود دارد.
وی درباره افکار خودکشی تصریح کرد: فساد در سیستمهای مالی و اداری نقش زیادی در ناامیدی و در نهایت افکار خودکشی دارند، جایی که امید میمیرد خودکشی ایجاد میشود. جایی که احساس خوب، انسان دوستی و حمایتگری میمیرد خودکشی جایگزین میشود. هدف علوم پیشگیری از آسیب نیز باید شناخت عوامل محافظت کننده باشد. بسته به تنوع فرهنگی و اجتماعی مهمترین عوامل حفاظت کننده، حمایتهای اجتماعی و توجه واقعی به خواستهها و جایگاه انسانی افراد و افزایش تحمل و تاب آوری است. دور کردن ادوات خودکشی از فرد نیز نقش مهمی در پیشگیری از خودکشی دارد، اما مهمترین عنصر این است فردی که در شرایط بحرانی قرار دارد بداند که میتواند از دیگران کمک بگیرد و این شرایط بحرانی را طی کند. همچنین فعالان اجتماعی، رسانهها و خبرنگاران باید به اصول حرفهای متعهد باشند و باید به خانوادهها این آموزش داده شود که در شرایط بحران، یکدیگر را حفظ کنند.