“سهام شرکت ها بلیت لاتاری نیستند، در هر سهام، شرکتی نهفته است.”- پیتر لینچ
چیزی که پیتر لینچ گفته کاملاً درست است. وقتی شما سهامی میخرید، در حقیقت بخشی از شرکت را خریداری میکنید و برای اینکه بدانید با قیمت درستی دست به خرید زدهاید، باید ارزش حقیقی آن را بدانید.
سرمایه گذاران حرفهای این کار را با بررسی اصول بنیادی شرکت انجام میدهند. یک سری اصول برای عملکرد یک شرکت وجود دارد: مقدار پولی که تولید میکند، مقدار بدهی که دارد، چیزهایی که میگویند احتمال سودآور بودن شرکت برای شما در آینده چقدر است.
شما اصطلاح “تحلیل بنیادی” را در مبحث سرمایه گذاری زیاد خواهید شنید. ولی مواظب باشید که این اصطلاح شما را نترساند. این فقط یک اصطلاح زرق و برق دار است که در مبحث سهام به “انجام بهموقع تکالیف” اشاره دارد.
این یعنی تحلیل همهچیزهایی که بر ارزش سهام تأثیر میگذارند، بهجای اینکه فقط بر “خبرهای داغ” از اینترنت یا همسایه بغلدستیتان تکیه کنید. مشکل اینجاست که چیزهای زیادی وجود دارند که بر ارزش یک سهام تأثیر میگذارند.
ابتدا به موضوعات آشکار اشاره میکنیم: چیزهایی مثل فروش، سود و میزان دارایی های شرکت. بهطور مثال، ایران خودرو مقدار بسیار زیادی دارایی در اختیار دارد: همه شرکت ها و کارخانههای مونتاژ باعث افزودن ارزش بسیار زیادی میشوند. ولی به خاطر داشته باشید که این شرکت و صنعت خودروسازی بارها تا مرز ورشکستگی پیش رفته اند و این بدان خاطر است که فروش و سود شرکت در حال کاهش و سقوط است.
سپس به دارایی های نامشهود میرسیم: چیزهایی مثل شهرت شرکت، شناخته شده بودن برند (سلامی کنیم به مهرام) و کیفیت مدیریتش و درنهایت چیزهایی وجود دارند که فراتر از کنترل یک شرکت هستند، مثل وضعیت آینده اقتصاد جهانی، یا حمله موجودات فضایی تغییر شکل دهنده از کهکشان آندرومدا. این اتفاقات خارج از کنترل شرکت میتوانند بسیار پیچیدهتر از اینها باشند.
حالا بعضی از تحلیل گران در این نقطه فقط کنار مینشینند و تصمیم میگیرند خیلی خودشان را اذیت نکنند. آنها یا شرکت را رها کرده و به سراغ شرکت دیگری میروند و یا کاری میکنند که به آن “تحلیل تکنیکال” میگویند. ما در این دوره آموزشی راجع به آن صبحت نخواهیم کرد، ولی این نوع تحلیل به شکل ساده یعنی ارزیابی سهام شرکتها بر اساس داده های و نمودارهای بازار. برای اطلاع بیشتر مقاله “تحلیل تکنیکال چه اطلاعاتی به شما میدهد؟” را بخوانید.
ولی بقیه سربازها آماده کار هستند. آنها درک میکنند که همیشه یک شک و شبههای در جهان خواهد بود که البته قابل مدیریت نیز هست و بخشی از مدیریت آن فقط با انجام تکالیف محقق میشود. به ویژه با گشتن به دنبال سهامی که ارزشی کمتر از ارزش ذاتی شان دارند. در درس بعدی به این موضوع میپردازیم.
منبع: مدیرمالی