به گزارش بورس تابناک، بورس در هفتهای که پشت سر گذاشتیم، باز هم نتوانست سهامداران را راضی نگه دارد. این هفته خبرهای مهمی پیرامون اقتصاد، سیاست و بورس منتشر شد که برآیند این خبرها در نهایت تاثیر منفی بر بورس گذاشت و شاخص کل را با اُفت مواجه کرد.
مهمترین خبرهایی که در هفته جاری منتشر شد، خبر تداوم پرداخت ارز ۴۲۰۰ به شرکتهای دارویی، برگزاری جلسه ستاد تنظیم بازار پیرامون تصمیم گیری درباره قیمت خودرو، افزایش میزان مصرف گاز خانگی و تقویت قطع گاز صنایع پتروشیمی، سیمانی و فولادی، صحبتهای رئیس سازمان برنامه و بودجه مبنی بر نبود کسری بودجه در لایحه بودجه ۱۴۰۱ و تمرکز بر درآمدهای پایدار و جهش قیمت گاز در دنیا و متعاقب آن جهش قیمت نفت و رسیدن آن به بالای ۸۲ دلار بود.
در این هفته شاخص کل در مقایسه با چهارشنبه هفته گذشته با اُفت ۳.۱۴ درصدی دوباره کانال ۱.۴ میلیون واحدی را از دست داد و به سطح یک میلیون و ۳۹۴ هزار و ۱۰۵ واحد سقوط کرد. با این اُفت، میزان بازدهی بورس از ابتدای امسال تا پایان هفته جاری به مثبت ۶.۶۱ درصد رسید.
همچنین شاخص کل هموزن با اُفت ۱.۱۶ درصدی نسبت به آخرین روز معاملاتی هفته گذشته به ۳۸۳ هزار و ۴۷۰ واحد رسید. بدین ترتیب، میزان اُفت شاخص کل هموزن در مقایسه با ابتدای سال به ۱۲.۸۱ درصد رسید؛ بدان معنا که سهامدارانی که در سبد خود وزن بیشتری را به نمادهای کوچک داده بودند هم اکنون متضرر شده اند.
شاخص کل فرابورس نیز ۱.۳۶ درصد در هفته جاری در مقایسه با هفته گذشته کاهش یافت و روی سطح ۱۹ هزار و ۹۶۷ واحدی قرار گرفت.
در هفته منتهی به سوم آذر ۱۴۰۰ در میان صنایع فعال در بازار سرمایه، صنایع ماشین آلات، مخابرات و نرم افزار و خدمات بهترین بازدهی و صنایع صنایع حمل و نقل از طریق راه آهن، بانکها و موسسات اعتباری و بنادر و کشتیرانی بدترین بازدهی را داشتند.
نماد وفتخار با بیش از ۵۵ درصد رشد قیمت، بالاترین بازدهی و حسیر با ۱۹ درصد اُفت پایینترین بازدهی را در بین سهام حاضر در بازار سرمایه به خود اختصاص دادند.
در هفتهای که پشت سر گذاشتیم، در میان شرکتهای فعال در بازار سرمایه شستا، انرژی سه و خبهمن بیشترین ارزش معاملاتی را به خود اختصاص دادند.
ایمان رئیسی، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار بورس تابناک گفت: متاسفانه برخی افراد به اشتباه فکر میکنند، میتوانند مشکلاتی که در بازار سرمایه بوجود میآید، به گردن یک نفر یا یک عامل بیندازند. این عامل میتواند فروش اوراق باشد. اما تنها عامل تاثیرگذار نیست. برخی اوقات این مشکل را به گردن حقوقیها میاندازیم و میگوییم حقوقیها تاثیر منفی بر بازار میگذارند. بعضی مواقع حقیقیهایی را که بدون دانش وارد بازار سرمایه شدند، مقصر میدانیم. بعضی مواقع کاهش نرخ دلار را عامل نزولی شدن بازار می دانیم.
وی ادامه داد: اما متغیر اصلی که کمتر به آن پرداخته شده، شرایط اقتصادی نابسامانی است که در آنیم. وعده و وعیدهایی که راجع به گشایشهای اقتصادی و برداشته شدن تحریمها داده شده است، باعث بروز روزنههای امید در کشور میشود، اما واقعیت این است که باید متغیرهای بنیادی در کشور تغییر کند تا تاثیر آن را در بازار ببینیم.
رئیسی اظهار داشت: قوانینی که نسنجیده در بازار سرمایه اجرایی میشود از قبیل محدود کردن دامنه نوسان در سال گذشته همانند سال ۹۲ که با کارهایی مثل محدود کردن فروش اجرایی شد، بازار را به کما بردند. از سوی دیگر، فشارهای جانبی از قبیل بحثهایی که پیرامون صندوق پالایش پیش آمد و بحثهای پیرامون نرخ گذاری دستوری و انواع نرخ ارز (نیمایی و آزاد و ...) و فروش اوراق توسط برای تامین بودجه نشان میدهد که فشار زیادی در سطح اقتصاد کلان وجود دارد و گاهی دولت مجبور میشود این فشار را به بخشهای دیگر اقتصادی وارد کند؛ هرچند آثار منفی زیادی داشته باشد.
این تحلیلگر بازار سرمایه افزود: اتفاقی که در یک سال گذشته افتاد، حاصل تصمیمات عجولانهای است که دولت در سال پایانی عمر خود جهت تامین کسری بودجه و فروش سهام دولتی گرفت و اعتمادی را که پس از گذشت چند سال (سال ۱۳۹۲ و قوانین مربوط به خوراک پتروشیمی ها) به خاطر همین شکل تصمیمات از بین رفته بود، به دلیل تورم و وجود نقدینگی احیا شده بود را مجددا از بین برد تا بازار باز هم به کما برود؛ اما اتفاقی که باید در عرصه کلان بیفتد تا از لحاظ بنیادی تغییراتی ملموس بینیم و بازار سرمایه را که دماسنج اقتصادی است سبز کند، کاهش تحریمها و ورود پولهای بلوکه شده در خارج از کشور است که در این سالها شرایط سخت اقتصادی را ایجاد و بازاری متلاطم و غیر قابل پیش بینی ایجاد کرده است.
نکتهای که در مورد بازار ما در این دو سال قابل تامل است، نسل جدیدی است که سرمایه گذار نیستند، بلکه به گمان خود آمده بودند از این پولی که ریخته شده بود بردارند و فرار کنند؛ غافل از این که بازار از آنها زرنگتر است و گرفتارشان کرد. در روزهایی بسر میبریم که قیمت سهمها دو سال قبل آرزوی هر خریداری بود؛ با این تفاوت که فروش شرکتها و سود آوری شان نسبت به آن زمان رشد چشمگیر نیز داشته است. حکایت سرمایه گذاری به این صورت نیست که امروز برود و فردا برگردد. جریان سرمایه گذاری امری است بلند مدت که باید شرایط جذابی همراه با آرامش باشد تا مجددا به شرایط رونق بازگردیم.