نبود چشمانداز، نه نسبت به یک سال دیگر، نسبت به دو یا سه روز دیگر و شروع هفته، از جمله موضوعاتی است که در پایان روزهای کاری بازار، فعالان این حوزه و حتی سهامداران خرد در نوشتههایشان به آن میپردازند. آنهایی که درباره این موضوع مینویسند نسبت به بیثباتی قوانین و تصمیمها در کشور گلایه دارند و مدتهاست که روی این موضوع پافشاری میکنند که هر مسوول و مقامی نباید درباره حوزه اقتصاد صحبت کند و در آن دخالت، چرا که این کار باعث به هم ریختن آرامش روانی بازار و ایجاد ترس و دلهره در سرمایهگذاران میشود. دیروز در همین رابطه سعید ابراهیمی، فعال حوزه بورس در توییتر خود نوشت: «شما بهجز روزهای هفته، وقتی چهارشنبه کشور میره تعطیلات تا شنبه از تصمیمات مسوولان ترس داری، یعنی سرمایهگذاری مساویست با انتهای ریسک!» در ادامه نوشتن با هشتگ امنیت سرمایهگذاری، جعفر خیرخواهان، پژوهشگر هم در توییتر خود نوشت: «یک علت رشد اندک ایران. با تورم ۲رقمی عدد و رقمها به ریال از دستم خارج شده، به دلار عرض میکنم. در نبود امنیت سرمایهگذاری دهها یا شاید صدهامیلیارد دلار از دارایی ایرانیان به شکل سرمایههای مرده مثل زیورآلات بر دست و گردن زنان و سکه طلا در پستوی خانهها نگه داشته میشود.» این هشتگ در مدت زمان کمی از راه افتادنش، توانست توجه خیلی از کاربران حوزه بورس و اقتصاد را به خود جلب کند و افراد زیادی با استفاده از آن از تجربیات و خواستههایشان در این حوزه یعنی امنیت سرمایهگذاری نوشتند. پیام الیاسکردی، فعال حوزه بورس هم در توییتر خود با استفاده از این هشتگ نوشت: «وقتی امنیت سرمایهگذاری نباشد سرمایه میشود دلاری زیر بالشت یا سکهای در پستوی خانه یا ملکی در بیابان. اگر به دنبال تولید و اشتغال هستید ریسکها را کاهش دهید، ابهامی را برطرف کنید. همین امروز ببینید با سرمایههای مردم در بورس چه کردید؟ برایشان هر شب تصمیمی تازه گرفتید!» مساله قابلتوجه در رابطه با هشتگها و استقبال از آنها این است که هرچقدر هشتگها به زندگی روزمره، تجربیات و مطالبات بهروز مردم نزدیک باشند، خیلی زود و سریع در توییتر داغ میشوند و توجهها را به خود جلب میکنند و البته کاربران هم دیگر با رودربایستی و تعارف و خودسانسوری مطالب خود را در این شبکه اجتماعی منتشر نمیکنند و تقریبا خیلی راحت و بیپرده حرفهای خود را در صفحههایشان مینویسند. اما راه افتادن هشتگ امنیتسرمایهگذاری در توییتر فارسی آن هم در روزهایی که مذاکرات هستهای در حال انجام است، از چشم هواداران دولت سیزدهم دور نماند. آنها در ابتدای راه افتادن این هشتگ در توییتر فارسی نسبت به آن هیچ موضعی نگرفتند و سکوت کردند اما با گذشت زمان و داغ شدن این هشتگ که تا ظهر دیروز بیش از ۱۸۰۰ نفر از کاربران توییتر با استفاده از آن توییتهایی منتشر میکردند، مجبور به واکنش شدند. هرچند این واکنشها گذرا بود و تعداد کمی از هواداران دولت که با پروفایل بدون عکس و نام و نشان واقعی بودند درباره آن نوشتند. آنها به این موضوع پرداختند که این هشتگها و کارکردشان، تحت فشار قرار دادن دولت سیزدهم است. به اعتقاد آنها این هشتگها باعث میشود که توجه رسانههای فارسیزبان خارج از کشور به این موضوع جلب شود و طبیعی است که شب در بخشهای خبری خود درباره مطالبه مردم در حوزه سرمایهگذاری و امنیت آن در کشور برنامه بسازند. آنها کم و بیش به این مساله اشاره میکردند که دست به دست دادن این دو موضوع باعث میشود که توجه عموم مردم یعنی مردم کوچه و بازار هم به این مساله جلب شود و به ایجاد فضای یاس و ناامیدی در کشور دامن بزند و دولت سیزدهم زیر سوال برود.
اشاره دیگر آنها این بود که چرا در زمان دولتهای یازدهم و دوازدهم که مذاکرات هستهای در حال انجام بود، خبری از این هشتگها در توییتر نبود. اما در ادامه نوشتن با هشتگ #امنیت_سرمایهگذاری، جواد فلاحیان، فعال حوزه بورس در صفحه توییتر خود نوشت: «رانت ارز ۴۲۰۰ تومانی، قیمتهای دستوری، بوروکراسی اداری برای اخذ مجوز کسب و کار، نوسانات نرخ ارز، تحریم، فساد اداری، کسری بودجه دولت و جبران آن از منابع تورم زا، همگی امنیت سرمایهگذاری در کشور را با مشکل روبهرو کرده است. در این روزها اهمیت این موضوع در بودجه ۱۴۰۱ دو چندان شده است.» در این میان کاربران به وزیر اقتصاد دولت سیزدهم هم در نوشتههایشان اشارهای داشتند.
سعید درخشانی، فعال حوزه اقتصاد در توییتر خود با مخاطب قرار دادن احسان خاندوزی و استفاده از هشتگ امنیت سرمایهگذاری نوشت: «با توجه به عدمسرمایهگذاری در اقتصاد ایران در ۱۰سال اخیر، مهمترین اولویت امروز ایران باید سرمایهگذاری و توسعه باشد که از مسیر حمایت از سرمایهگذاری حاصل میشود، به خاطر منافع کوتاهمدت به توسعه بلندمدت کشور آسیب نزنیم.»
هشتگ امنیت سرمایهگذاری تا ساعت ۱۴ دیروز حدودا توسط دوهزار نفر از کاربران توییتر مورد استفاده قرار گرفت. هشتگی که انتقاد از سیاستهای اقتصادی دولت سیزدهم و دولتهای گذشته، نبود چشماندازی نسبت به آینده اقتصاد و عدمثبات در تصمیمهای مسوولان از جمله محورهای آن بود.