به گزارش تابناک به نقل از ایلنا، علی صوفی دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات درباره لازمه تغییر زبان اصلاحطلبان و بازسازی ارتباط با مردم، گفت: هرگونه گفتمانی که به خروج از بحرانهای موجود معطوف نباشد انتزاعی بوده و جذاب نخواهد بود. قطعا محور گفتگوها و گفتمانسازی باید به اوضاع فعلی جامعه و وضعیت نابسامان و ناهنجاری که الان مردم با آن درگیر هستند معطوف باشد. در غیر این صورت آن گفتمان جواب نخواهد داد.
وی افزود: به نظرم، مهمترین و محوریترین بحثی که مطرح میشود، مربوط به عدالت اجتماعی است. گفتمانی واقعگرایانه، عملگرایانه و جامع بر حول این محور برای حل مشکلات فوری مردم در کوتاه مدت، میان مدت و هم بلند شکل گرفته و آن مسیر ادامه یابد. نه اینکه این بحث را در مقطعی به صورت شعاری که میتواند با توجه به شرایط روحی و معیشتی مردم جذابیت داشته باشد، گر گرفته و بعد از مدتی فراموش شود. یعنی مردم اصالت در گفتمان و کسانی که این بحث را مطرح میکنند ببینند.
فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: موضوع دیگری که وجود دارد این است که رهبری اصلاحطلبی برای گسلهایی که امروز وجود دارد، باید راه حلهایی داد تا این گسلها مثل فاصله طبقاتی فعال نشود. شما میدانید کسانی که این شعارها و این حرفها را میزنند، باید زندگی سادهای داشته باشد و شکل زندگی آنها باید هم سطح زندگی مردم باشد. اگر اینحرفها بخواهد میان مردمی که به نان شب محتاج هستند و فردی که پول تو جیبیاش میلیاردتومان است زده شود، اختلاف فاحشی خواهد بود و مردم آن صحبتها را نمیپذیرند. بنابراین الان این مورد ایجاد شده است.
صوفی تصریح کرد: جریان اصلاح طلبی ریشه در جریان چپ اوایل انقلاب دارد. جریان چپ اوایل انقلاب در مقابل جریان راست که وابسته به بازار بود قرار گرفت. برای همین این تقابل برای مردم جذابیت داشت. چون این افراد کسانی بودند که سطح زندگی آنها با مردم تفاوتی نداشت و در مقابل جریانی که بیشتر بازاری و سرمایه دار بود، سوالاتشان جذابیت بیشتری داشت. اما الان دیگر به این شکل نیست. امروزه ما در میان اصلاح طلبان کسانی را داریم که فاصله طبقاتی آنها شبیه مردم نیست. بنابراین اصلاح طلبان باید روی گسلهایی که به وجود آمده کار کنند. اگر این گسلها فعال شوند همه چیز را با خودشان خواهند برد.
این فعال سیاسی ادامه داد: یکی از مهمترین معضلی که اصلاح طلبان با آن مواجه هستند، از دست دادن سرمایه اجتماعی گذشته است. اصلاح طلبانی که تا سال 96 پشت هر کسی قرار گرفتند، توانستند او را در انتخابات پیروز کنند بعد از آن سال، دیگر موفقیتی نداشتند. دلیل آن فقط به اصلاح طلبان برنمیگردد در اصولگرایان نیز به همین شکل است اما دامن اصلاح طلبان را گرفته و مردم قهر کردند. اساسا آنها امیدی به جریانات سیاسی از جمله اصلاح طلبان ندارند. اینکه اصلاحطلبان چه طور میتوانند این امید را ایجاد کنند هنر بزرگی است که آنها باید به خرج دهند.
وزیر پیشین دولت اصلاحات درباره ریشه سیاست گریزی نسل امروز که نسبت به انتخاب رئیس جمهور و نماینده مجلس بی تفاوت شده و امروز فقط خواستار زندگی آرام است گفت: هرم مازلو در جامعه شناسی به عنوان یک نظریه قابل قبول، مطرح است. مردم یکسری نیازهایی دارند که آن نیازها اولویت بندی شده است و تا آن نیازهای ابتدایی و اولیهشان تامین نشود سراغ نیازهای بعدی نخواهند رفت. بنابراین تامین معاش سطح اول این هرم است که مردم نیاز دارند آن را برطرف کنند. در غیر این صورت به مسائل مسائل معرفتی، سیاسی فکر نخواهند کرد. در حال حاضر ما در این شرایط قرار گرفتیم. آنهایی که شاغل نیستند وضعشان بحرانی است. اما آنهایی که شاغل هستند، حقوقشان ناکافی است و همه مردم این واقعیت را مطرح میکنند که کاری به سیاست ندارند، کاری به این ندارند که این جناح یا جناح دیگر باشد، چه کسی رئیس جمهور باشد چه کسی نماینده مجلس باشد آنها میخواهند شرایط زندگی حداقلی از جمله حقوق، تامین مسکن و تشکیل خانواده فراهم شود. الان به علت فقر شدید، این افت فکری را که به پایینترین حد خود رسیده است را در جامعه میبینیم.
این فعال سیاسی در پیش بینی آینده اصلاح طلبان گفت: بهتر است در اینجا اصلاح طلبان و اصلاح طلبی را از یکدیگر تفکیک کنیم. آینده اصلاح طلبی روشن است. آینده از آن اصلاح طلبی است یعنی در خیلی از موارد مثل برگزاری انتخابات، حذف نظارت استصوابی، پاسخگو بودن شورای نگهبان درباره رد صلاحیتها که اصلاح طلبان به دنبال اصلاح آن بودند جریان اصولگرا هم خواهان اصلاحات است. قبلا فقط اصلاحطلبان از آن موارد ضرر میدید و اصولگرایان از آن به عنوان یک رانت، برای ورود به قدرت استفاده میکردند ولی حالا جناح مقابل نیز با اصلاح طلبان هم نظر است. بنابراین اصلاح طلبی یک نیاز اساسی، ضروری و دائمی جامعه برای گذر از وضع نامطلوب به وضع ایدهآل است. اصلاح طلبی جریانی است که میخواهد جامعه را از این مرحله عبور دهد. بنابراین در اصلاح طلبی آینده، روشن و همیشه زنده و فعال است. اما چه کسانی آن را نمایندگی کنند؟ آیا این اصلاح طلبانی که امروز هستند میتوانند این کار را انجام دهند؟ اصلاح طلبان دیگر یا نسل جدیدی میخواهد؟ اینجاست که محل بحث است.
وی افزود: به نظرم شاید اصلاح طلبان موجود نتوانند آن پروسهای که اصلاح طلبی اقتضا میکند بتوانند آن را پیش ببرند و آن را نمایندگی کنند. اصلاح طلبان موجود مثل جریان چپ سابق نیستند. آن شجاعت و اخلاصی که در جریان چپ وجود داشت در جریان اصلاح طلبی امروز دیده نمیشود. اصلاح طلبان موجود، گرایش به قدرت دارند و به آن آلودهاند. با وجود حضور اصلاح طلبان در بدنه دولت و جاهای مختلف در دوران هشت ساله ریاست جمهوری آقای روحانی، شاهد اصلاح طلبی نبودیم.
در پایان او تاکید کرد: دو گانه اصلاح طلب و اصلاح طلبی به عنوان یک پدیده نوظهور در دوران آقای روحانی به وجود آمد و در واقعیت خودش را نشان داد. حالا هم کسی منکر این موضوع نیست که این دوگانه وجود دارد. این دوگانه نشان میدهد، اصلاح طلبان وقتی به قدرت میرسند برای حفظ خودشان دست از اصلاح طلبی میکشند. چون اصلاح طلبی هزینه دارد و حاضر نیستند هزینه بپردازند و باید خودشان را حفظ کنند. در نهایت میتوانیم بگوییم اصلاح طلبان موجود، آلوده به قدرت و نگاهشان نیز به قدرت معطوف شده و نمیتوان از آنها انتظار داشت که رسالت اصلاحطلبی را پیش ببرند.