به گزارش «تابناک»، زمانی که در اثر اضطراب مزمن دچار حمله عصبی میشوید، احساس میکنید قفسهی سینه شما به سمت داخل فشرده میشود. فشاری را حس میکنید که انگار که کسی روی دندههای شما ایستاده است. به طرز هشداردهندهای نسبت به ریتم نفس کشیدن خود آگاه میشوید. احتمالا با خود فکر میکنید که نکند نفس بعدی آخرین نفسی باشد که میکشید؟!
انگار بدون اینکه زیر آب باشید در حال غرق شدن هستید. با خود فکر میکنید “نمیتونم نفس بکشم! دارم میمیرم! بعد با قدرت ادامه میدهید… نفس بکش… نفس بکش…”
تپش قلب، تنگی نفس و بالا رفتن ضربان قلب فقط تعدادی از واکنشهای ترسناکی است که در هنگام حمله عصبی در فرد اتفاق میافتد. ممکن است این علائم تشدید پیدا کند و افزایش یابد تا جایی که لرزش غیرعادی، تعریق، فشرده شدن سر و احساس خفگی را به فرد تحمیل کند.
برای روشن شدن بیشتر موضوع بحث خود را با تعریف اضطراب از زبان بوئن آغاز میکنیم.
به واکنش بدن به یک تهدید واقعی یا خیالی اضطراب گفته میشود. این فرآیند به نوعی در تمام جانداران وجود دارد.
موری بوئن، پدر نظریه نظامهای طبیعی، معتقد است دو نوع اضطراب در انسان وجود دارد:
احساس ناخوشایندی که هنگام رانندگی در هوای بد به شما دست میدهد و باعث میشود آهستهتر رانندگی کنید، نمونهای از اضطراب حاد است. این نوع از اضطراب، در شرایط خطرناک به شما یادآوری میکند که محتاطانه عمل کنید. در حقیقت این نوع اضطراب زنگ خطر طبیعی بدن است که به شما اطلاع میدهد در معرض خطر هستید.
بیشتر بخوانید
بنابراین این نوع اضطراب برای بقا مفید است. زمانی که عامل استرسزا از بین برود اضطراب حاد هم برطرف میشود. به عنوان مثال ممکن است قبل از رسیدن به مقصد آب و هوا بهتر شود.
طبق نظر بوئن ترس از شرایط فعلی اضطراب حاد را تشدید میکند. این درحالی است که ترس و اضطراب ناشی از فکر کردن به اتفاقی که ممکن است در آینده بیفتد، خوراک اضطراب مزمن است. بنابراین با منتظر بودن برای اتفاقات بد در آینده یا ترسیدن از اینکه نکند فلان اتفاق بیفتد! سوخت مورد نیاز برای اضطراب مزمن را فراهم میکند.
بودن در کنار افراد مضطرب یا داشتن والدین مضطرب نیز باعث میشود احتمال اینکه درگیر اضطراب مزمن شوید، افزایش پیدا کند. زیرا بروز علائم فیزیکی اضطراب ممکن است نمود ژنتیکی نیز داشته باشد.
مصرف ویتامین ب ۶ و آهن نقش مهمی در تنظیم میزان تولید سروتونین در بدن دارند. اگر میزان سروتونین موجود در بدن کافی باشد، به شما کمک میکند از شر افکار منفی خلاص شوید و درصورت بروز هر گونه مشکل بهتر با شرایط کنار بیایید.
هنگام حمله عصبی بهتر است به جای نفسهای عمیق، تنفس دیافراگمی را تمرین کنید. در این روش به جای اینکه قفسهی سینه بالا و پایین شود، شکم به داخل و بیرون حرکت میکند.
برای این تنفس کافی است تصور کنید داخل شکمتان یک بادکنک وجود دارد. مدت زمان بازدم را نیز طولانیتر از دم کنید؛ مثلا سه ثانیه دم و چهار ثانیه بازدم.
هنگامی که دچار حمله عصبی هستید، به خودتان یادآوری کنید که تنها در حال تجربه یک حمله عصبی هستید و احساسی که دارید از علائم عادی آن است. سپس این علائم را برای خودتان تعریف کنید. به خودتان اجازه دهید این علائم را کاملا حس کنید تا بتوانید از شرشان خلاص شوید. به خودتان یادآوری کنید این حالت فقط واکنش بدنتان به اضطراب مزمن است و به زودی برطرف میشود.
معمولا اولین کاری که بیشتر افراد در این شرایط انجام میدهند این است که سعی میکنند با علائم بجنگند و خودشان را قضاوت کنند. اما برای پشت سر گذاشتن این حالت نباید علائم را پس بزنید. سعی کنید افکارتان را آرام کنید. این بهترین راه برای تسلط بر حمله عصبی است.
نوشیدن یا خوردن غذاهای حاوی کافئین به اضطراب دامن میزند. کافئین سیستم عصبی مرکزی را تحریک میکند. به همین دلیل است که مصرف زیاد آن اضطراب و حمله عصبی را تشدید میکند. تحقیقات نشان میدهد که برانگیخته شدن اضطراب را بیشتر میکند و حتی ممکن است منجر به بروز حمله عصبی شود. محدود کردن مصرف کافئین روشی ساده برای کاهش میزان اضطراب روزانه است.
تماشای برنامههای کمدی باعث دور شدن ذهن از فضای اضطراب آور میشود. سعی کنید در ارتباط خود با دیگران نیز از شوخ طبعی غافل نشوید. البته فراموش نکنید که اصل اعتدال را در شوخ طبعی رعایت کنید.
همانگونه که میدانید رنگآمیزی سبب آرام شدن ذهن و کاهش استرس میشد. این فعالیت همچنین میتواند ذهن شما را نسبت به مسائل بازتر کند. به این ترتیب ذهن شما نیز بازتر و ریلکستر میشود. تمرکز ذهن حین رنگآمیزی و کارهای هنری یکی از مهمترین دلایل کاهش اضطراب است.
طبق تحقیقات ۲۰ دقیقه ورزش برای کاهش علائم اضطراب کافی است. ورزش باعث میشود احساس بهتری نسبت به خودتان پیدا کنید. همچنین میزان ترشح اندورفین را نیز دربدن افزایش میدهد. افزایش حرارت بدن بر اثر ورزش همچنین باعث تغییر در پیوندهای عصبی شده و تولید سروتونین را نیز افزایش میدهد. پیوندهای عصبی وظیفه کنترل عملکرد و روحیه شناختی را برعهده دارند.
هنگام تجربه اضطراب و حمله عصبی یادتان باشد که حالتان خوب میشود. این نکات را فراموش نکنید. یکی از روشهای مطرح شده در این مطلب را که بهتر میتواند به شما کمک کند، انتخاب کنید. سپس به مرور زمان از این نکات برای کنترل علائم استفاده کنید. وقتی علائم را پشت سر گذاشتید یادتان باشد جان سالم به در بردهاید و مقاوم هستید.
منبع: درمانکده