اگر مادری بخواهد از پدر فرزندش، به دلیل اعتیاد، سلب حضانت کند، نخستین گام برای او آن است که به دادگاه خانواده صالح مراجعه کرده و دادخواستی به عنوان سلب حضانت به دلیل اعتیاد، علیه پدر تقدیم کند. البته میتوان این دعوا را ضمن دعوای اصلی طلاق هم مطرح کرد.
به گزارش «تابناک»؛ از مهمترین آثار جدایی میان زوجینی که صاحب فرزند یا فرزندان هستند، بحث حضانت آنان است و اینکه با تمام شدن درگیریها و صدور حکم طلاق و پرداخت مهریه و نفقه و همه این مسائل، تکلیف فرزندان ازدواجی که دیگر وجود ندارد، چه خواهد شد؟
برای پاسخ به این پرسش که سرنوشت فرزندان طلاق چه خواهد شد، باید گفت: مطابق ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی، حضانت و نگهداری از طفل تا هفت سالگی بر عهده مادر خواهد بود و پس از آن پدر حضانت فرزندان را تا سن بلوغشان عهدهدار میشود؛ یعنی برای فرزند دختر از ۷ تا ۹ سالگی و برای فرزند پسر از ۷ تا ۱۵ سالگی همه مسئولیتها اعم از تامین خوراک، پوشاک، مسکن و تحصیلات بر عهده پدر خواهد بود و بعد از رسیدن کودکان به سن بلوغ، تصمیم با آنان است که بین پدر و مادر خود، یکی را برای زندگی کردن برگزینند.
حال این پرسش مطرح میشود، در صورتی که حضانت کودک با پدرش باشد، تحت چه شرایطی مادر میتواند فرزند خود را باز پس بگیرد؟
برای پاسخ به این پرسش، ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی چنین شرح میدهد که هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه میتواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رییس حوزه قضایی، هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.
اعتیاد زیانآور به الکل، مواد مخدر و قمار؛ اشتهار به فساد اخلاق و فحشا؛ ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی؛ سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضداخلاقی مانند فساد و فحشا، تکدیگری و قاچاق و تکرار ضربوجرح خارج از حد متعارف، از مصادیق عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین است؛ بنابراین در صورت احراز هر یک از این شرایط از سوی پدر یا مادر، حضانت قابل سلب شدن و بازپسگیری است، زیرا در صورتی که بیم عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین برود، ماندن کودک در کنار او از لحاظ اخلاقی و جسمی به ضررش خواهد بود و آسیبهای فراوانی در تربیت او خواهد گذاشت. در این ماده چندین شرط تمثیلی برای سلب حضانت ذکر شده که یکی از آنان اعتیاد زیانآور به الکل، مواد مخدر و قمار است؛ بنابراین مطابق این بند، اگر پدر اعتیاد زیانآور به هر یک از مواد مخدر، مشروبات الکلی یا قمار داشته باشد که در شرایطی ممکن است منجر به جرایم کیفری شود، مادر میتواند تقاضای سلب حضانت کند و فرزندانش را پیش خود بازگرداند. اما چرا زیانآور؟ دلیل ذکر این قید چیست؟ مگر غیر از این است که اعتیاد صدمات فراوانی بر حیثیت و مصلحت خانواده و فرزندان وارد میکند و جدای از اینکه برای خود فرد مضر است، خسارات مالی و معنوی فراوانی را به خانواده تحمیل میکند؟
دیدگاه قانونگذار
از دید قانونگذار، اعتیاد میتواند به دو دسته زیانآور و غیرمضر تقسیم شود؛ یعنی اعتیادهایی هم وجود دارد که اگر پدر خانواده به آن دچار باشد، همچنان میتواند حضانت فرزند را بر عهده بگیرد و اساسا صلاحیتش احراز شده بماند. البته بر این مساله، انتقادات زیادی وارد شده و به عنوان مثال ما نباید یک فرد سیگاری را معتاد به دخانیات تلقی کنیم.
باور حقوقدانان این است که اعتیاد نوعا و اساسا مضر است؛ اما آنچه امروزه در قانون ما وجود دارد و قضات هم بدان عمل میکنند، این است که در صورت مثبت شدن تست اعتیاد پدر، تشخیص این امر که اعتیاد وی برای تربیت فرزندش مضر است یا نیست، در هر پرونده با قاضی است. حال با تمام این تفاسیر، اگر مادری بخواهد از پدر فرزندش به دلیل اعتیاد، سلب حضانت کند، نخستین گام برای او آن است که به دادگاه خانواده صالح مراجعه کرده و دادخواستی به عنوان سلب حضانت به دلیل اعتیاد، علیه پدر تقدیم کند. البته میتوان این دعوا را ضمن دعوای اصلی طلاق هم مطرح کرد.
قاضی در ابتدا باید بررسی کند که آیا ادعای مادر صحت دارد و فرد اساسا معتاد است یا خیر و اگر مشخص شد که معتاد است، گام بعدی آن است که احراز شود، اعتیاد او برای حضانت و مراقبت از کودک مضر است یا خیر؟ یا پدر حتی با اعتیادی که دارد نیز بهترین گزینه برای نگهداری از فرزندش است. در نظر داشته باشید که اگر مادر بتواند حضانت فرزندش را پس بگیرد، باز هم حق ملاقات طفل برای پدر محفوظ میماند و کسی نمیتواند پدری را، حتی اگر معتاد باشد، از دیدن فرزندش محروم سازد. در طول اقامه دعوا و جلسه دادرسی تا صدور رای، اگر قاضی تشخیص دهد که ماندن طفل برای همین مدت هم در کنار پدر معتادش خطرناک است، به درخواست خواهان یا به تشخیص خود، دستور موقتی صادر میکند، مبنی بر اینکه کودک تا پایان جلسه دادرسی و صدور حکم، نزد فردی صالح و مطمئن و در محیطی امن سکونت گزیند.
نکته بعدی این است که این مساله عکس هم صدق میکند؛ یعنی اگر حضانت طفلی با مادر بوده و مادر اعتیاد زیانآور داشته باشد، در صورت احراز دادگاه، طفل به پدر تحویل داده میشود. در موارد قلیلی ممکن است قاضی به فرد معتاد مهلتی برای گذراندن در کمپ و بهبودی بدهد تا بعدا دوباره بتواند حضانت فرزندش را بر عهده بگیرد. اگر حضانت فرزند به یکی از دلایل مذکور در ماده، مانند اعتیاد زیانآور، از پدرش سلب شود و مادر هم حضور نداشته یا اینکه حضور داشته باشد، اما نخواهد فرزندش را به سرپرستی بگیرد و در میان اقوام و نزدیکان آنها نیز هیچ فردی یافت نشود، کودک به بهزیستی منتقل میشود. البته اعتیاد پدر در چنین مواردی باید خیلی خطرناک باشد تا کودک را از خانوادهای هرچند ناقص جدا کنند و تحویل بهزیستی دهند.
تفاوت ولایت با حضانت
باید تاکید کرد که بحث حضانت با ولایت تفاوت دارد. حضانت میتواند به تشخیص دادگاه بر عهده یکی از والدین باشد و از دیگری سلب شود یا خود افراد این حضانت را نپذیرند. اما ولایت تحت هر شرایطی با پدر و جد پدری است و قابل سلب شدن نیست. حضانت بیشتر به معنای زیر یک سقف زندگی کردن، تربیت کردن و مراقبت کردن و نیز این است که والدین یا یکی از آنها، فرزند را به مدرسه بفرستند و مراقب باشند تا مریض نشود و خوب بزرگ شود و خوب زندگی کند. این موضوع در حالی است که ولایت ناظر به تامین هزینههای مالی کودک و همچنین دادن حقوق و اختیاراتی به پدر و در نبود او جد پدری است. مانند آن که اذن در ازدواج یا خروج از کشور برای فرزند دختر، همیشه با پدر است؛ بنابراین حتی اگر پدری شایستگی و صلاحیت نداشته باشد یا حتی نخواهد ولایت فرزندش را بپذیرد، به هیچ حکمی نمیتوان ولایت را از او گرفت و مثلا به مادر داد.