گفت و گو با دکتر پیام زندی، مدیر «سولوشن‌لب» جهش

به دنبال خلق ارزش‌های عظیم در اکوسیستم صنایع ایرانی هستیم

کد خبر: ۱۱۰۵۵۰۵
|
۳۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۷:۳۹ 19 February 2022
|
5001 بازدید

به دنبال خلق ارزش‌های عظیم در اکوسیستم صنایع ایرانی هستیم

سال‌هاست که حداقل در گفته‌ها و اظهار نظر کارشناسان مساله ارتباط موثرتر صنعت با دانشگاه مطرح است. این ارتباط می‌تواند به بهینه سازی اکوسیستم صنعت کشور منتهی شده و به بهره وری و تولید بهتر بینجامد. اما در عرصه عمل، این مساله همچنان شروع نشده باقی مانده است. طرح این مساله در سال‌های گذشته از سوی متولیان دولتی انجام شد؛ اما در نهایت برخی از شرکت‌های خلاق و نوآور قدم در عرصه عمل گذاشته و تلاش کردند ارتباط بین صنایع بزرگ و متوسط و اکوسیستم نوآوری کشور را تقویت کرده و برنامه‌های نوآورانه را به صنایع پیشنهاد دهند.

مجموعه نوآوری جهش که با دپارتمان «سولوشن‌لب» با عرضه محصولاتی نوظهور به صنایع کشور در این زمینه پیشرو بوده است. «سولوشن‌لب»، با ارائه استراتژی و رویکرد مدیریتی مناسب با سازمان‌های صنعتی سعی می‌کند به طور خلاصه در زمینه‌هایی چون؛ تحول دیجیتال، محصول، تجربه مشتریان، روش‌های بازاریابی، زنجیره تامین محصول، مدل‌های کسب و کار و نیروی انسانی سازمان، به شرکت‌ها و صنایع کشور راه حل‌های نوآورانه عرضه کند. برای بررسی ماهیت و کارکرد خدمات «سولوشن‌لب» با دکتر پیام زندی، مدیر این مجموعه گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه می‌خوانید:‌

با سلام ضمن معرفی خودتان به عنوان سوال اول بفرمایید تعریف کلی «سولوشن‌لب» چیست و چه کاربردی دارد؟‌

من پیام زندی هستم، مدیر «سولوشن‌لب». به طور کلی «سولوشن‌لب» یک برنامه نوآوری است یعنی فراتر از دپارتمان و حتی فراتر از شرکت. یعنی«سولوشن‌لب» یک برنامه و تفکر نوآور است که سعی می‌کند به سازمان‌های بزرگتر خدمات نوآورانه ارائه دهد و راهکارهایی را به آن‌ها عرضه کند که اگر خودشان بخواهند این مسیر را بروند برایشان دشواری‌هایی به همراه خواهد داشت. این تعریف کلی از «سولوشن‌لب» و اهداف و کارکردهای آن بود.

درباره کاربردها و چرایی وجود «سولوشن‌لب» چه نکاتی قابل ذکر است؟‌

برای توضیح این مساله بهتر است کمی عقب تر برگردیم و تفکیکی بین شبکه نوآوری و سازمان‌های صنعتی انجام دهیم. سازمان‌های صنعتی آن‌هایی هستند که فرایندهای در دست اجرای آن‌ها ابعاد خیلی بزرگی دارد و دائما به این فکر می‌کنند که چطور می‌توانند این کار را بهتر و بهتر انجام دهند. از طرف دیگر شبکه نوآور کاری را انجام می‌دهد که می‌خواهد نو باشد و چارچوب‌هایی را که در صنعت در حال روی دادن است متحول کند؛ یعنی اگر بخواهیم تعریفی از نوآوری ارائه دهیم این است که باید ساختارهای موجود را ببینیم و آن‌ها را بشکنیم و ساختارهای جدید به وجود بیاوریم. اما دلیلی هم برای این مساله باید وجود داشته باشد که این ساختارهای جدید بتوانند بهره ور تر (efficient) و با کارایی بالا عمل کنند. یعنی کاربردی که دارد منفعتی هم برای جامعه هدف، از جنبه‌های مختلف داشته باشد.

سازمان‌های صنعتی همواره به دنبال این هستند که بتوانند کاری را بهتر انجام دهند که اصطلاحا به این مقوله بهینگی عملکردی یا operational excellence  می‌گویند.

به عبارت دیگر، سازمان‌ها به دنبال این هستند که چطور می‌توان با همین تعداد ساعت کار تعداد یونیت بیشتری محصول تولید کرد. یا مثلا با همین متریال کیفیت بهتری ارائه داد یا با همین متریال تعداد یونیت بیشتری را تولید کرد.

آیا این مصداق تعریف نوآوری تلقی می‌شود؟‌

این متاسفانه تعریف نوآوری نیست و سازمان‌های صنعتی این مقوله را با نوآوری اشتباه می‌گیرند و فکر می‌کنند که این کار یک نوع نوآوری است. درست است که در ذات خود کار خلاقانه ای است که شما روشی را که در پیش گرفته اید بهینه کنید؛ اما به طور کلی نوآوری را می‌توان گسترده و بزرگتر تعریف کرد.

حال باید پرسید که چرا باید جایی به اسم «سولوشن‌لب» وجود داشته باشد؟

دلیل این که چرا باید سازوکاری به اسم «سولوشن‌لب» وجود داشته باشد، چند بعدی است. بعد اول ظرفیت‌ها و پتانسیل‌هایی است که در جهش بود و بر مبنای فعالیت‌های چند سال گذشته ایجاد شده است.  

ما خودمان را معتقد به اکوسیستم نوآوری می‌دانیم. در چند سال گذشته وقتی با مدیران صنعتی صحبت کردیم متوجه شدیم ما به عنوان یک واسط بین اکوسیستم نوآوری و صنایع بزرگ و سازمان‌های صنعتی قرار گرفته ایم، در همین دوره متوجه شدیم که کاستی‌ها و نواقصی در هر دو سمت وجود دارد که اگر تعامل بین این‌ها برقرار شود همدیگر را تکمیل می‌کنند و همپوشانی صورت می‌گیرد. ولی حقیقت این است که این اتفاق به راحتی رخ نمی‌دهد. این همه در کشور برای مسئله ارتباط صنعت و دانشگاه‌ها، صرف می‌شود و می‌خواهند شبکه نوآوری را به صنعت وصل کنند و بخش صنعت به دنبال این است که از کارهای نوآورانه عقب نماند. با این حال چرا باز هم این اتفاق خیلی کارآمد رخ نمی دهد؟

دلیلش این است که این دو بخش در ذات مساله خیلی ادبیات یکدیگر را درک نمی‌کنند و خوب نمی‌توانند با همدیگر دیالوگ ایجاد کنند و همکاری این دو بخش با درصد بالایی به شکست منجر می‌شود.

سازمان‌های صنعتی خیلی خوب نتوانسته اند نوآوری را برای خودشان تعریف کنند و ببینند از نوآوری به دنبال چه هستند و اصول نوآوری در صنعت به چه معناست. بخش صنعت گویا نوآوری را به عنوان یک امر زیبا و فانتزی تلقی می‌کند. مثل یک گلدان در یک فضای خاص که اگر باشد خوب است؛ اما اگر نباشد هم اتفاقی رخ نمی‌دهد.

بله ممکن است که عدم نوآوری در این لحظه شما را تهدید نکند؛ اما در بلند مدت کسانی که نوآورانه عمل می‌کنند دیگران را کنار می‌گذارند و در رقابت موفق می‌شوند. این اتفاق در همین فضای اقتصادی ایران در سال‌های گذشته افتاده است. حالا اگر از برند خاصی نخواهیم نام ببریم ولی بودند برند‌هایی که دیگران را عقب زدند و موفق شدند؛ در حالی که خیلی عقب تر بودند و حتی به عنوان رقیب هم تلقی نمی‌شدند.

یعنی هنوز هم بخش صنعت به اهمیت و ماهیت نوآوری پی نبرده است؟

خوش بختانه الان بخش صنعت تا حدودی متوجه این مساله شده و علاقه‌مند است که تعریف دقیق و مشخص خود را درباره ماهیت و معنای نوآوری داشته باشد. ما متوجه شدیم که بین این دو بخش می‌توانیم ارتباط خوبی برقرار کنیم و برای تعامل بین آن‌ها زبان مشترکی ایجاد کنیم تا شبکه و اکوسیستم نوآوری را به صنایع وصل کنیم. به این خاطر، در جهش به خاطر ماهیت کار و سابقه ای که در اکوسیستم نوآوری داشتیم، سعی کردیم فعالیت گسترده ای در این اکوسیستم داشته باشیم. همین طور سعی کردیم در این چند سال با بخش بزرگی از بدنه نوآوری در ایران ارتباط برقرار کنیم که محدود به تهران هم نمی‌شود.

حاصل این فعالیت این بوده که بخش‌های ارتباط با صنعت در دانشگاه‌های مختلف این مجموعه را می‌شناسند. خیلی از همکاران ما که در جهش هستند از دانشگا‌های معتبری آمده اند و به طور طبیعی به اکوسیستم آکادمیک و دانشگاه وصل هستند. از طرف دیگر با استارتاپ‌هایی که در سال‌های اخیر قصد جذب سرمایه و ادامه رشد داشتند و دنبال بهتر کردن فعالیت شان بودند توانستیم ارتباط برقرار کنیم و شناخت خوبی از این کوسیستم داریم و این شناخت دو طرفه است.

در این روند و به موازات اندوخته های کسب شده، متوجه شدیم چه ظرفیت‌ها و توانمندی هایی در اکوسیستم و شبکه نوآوری وجود دارد و چه چالش های بالقوه ای در بخش صنعت هست که شبکه نوآوری می‌تواند راه حل برای آن‌ها ارائه دهد.

به این خاطر ما توانستیم سازوکاری طراحی کنیم و یک برنامه نوآوری بنویسیم و به صنایع ارائه دهیم تا متوجه شوند که این ظرفیت‌ها در صنعت قابل پیاده سازی است و می‌تواند در کوتاه مدت و بلند مدت منافع آن‌ها را تامین کند.

با این که ظرفیت های بالقوه زیادی برای ایجاد درخواست وجود دارد، در فضای واقعی مخاطبین جهش تا چه اندازه آمادگی پذیرش این برنامه‌ها را دارند؟‌

البته ایران را با کشورهای پیشرفته نمی‌توان مقایسه کرد. آن ها برنامه‌هایی را برای نوآوری پیاده کرده اند و ما مقداری نسبت به آن‌ها عقب هستیم. اما به هر حال باید در این باره روشنگری صورت گیرد تا صنایع متوجه شوند چنین خدماتی هم وجود دارد. این روشنگری باعث می‌شود حداقل خود مدیران بخش صنعت به این فکر بیفتند که چنین مساله ای برای آن‌ها الزامی هست یا خیر.

به نظر شما چنین ظرفیتی وجود دارد یا خیر؟‌

ما در صحبت‌هایی که با بخش صنعت داشتیم، متوجه شدیم در این بخش چنین آمادگی ای وجود ندارد. بنابراین به نظر می رسد قبل از آن که ما به آن‌ها برنامه ای پیشنهاد دهیم، لازم است خودشان نیازسنجی کنند و ببینند چنین برنامه هایی به کارشان می‌آید یا نه؟

خیلی از این سازمان‌های صنعتی فعلا به این مرحله نرسیده اند که این سوال را به طور جدی با خودشان مطرح کنند. شاید دغدغه‌های دیگری دارند. شاید بازارشان با همین فعالیت‌هایی انجام می‌دهند قابل توسعه باشد.

ولی با این همه نمی تواند هیچ آگاهی خاصی در این زمینه وجود نداشته باشد؟‌

بله. به هرحال بخشی  از شرکت‌ها متوجه این مساله شده اند و حتی برای برنامه‌های نوآوری هزینه کرده اند و افرادی را به این مسئولیت گمارده اند و برنامه‌هایی را هم پیش برده اند. حتی بعضی از این برنامه‌ها موفق بوده است. در مواردی هم که منجر به عدم موفقیت شده تجربه ای ایجاد شده تا بتوانند برنامه‌های بعدی را بهتر اجرا کنند.

به نظر شما لازم است که یک اطلاع رسانی همگانی صورت گیرد یا روش گام به گام را باید در پیش گرفت.

در حال حاضر، به نظر ما لازم نیست با همه صنایع ایران صحبت کنیم. هرچند که در چشم انداز دراز مدت، این برنامه‌ را داریم که خدمات بسیار گسترده ای به همه صنایع کشور عرضه کنیم. اما در این مرحله قصد ما این است که با همین سازمان‌های محدود به نتایج موثری در کار برسیم. این موفقیت‌ها باعث می‌شود صنایع به تدریج متوجه شوند که می‌توانند از خارج از سازمان خودشان یک سری خدمات نوآورانه دریافت کنند. بنابراین فعلا می‌خواهیم بازتاب این موفقیت‌ها را در جامعه و بخصوص صنایع بازتاب دهیم. به هرحال این شرکت‌ها باید به این فکر کنند که اگر با همین برنامه فعلی پیش بروند چه نتایجی محتمل است و اگر برنامه‌های نوآوری را پیاده کنند ممکن است چه نتیجه ای به دست بیاید.

تجربه کاری شما در مواجهه با درخواست شرکت ها چه آماری را نشان می دهد؟‌

به هرحال، بخشی از شرکت‌ها و برند‌های بزرگ ایرانی به این مساله پی برده و متوجه نیازشان به برنامه‌های نوآوری شده اند و حتی برخی از شرکت‌ها خودشان به سراغ ما آمده اند. تعاملات بسیار خوبی با شرکت‌های خاصی انجام شده و در مرحله نهایی شدن کار هستیم که به زودی اخبار این همکاری‌ها منتشر خواهد شد.

از جنبه ماهوی کار آیا لازم است که فعالیت های دیگری صورت گیرد؟

از بعد کلان مساله،‌کاری که فعلا در مرحله اول می‌خواهیم انجام دهیم ایجاد یک نوع تجمیع و همگرایی و یکدست کردن اکوسیستم نوآوری است تا صنایع متوجه شوند با یک اکوسیستم واحد طرف هستند و چند دستگی در این خدمات و برنامه‌ها وجود ندارد. یعنی ما آورده این اکوسیستم را به عنوان یک امر واحد در داخل سبد عرضه قرار می دهیم که در این صورت اطمینان داریم اتفاق بزرگی خواهد افتاد.

بنابر این چه توصیه ای به دست اندرکاران و ذی نفعان پدیده نوآوری در ایران دارید؟‌

قطعا، کار بزرگی در حال انجام است و ما حتی از متولیان دولتی می‌خواهیم وارد این عرصه شوند. چون نتیجه این برنامه‌ها خلق ارزش است که منافع آن شامل همگان خواهد بود. چون در قبال این خلق ارزش ثروت، اشتغال، کار و... ایجاد می‌شود و رونق اقتصادی را به همراه خواهد داشت. به این دلیل حتی اگر قرار باشد این کار خیلی آهسته پیش برود اعتقاد داریم که کار ارزشمندی است و باید تحقق یابد. پس تقاضا داریم تمام کسانی که یکدل هستند در این روند قرار بگیرند تا کار را با همدیگر پیش ببریم.

خوش بختانه ما برنامه ریزی لازم را انجام داده ایم و بستر آماده است. ضمن این که ما متوجه شده ایم که بخش‌های دولتی مانند معاونت علمی و فناوری، صندوق نوآوری و شکوفایی و... علاقه مند هستند که پروسه نوآوری در کشور اتفاق بیفتد. اما هنوز سازوکار درست و کلام و ادبیات مشترک برای این مساله خلق نشده است و ما به دنبال ایجاد این سازوکار هستیم.

ایده این کار به طور مطلق از تیم جهش بوده یا از مدل‌های جهانی هم بومی سازی کرده اید؟‌

تقریبا بینابین بوده است. در جهش یک سری ظرفیت‌ها و توانایی‌هایی وجود داشت و ما متوجه شدیم این دانش و اندوخته را می‌توانیم به عنوان یک خدمت به سازمان‌ها عرضه کنیم. در ادامه، این هدف ما را وادار کرد شروع به مطالعه کنیم و ببینیم در کشورهای دیگر فعالیت‌هایی از این دست وجود دارد یا خیر.

مطالعات ما نشان می‌دهد یک سری از سازمان‌ها خدمات مشابه را برون سپاری کرده اند؛ ولی در این حجم از فعالیت‌هایی که ما عرضه می‌کنیم نبوده است. در این روند‌ها گاهی یک سازمان صنعتی به یک شرکت مراجعه می‌کند و چالش خودش را مطرح می‌کند و شرکت مورد نظر هم راه حل‌های لازم را به سازمان صنعتی عرضه می‌کند. حالت دیگر هم این است که یک سری از سازمان‌ها مانند P&G به عنوان سازمان صنعتی به سراغ شتاب دهنده‌های بزرگی مثل y-combinator به عنوان شبکه نوآوری رفته اند و با همدیگر برنامه‌هایی در ابعاد گسترده تدوین کرده اند و سعی کرده اند یک سیستم نوآوری پایدار برای شرکت شان پیاده کنند.

اگر حجم این مساله در غرب محدود است، ممکن است این سوال پیش بیاید که چطور در کشورهای پیشرفته غربی کاری که ما در ایران می‌کنیم پیاده نشده است؟‌

این یک دلیل منطقی دارد و آن این که خودشان برنامه‌های خودشان را راه اندازی کرده اند و واحدها و دپارتمان‌های خلاقیت خودشان را راه انداخته اند و سعی کرده اند به طور مستقل دفتری داشته باشند که به دانشگاه‌ها و بقیه ارکان شبکه نوآوری وصل شود. این امر سبب می‌شود شرکت‌های رابط، کار چندانی برای انجام دادن نداشته باشند. از طرف دیگر خود دولت‌ها و سیستم‌های حکومتی در این کشور‌ها موفق عمل کرده اند. اگر به شاخص ارتباط با صنعت دانشگاه‌ها در این کشور‌ها نگاهی بکنید گاهی اوقات حتی تا 95 درصد را نشان می دهد. به طور کلی این عدد بالاتر از 70 درصد است. یعنی ارتباطات و پل‌های ارتباطی بین دانشگاه و صنعت کاملا تعبیه شده اند و به این خاطر نیازی وجود ندارد که شرکت‌های واسط بخواهند این وظیفه را بر دوش بگیرند.

اما متاسفانه در کشور ما ایجاد این ارتباط جدی گرفته نشده و شاید الویت‌های آخر متولیان امور بوده است و در همه دولت‌ها در این زمینه کمترین کار صورت گرفته است. در حالی که اگر به این مساله توجه کافی شود عواید آن به مردم عادی خواهد رسید.

«سولوشن‌لب» فقط به عرضه کردن برنامه‌ها و تئوری‌ها بسنده می‌کند یا در پیاده سازی هم نقش دارد؟‌

روش ما این است: «عرضه راه حل‌ها و پیاده سازی همه آن‌ها»؛ یعنی تا زمانی که این برنامه در سازمان پیاده نشده کار ما هم تمام نشده است. البته در این باره یک انتخاب وجود دارد که سازمان‌ می‌تواند تصمیم بگیرد که ما فقط برنامه را ارائه کنیم و خودشان پیاده کنند یا این که در پیاده سازی هم نقش ایفا کنیم. البته پیشنهاد و توصیه ما براساس تجربه‌ها این است که پیاده سازی هم به عهده ما باشد؛ چون به خاطر تجربه‌هایی که داریم مدیریت این مساله برای ما به مراتب آسان تر است. لازم به ذکر است که مساله مدیریت فرایند نوآوری مساله تازه ای است که برای مجری ممکن است با آزمون و خطا همراه باشد و هر خطایی به طور طبیعی هزینه‌هایی برای سازمان به دنبال خواهد داشت. یکی از سرمایه‌های جهش این است که توانسته است در بحث مدیریت نوآوری، این آزمون و خطاها را به حداقل برساند و از هزینه‌های اجرایی کم کند و خیلی هدفمند به نقطه مورد نظر برسد.

به هرحال،‌ در پیاده سازی برنامه، در صورت لزوم می‌توانیم برای شرکت‌ها تیم سازی کنیم. می‌توانیم در داخل سازمان دپارتمان مستقل نوآوری راه اندازی کنیم تا به صورت پیوسته روی مساله نوآوری کار بکند. امکان مدیریت این دپارتمان‌ها تا زمانی که لازم است برای ما وجود دارد.

این مساله با نحصار گرایی سازمانی منافات ندارد؟‌

بله. برخی از سازمان‌های صنعتی مایل هستند تمامیت یک فرایند یا ارزش را متعلق به خودشان داشته باشند. ما هم با این مساله هیچ مشکلی نداریم و می‌توانیم بعد از تکمیل ساختارها به کلی به خود سازمان واگذارش کنیم. هرچند که ما تمایل داریم هر بار کار را به شکل کامل تحویل دهیم چون این به عنوان کارنامه ما ماندگار خواهد بود.

تا حالا چه کسانی برای دریافت راه حل‌های نوآورانه به شما مراجعه کرده اند؟

ارتباطات زیادی داشتم؛ اما به طور دقیق تا حالا نمایندگان بیش از 20 شرکت و صنعت بزرگ که برخی از آنها نشان‌های تجاری خیلی بزرگی هستند، به ما مراجعه کرده اند. در حال حاضر برنامه نوآوری ما با سه سازمان به مرحله قطعی شدن و قرارداد نزدیک است که از جمله یکی از بزرگترین برند‌های حوزه شوینده‌ها و یکی از شرکت‌های بزرگ حوزه پرداخت و همین طور برخی از موسسه‌های رسانه ای را شامل می شود که فعلا نمی‌توانیم اسم ببریم. اما به احتمال زیاد ما در سال 1401 دو تا از برنامه‌های جدی خودمان را شروع خواهیم کرد و ابتدای این سال خبرهای خوبی از «سولوشن‌لب» خواهید شنید.

در پایان اگر ممکن است درباره چشم انداز آینده «سولوشن‌لب» و اهداف کلان آن توضیح مختصری بدهید.

ما در چشم انداز کلی «سولوشن‌لب» برنامه‌های کلانی را داریم. امیدواریم متولیان ارتباط صنعت با شبکه نوآوری به ما ملحق شوند تا با هم‌افزایی صورت گرفته، فعالیت‌های بهتری داشته باشیم. امیدواریم روزی جهش بتواند سهم بزرگی در ارتباط با صنایع و خلق ارزش در صنعت کشور داشته باشد و ما بتوانیم وظیفه اجتماعی مان را در کنار هدف رشد جهش انجام دهیم.

با سپاس از حضور شما در این گفت و گو .

 

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟