هوا چقدر سرده چه سخته تنهایی
تموم دنیامی کجای دنیایی
روزا تک و تنها هر شب من یلدا
کابوس و حسرت شد معنا این رویا
سردمه بی تو مردم ولی تو نه با منی نه فکر جبران
دل ناامیده وقتش رسیده شروع لحظههای پایان
بازم بغض و تکرارش بازم منو این خواهش کاری کن عشق نمیره
بازم عشقو دلشوره قلبی که باز مجبوره از تو نفس بگیره
کسی حواسش نیست به حال ویرونم
من دیگه با این درد زنده نمیمونم
کجا برم بی تو منی که تب دارم
چقدر دلم میخواست تورو نگه دارم
سردمه بی تو مردم ولی تو نه با منی نه فکر جبران
دل ناامیده وقتش رسیده شروع لحظههای پایان