تابناک : با توجه به گذشت چند ماه از آغاز فعالیت دولت سیزدهم، به مرور شاهدیم که از تعارفات میان حامیان دولت با دولت و شخص رییس دولت سیزدهم کاسته میشود؛ هرچند در ابتدا تصور میشد تاریخ انقضای این رودربایستی ها، بیش از یک سال باشد، میبینیم با توجه به انتقاد برخی از نمایندگان و فعالان سیاسی و حتی حامیان دولت ـ که در دل دولت حضور دارند ـ این تاریخ زودتر از موعد منقضی شده است.
اخیرا جلیل محبی دبیر پیشین ستاد امر به معروف و نهی از منکر و از مدیران سابق مرکز پژوهش های مجلس که با آغاز دولت به قوه مجریه نقل مکان کرده و در یکی از معاونت های معاونت حقوقی ریاست جمهور مشغول به فعالیت شده بود، در متن تند و صریحی، انتقادات مهمی به دولت و تیم رسانه ای و شخص دولت سیزدهم وارد کرد.
در متن انتقادی جلیل محبی آمده است: «چند ماهی از تشکیل دولت آقای رئیسی میگذرد. کم کم میتوان شناخت دقیق تری از این دولت به دست آورد.
پیش از بررسی عملکرد حوزه های اقتصادی، فرهنگی، عمرانی و سیاسی در مرحله اول باید به عملکرد خود رئیس دولت پرداخت.
آقای رئیسی در این مدت نشان داده است به نظر مشاوران رسانه ای _که البته مشاوران حرفهای به نظر نمیرسند_ بسیار اهمیت میدهد. تدارک کلید واژه برای سخنرانی های رئیس جمهور، زاویه های دوربین های عکاسی و مانند آنها کار "مهمی" است اما "همه" کار نیست، دوربین درمانی برای مدت کوتاهی جواب میدهد، خصوصاً این که رئیس جمهور توان ذهنی این را نداشته باشد که تشخیص دهد مردم متوجه میشوند که این کار نمایش است. آقای رئیس جمهور که اهل مشهد است به این مثل مشهدی توجه ویژه کند: یکی از همشهری های آقای رئیس جمهور برای خواستگاری از خانمی آماده میشده که رفیق اش از سر خیرخواهی به او متذکر میشود که وقتی زنگ درب خانه را زدی، پشت آیفن بگو منم نگو مُیُم! مشهدی ساده دل هم در جواب رفیق اش میگوید خب میاد بیرون میفهمه مُیُم!
رئیس جمهور باید قدرت فهم این را داشته باشد که بداند اگر مشاوری به او میگوید "ما دوربین را روشن میکنیم و شما به راننده بگو اگر درست رانندگی نکنی خودم پشت فرمان مینشینم" نباید به حرفش گوش کند و بداند که جامعه میفهمد این سیاه بازی است که دور از شان رئیس جمهور است.
این دانش آموخته دانشگاه امام صادق و دبیر پیشین ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر مدعی شده است، حال این رفتار را تسری دهید به امور حاکمیت و تشخیص صحت و سقم پیشنهادات وزرا و معاونین و غیر آنها. به جز چند نفری از اطرافیان رئیس جمهور که اعضای اصلی ستاد انتخاباتی او هستند و در قوه قضائیه نیز همان ها حضور داشتند، باقی افرادی که به تیم این دولت پیوسته اند (البته تا جایی که من با ایشان صحبت کرده ام) رئیس دولت را ناتوان از فهم کارشناسی میدانند که توان اتخاذ تصمیم های دقیق یا بزرگ ندارد. در بهترین حالت دوستانمان با لبخند تلخی بحث را جمع میکنند که "آقای رئیسی داره بهتر میشه"!
ما هم بهتر است بحث را جمع کنیم تا متهم به ریختن آب در آسیاب اصلاح طلبان نشویم...»
همین متن کافی بود که سیل انتقادات و هجمه ها و واکنش ها به سمت محبی روانه شود.بسیاری از حامیان دولت ریشه این بیانیه را در جدایی او در پست دولتی می دانستند و برخی از مخالفان دولت و اصلاح طلبان این بیانیه را نشانه زاویه گرفتن حامیان جلیلی با دولت و شخص رییس دولت سیزدهم ارزیابی کردند اما نکته حائز اهمیت این بیانیه، جدا از انتقاداتی که به رییس دولت وارد کرده است، افشاگری او درباره مشاوران و تیم رسانه ای است که در اطراف رییس جمهور قرار گرفته اند و از طریق آنان اطلاعات غیرمنصفانه و غیر شفاف به وی داده می شود.
موضوع مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد پایان رودربایستی های زمان انتخابات میان حامیان دولت است. با گذشت چند ماه از آغاز فعالیت دولت و پایان دوره شعارهای انتخاباتی، هم اکنون حامیان دولت از دوره پرسشگری وارد مرحله پاسخگویی شده اند و افکار عمومی و رای دهندگان انتظار دارند که آنان درباره وعده ها و حمایت های خود پاسخ روشنی داشته باشند لذا همین امر موجب شده که سخنان رد و بدل شده میان آنان خالی از تعارفات بوده و صریح بیان شود.
محبی زمانی که در ستاد احیای امر به معروف سمت داشت در گفتگویی بیان کرده بود : ما نباید کاری کنیم که مردم به خاطر انتقاد غلط اصلا انتقاد نکنند. در عین حال باید روش درست انتقاد کردن را آموزش دهیم، برای مثال پیامبر (ص) میفرمایند: «مومن هتاک نیست، یعنی شما در نقد کردن نباید فحش بدهید یا بیادبی کنید.»حال همین فرد متهم به توهین و فرافکنی تلافی جویی شده است.
واکنش یک مستندساز به انتقاد جلیل محبی از رئیسی
در همین ارتباط «امیر تاجیک»، مستندساز در یادداشتی با نقد رویکردهای جلیل محبی نسبت به مشی مردمی رئیس دولت سیزدهم، نوشت: پس از یک شب کاری طولانی که مشغول تدوین مستندی بودم، به نوشته آقای جلیل محبی در حساب توییتریشان برخوردم. البته رویکرد نوشتههای آقای محبی در گذر زمان تغییرات چشمگیر و فراز و نشیبهای فراوانی داشته است. به همین دلیل چندان مایل به دنبال کردن آنها نیستم، لکن اینبار نوشتههای ایشان در توئیتر درباره رئیسجمهوری انگیزهای شد تا آن را مطالعه کنم.
ایشان از «دوربین درمانی» سخن گفته بودند و اینکه بسیاری از رفتارهای آقای رئیسی نه از جانب ایشان، بلکه به درخواست مشاوران رسانهای «غیرحرفهای» ایشان صورت میگیرد. آقای محبی در توضیحات خود، بر تبعیت بیچون و چرای رئیسجمهور از مشاوران رسانهای خود تأکید کرده، ایشان را «فاقد توان ذهنی»، «فاقد قدرت فهم» و «ناتوان از فهم کارشناسی مسائل» توصیف کردهاند.
اینکه آقای محبی از نگارش این نوشته چه هدفی را دنبال میکند، شفاف نیست، با این حال شرط انصاف است که به عنوان یک مستندساز مستقل که بنا به وظیفهی ذاتی خود ملزم به ثبت مستنداتم، مطالبی را برای اولین بار مطرح کنم.
اینجانب همچون بسیاری از سایر مستندسازان برای تهیه مستند در یکی از سفرهای استانی رئیسجمهوری با ایشان همراه بودم. نکته قابل توجه در این سفر، نگاه غیر امنیتی به تیم مستندساز همراه بود که از این جهت با سفرهای سابقم همراه دولتهای پیشین و یا مسئولان دولتی و حتی بخش خصوصی، یک تفاوت بارز به حساب میآمد.
نکته بعدی، منش آقای رئیسی بود. در سفری که همراه ایشان رفتم، از زمان سوار شدن به هواپیما حوالی ۶ صبح تا بازگشت به تهران در حدود یک نیمه شب روز بعد، برنامههای فشردهای برای رئیسجمهوری تدارک دیده شده بود که حضور در همه این برنامهها و حتی پوشش آن در توان هر کسی نیست.
آقای رئیسی از زمانی که به استان وارد شدند تا زمانی که به تهران بازگشتند، مخاطب صحبتهای مسئولان استانی و مردم بودند. در جریان فعالیتهای روزمره رئیسجمهوری اتفاقهای زیادی روی میدهد. به ویژه در حاشیه سفرهای استانی یا دیدارهای مردمی، هرکسی درخواستی دارد و حجم این درخواستها به دلیل مشکلات فزاینده اقتصادی در سالهای اخیر بسیار بالاست.
«انبوه درخواستهای مردمی و منابع اندک کشور» شاید منصفانهترین عبارتی باشد که بنده از یک روز عادی رئیسجمهوری به ذهنم میرسد. به هر حال گفت و شنودهای زیادی در جریان سفر استانی جریان دارد که فقط برخی قسمتهای آن، به تشخیص تیم رسانهای منتشر میشود.
ساخت مستند از یک سفر استانی آنقدر جذابیت دارد که هیچ مستندسازی نمیتواند از آن چشمپوشی کند. شوخطبعی و دغدغهمندی آقای رییسی در ترکیب با رویدادهای مستند باعث میشود مستندساز فیلمی بسازد که اگرچه قالبی روایی دارد، اما شخصیتها آنقدر واقعی هستند که مخاطب نمیتواند میان سینمایی یا مستند بودن آن تمیز قایل شود.
اینکه رئیسجمهوری در جریان یک سفر به راننده میگوید «اگر درست رانندگی نکنی، خودم پشت فرمان مینشینم» به شهادت افراد حاضر، عین اتفاقیست که روی داده، و صدها نمونه از این دست در یک سفر اتفاق میافتد که از دید عموم جامعه پنهان است و به مدد دوربین مستندسازان نمایان میشود. اینکه آقای رئیسی از کارمند روابط عمومی ریاستجمهوری میپرسد که «آیا به شما ناهار دادهاند» منش و روحیه شخصیتی ایشان است که در راستای نوعدوستی معمول ایشان به تصویر کشیده شده، اما چون در بازروایی این وقایع جرح و تعدیلهایی صورت میگیرد، کل مفهوم در قامتی ناقص و جدای از بافتار واقعی به نمایش درمیآید. انتشار برخی از این صحنهها اگرچه ممکن است از منظر منتقدان منصف قابل بحث باشد، اما وقوع آن عین «واقعیت» است و «نمایشی» خواندن در خوشبینانهترین حالت حاکی از ناآگاهی گوینده است.
در خصوص مسئولان نظام جمهوری اسلامی میتوان دو رویکرد را همواره مدنظر داشت: رویکرد آرمانی و رویکرد همایونی. در رویکرد آرمانی که بر پایهی مبانی انقلاب استوار است، رئیسجمهوری یکی از آحاد مردم است که مسئولیتی سنگین بر عهده دارد و نباید پردهای جز صورتش میان او و مردم باشد. همانطور که امام علی (ع) به مالک اشتر فرمود «در میان تو و مردم باید واسطه و سفیری جز زبانت و حاجب و پردهای جز چهرهات نباشد. افرادی را که با تو کار دارند، از ملاقات با خود محروم مساز.»
اما در رویکرد همایونی، رئیسجمهوری در مسیرهای ویژه عبور و مرور میکند و نزدیک شدن به وی دشوار است.
مشکلات کشور به دلایل متعدد در سالهای اخیر انباشته شده است. آنچه به عنوان یک مستندساز از منش رئیس جمهوری دیدهام، آنست که آقای رئیسی به شیوه خود پیگیر حل مشکلات هستند، ممکن است کارشناسان امر به شیوههای پیگیری ایشان در مملکتداری نقد داشته باشند که از حوزه تخصص اینجانب بیرون است. از همین رو امیدوارم بیاطلاع از جریان امور و بدون اطلاعات کافی سخن به گزاف نگوییم و اصل را بر نقد منصفانه ایشان و وزرایشان قرار دهیم تا جامعه باور کند این قبیل توئیتر بازیها یک بازی سیاسی نیست. سعدیا هر آنچه میخواهی بگو/ حق نباید گفت الا آشکار.
تاکید جلیل محبی بر اظهارات پیشین
پس از واکنش ها و انتقادات زیادی که نسبت به وی مطرح شد او در تکمیل صحبت خود نوشت:
عزیزان
من شما را درک میکنم. شما امید دارید آقای رئیسی بتواند کارهای بزرگی برای کشور انجام دهد. اما من توان آن کار بزرگ را در ایشان نمیبینم.
وقتی که حجت عبدالملکی پیش از انتخابات توییت کرد که: سلامُُ علی ابراهیم، بنده در واکنش نوشتم یا ابراهیم اعرض عن هذا.
اگرگوگل پلاس زنده بود از سوابق چهارده سال قبل میشد دید که شما امیدهای دیگری هم داشتید و من ناامید بودم.
البته انسان به امید زنده است،
اما من معتقد نیستم آقای رئیسی امیدهای شما را محقق کند.