آنچه مسلم است در استان پهناور سیستان و بلوچستان و مرزی ترین استان کشور و دورترین نقطه به مرکزیت کشور در بعد از انقلاب خدمات زیربنایی زیادی ارائه شده است ازجمله در زمینه ساخت جاده ها انتقال خطوط برق آبرسانی و توسعه مدارس. دانشگاهها .مراکز بهداشت و بیمارستان ها.
ولی همچنان چهره عمومی این استان از فقر و تبعیض رنج می برد در اکثر شاخص های اقتصادی رتبه آخر یا یکی دو رتبه مانده به آخر در بین سایر استان هاست سوال اصلی اینجاست که مشکل کجاست به نظر می رسد نبود برنامه جامع توسعه و کمبود مدیران پایدار توانمند و با انگیزه به طور نسبی تاثیر خود را در توسعه استان گذاشته است آنچه مسلم است راه توسعه استان از توسعه فرهنگی .اقتصادی. گسترش سرمایهگذاری و ایجاد امنیت برای سرمایه گذاران میگذرد به هیچ وجه توسعه از مسیر کمکهای اعطایی .بسته های معیشتی و گسترش مستمری بگیران نباید مورد پیگیری قرار گیرد، آنچه که تاکنون بیشتر به آن توجه شده است.
امروز سیستان و بلوچستان نیازمند وحدت همدلی و هماهنگی کلیه عناصر موثر در توسعه از نیروهای بومی تا دستگاه های اجرایی و دولتی و موسسات خیریه و غیر دولتی است. توسعه جامع ،هدفمند، هماهنگ و مستمر در قالب یک برنامه مطالعه شده اصولی با بهرهگیری از مدیران خوشفکر و توانا می باشد شایسته است سازمان های غیر دولتی و موسسات خیریه که در تلاش برای رفع محرومیت از استان هستند جهتگیری خدمات خود را را به توانمندسازی منابع انسانی،کارآفرینی، سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال تغییر دهند دولت با نگاهی جدید و پیشبینی تسهیلات اداری وقانونی موثر لازم است زمینه حضور سرمایه گذاران و سرمایه گذاری را در سطح استان آنگونه که در بخشی از منطقه چابهار و مکران شروع شده است فراهم سازد.
استان سیستان و بلوچستان می تواند از اقتصاد مرز و اقتصاد دریا بیش از این بهره مند شود نقطه فوق استراتژیک چابهار برای توسعه تعاملات و مبادلات اقتصادی بین آسیای غربی و آسیای مرکزی و اروپا ارتباط اثربخشی را می تواند برقرار سازد، مشروط بر اینکه استاندار و مدیریت استان و دستگاههای اجرایی از اختیارات استان ویژه که به تصویب دولت یا مجلس میرسد برخوردار گردند و متناسب با آن به تقویت مدیریت و منابع انسانی استان پرداخته شود..
آنچه ذکر شد بخشی از جمع بندی سفر ده روزه به استان بود.