سیمین برادران - تهران آنلاین: معاون اسبق شهردار تهران با اشاره به وضعیت شهرداری تهران در دوره ۱۲ ساله محمدباقر قالیباف در گفتگویی تفصیلی به بحث و بررسی در رابطه با وضعیت کنونی مدیریت شهری پرداخت و برخی از روندها را مورد انتقاد قرار داد.
شهرداری تهران طی دو دهه اخیر فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده و شهر به دست گروههای مختلف افتاده است. اصلاح طلب، اصولگرا و طیفهای نظامی همگی در دورهای سکان دار شهرداری بوده اند. در این میان دوره ۱۲ ساله محمدباقر قالیباف تفاوت عمدهای از منظر اقدامات کالبدی تا حواشی مدیریتی دارد که بحث و بررسی در رابطه با لایههای مختلف آن دید بهتری نسبت به اتفاقات شهرداری تهران میدهد. محمدهادی ایازی معاون فرهنگی و اجتماعی شهردار اسبق تهران، سخنگوی و مشاور شهردار در دوران قالیباف در گفتوگو با تهران آنلاین با اشاره به تشریح اقدامات آن زمان به برخی از حواشی دوران تصدی قالیباف در شهرداری پاسخ داد. ایازی همچنین دیدگاه خود را در خصوص این دوره مدیریت شهری یعنی حضور زاکانی در شهرداری ارائه کرد و بحث قرارگاهی او را مورد انتقاد قرار داد. مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانیم.
به عنوان سوال اول اتفاقات مهمی در حوزه اجتماعی در شهرداری وقت رخ داد. نگاه دوران شما به مسائل اجتماعی فرهنگی چگونه بود و این مباحث در چه سطحی از اهمیت قرار داشت؟
مرداد سال ۸۸ به عنوان معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران منصوب شدم و شعار قالیباف شهردار وقت این بود که میخواهیم شهرداری را از نهادی خدماتی به اجتماعی تبدیل کنیم که این نگاه ویژگی نهاد چابک است. تبدیل شهرداری به نهادی اجتماعی به این معنا است که پایینترین لایه کارهای خدماتی جمع آوری زباله، فضای سبز و... است و پس از آن حوزه عمرانی مانند تونل کشی و سپس فعالیتهای حمل و نقلی و معماری شهرسازی که امور هویتی بوده در درجه بالاتری قرار داشت، اما بالاترین لایه حوزه فرهنگی اجتماعی در نظر گرفته شد. مفهوم این نبود که به چهار لایه قبلی نپردازند، اما موضوعات فرهنگی بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
یکی از مسائل حوزه اجتماعی بحث مشارکت مردم در امور مدیریتی است. اقدامات شما در حوزه مشارکت مردمی چه بود؟
ما باید زمینه مشارکت مردم در شهر را ایجاد میکردیم و بر این اساس چند کار را انجام دادیم. یکی از آنها این بود که در ۳۵۴ محله تهران سرای محله راه اندازی کردیم. در سرای محله هم ۱۴ خانه مانند فرهنگ، سلامت و... راه اندازی شد و عملا کارهای اجرایی سطح محلات را با مشارکت مردم اداره میکردیم. برای اینکه مردم نقش بیشتری داشته باشند ترکیبی از شورایاریها و معتمدین محل مانند امام جماعت، کلانتری و پایگاه بسیج را اضافه کردیم و این ترکیب ۱۳ نفره هیات امنای محله شدند. یک نفر هم بازرس به عنوان نقش نظارتی حضور داشت. در این رویکرد اجتماعی بنا بود تا مردم در قالب مشخص سازماندهی پیدا کنند و کار را به خودشان واگذار کنیم تا از ظرفیت محلات استفاده کنیم. کار سخت و زمان بری بود، اما خوشبختانه انجام شد. برای این اقدامات هزینه در نظر میگرفتیم. جهت اجرای آن مصوبه شورا داشتیم تا بتوانیم در محلات این کار را انجام دهیم. اماکنی هم آن زمان خریداری شد که امروزه جز سرمایه شهرداری تهران است.
در دوره مدیریتی شما اطلس آسیبهای اجتماعی تدوین شد و به صورت شفاف در اختیار قرار گرفت، اما چرا بعد از آن نه به روز رسانی و نه برای آنها راه حلی در نظر گرفته شد؟ این آسیبها چگونه احصا شد؟
موضوعات مختلفی را در ۱۴ خانه بررسی کردیم. پژوهش، زیباسازی، فضای سبز، ترافیک و... مورد بررسی قرار گرفت. برای موضوعاتی که در سطح محله اجرا میشد نظرات مردم هم دریافت میکردیم. در رابطه با خانههای سلامت هم اطلاعاتی دریافت شد و پایش سلامتی مردم صورت گرفت. در هماهنگی با وزارت بهداشت کلاس برگزار میکردیم. یکی دیگر از حوزهها آسیبهای اجتماعی محله بود. مجموعه همه این اطلاعات وارد سامانه میشد و کاملا مشخص بود در محله هرندی مسئله اعتیاد بیشترین آسیب است و سایر آسیبهای محلات رصد میشد. البته این کار در هماهنگی با پلیس تهران بزرگ صورت میگرفت و متقابلا اطلاعات رد و بدل میشد و اطلس آسیبهای اجتماعی در سطح تهران جمع آوری شد که بسیار کمک کننده بود.
به نظر میرسد اطلس آسیب اجتماعی مغفول مانده است شهرداری در هر دوره به آسیبهای مختلف ورود پیدا میکند، ولی برای حل آن به موفقیتی دست پیدا نمیکند به نظر شما کدام قسمت کار ایراد دارد؟
شهرداری قطعا مسئول حل آسیب اجتماعی نیست، ولی شهرداری هم مسئولیت دارد و مصوبات شورا و قوانین هم این را تائید میکند. شهرداری نقش جدی میتواند داشته باشد که آن همکاری بین بخشی است. ماتریس آسیبهای اجتماعی را تنظیم کردیم که نقش هر دستگاه مشخص شد. جلساتی با نمایندگان دستگاهها برگزار کردیم و تقسیم کار صورت میگرفت. اینکه شهرداری بخواهد به تنهایی مداخله کند و صفر تا صد کار را پیش ببرد موفق نخواهد بود چرا که گاهی در بحث آسیبها باید ضابط قضایی ورود پیدا کند و در برخی موارد شهرداری اختیاری ندارد که حوزه کودک کار از آن جمله است. در چارچوب همکاری بین بخشی با استفاده از نهادها و با پشتیبانی شهرداری اقدامات صورت میگیرد. اینکه گروهی میگویند وظیفهای نداریم و گروه دیگر در شهرداری بگوید صفر تا صد را انجام میدهیم این هم خطای جدی است. دستگاههای زیادی در کشور داریم که مسئولیت دارند. هماهنگی بین بخشی در اطلس آسیب شناسی انجام گرفته البته گاهی مداخله و پشتیبانی هم میکردیم و با حمایت شهرداری کار دنبال میشد.
دوران شهرداری ۱۲ ساله قالیباف بحث سرای محله به شدت دنبال شد. تصور میکنید وضعیت الان سرای محلات با آنچه شما دنبال کردید همخوانی دارد؟
سرای محله برای مشارکت مردم در اداره شهر مورد توجه بود. توفیقات زیادی در آن مقطع داشتیم. سرای محلات در دوره ۵ ساله مسئولیت بنده خریداری شد و ساختارش شکل گرفت. اعتبارات و هیات امنا آن مشخص شد و برنامه سالیانه بر اساس اولویتهای مردم محلی تنظیم میشد. سایت محله را راه اندازی کردیم که اطلاعات محله در اختیار مردم قرار میگرفت. نخبگان محلی و نقاط میراثی و جغرافیای محله در آن مشخص بود. بعد از رفتن ما چه شد نمیخواهم قضاوت قطعی کنم، اما به شکلی که در دوره ۵ ساله توجه داشتیم پس از آن با آن شکل و اهتمام دنبال نشد و نتیجه این بود که مشارکت جدی مردم در محلات را نمیبینیم و مهم است مشارکت سازمان دهی شده مردم را در اداره شهر داشته باشیم.
شما اهتمام جدی به بحث شورایاریها داشتید، ولی در حال حاضر این نهاد غیر قانونی اعلام شده است. راه حل شما برای احیای آن چیست؟
شورای اول مصوبهای گذراند که انتخابات شورایاریها در محلات انجام شود. این کار خیلی ضعیف صورت گرفت، اما در شورای دوم به صورت جدی پیگیری شد و ما هم پس از آن ورود پیدا کردیم. قاعدتا اصل این موضوع این است که مجلس ورود پیدا کند و قانون بگذراند. اینکه در شورای کنونی به آن نمیپردازند فارغ از باور داشتن و نداشتن این است که به صورت قانونی هم نمیتوانند بدان بپردازند و کسی در این موضوع متهم نیست که کوتاهی کرده است. اینکه ما در سطح محله در قالبهای مختلف باید مشارکت مردمی داشته باشیم یک یافته جهانی است. شهرها هر چقدر توسعه یافتهتر باشند مشارکت مردم بیشتر است و هر چقدر توسعه کمتر باشد مشارکت مردم کمتر است بدین معنا که مردم فرهنگ سازی میکنند زباله خود را در شهر نریزند، به فضای سبز آسیب وارد نکنند، قانون راهنمایی رانندگی احترام بگذارند، به هویت و زیبایی محله خود بپردازند و... میتوان با حداقل هزینه میتوانیم حداکثر بهره را ببریم.
برخی صحبتها در رابطه با تغییر ریل شورایاریها و برخی فسادها افشا شد و عدهای معتقدند شورایاریها از مسیر خود منحرف شده اند. نظر شما در این رابطه چیست؟
نباید این مسئله را نفی کرد. مگر در مورد نماینده مجلس، عضو شورا و... این حرف زده نمیشود؟ این مسائل در انواع مختلف وجود دارد و قاعدتا در سطح محلات ممکن است وجود داشته باشد و، چون وجود دارد نمیتوان کل کار را نفی کرد. زمینه حضور مردم در انتخابات شورایاریها را اگر گسترده میکردیم این آسیبها کم میشد اگر افرادی که علاقمندی بیشتری به توسعه محلات داشتند در انتخابات میآمدند آسیبها کمتری ایجاد میشد. در مورد مجلس و شورا هم این مسئله وجود دارد. هر شهری که نماینده فرهیخته تری انتخاب میکند در توسعه شهر موفقتر است. با این حال اشکال جدی به این نهاد وارد نمیدانم. اشکالات را باید برطرف کرد و نباید صورت مسئله را پاک کرد. شهرداری و شورا میتواند این امر را پیگیری کند تا شورایاریها به صورت قانونی کار خود را ادامه دهد. مجلس کنونی هم که باور به این قضیه دارد. اشکالات گذشته را باید در قانون جدید اصلاح کرد تا این اشکالات در انتخاب شورایاران و مداخلات سرای محله برطرف شود. باید هیات امنای محلی ترکیبی از نخبگان محلی، افراد تاثیرگذار محله که انتصابی هستند و یکسری نمایندگانی انتخابی مردم باشند و دو گروه در کنار هم برای محله تصمیم بگیرند که انتخابیها باید اکثریت این جمع باشند. هیات امنای محله میتوانند در پیشبرد اهداف محله تاثیر گذار باشند.
ارتباط شهرداری و شورا در شورای سوم خوب بود، ولی برخی معتقدند پایه گذاری اختلاف دولت با مدیریت شهری در آن دوران و همزمان با ریاست جمهوری احمدی نژاد بوده است و سنگ بنای بی مهری دولت به شهر از آن زمان ریخته شده است. ارتباط مدیریت شهری با دولت در آن زمان چقدر آسیب زا بوده است؟
هر چقدر این دو یعنی دولت و شهرداری با هم هماهنگتر باشند شهر عملکرد بهتری خواهد داشت البته به این مفهوم نیست که هماهنگی به تنهایی مشکلات را حل میکند. الان هماهنگی وجود دارد، ولی دولت نتوانسته کمک جدی داشته باشد، اما آن زمان عدم هماهنگی تاثیر جدی داشت. آن مقطع تلاش بسیاری کردیم که آقای احمدی نژاد تلاش بیشتری انجام دهد، ولی ارتباط و باور وجود نداشت. در دوره بعد که آقای روحانی بود و در زمان شهرداران همسو باز هم کمکی به شهرداری نشد. در شهرهای توسعه یافته تر، توسعه زیر ساخت توسط دولت انجام میشود. نباید پول مردم را صرف ساخت مترو و... کنیم. پول مردم کفایت توسعه مترو را نمیکند. باید دولت به توسعه شهر کمک کند، ولی در شهرهای توسعه یافته، دولتها نقش جدی دارند، اما در تهران این اقدامات با منابع شهرداری صورت میگیرد. منابع شهرداری هم محدود است و نمیتواند پاسخگو باشد و این اقدام در آن مقطع بیشتر خود را نشان داد و جلوی دریافت اتوبوس هم گرفته شد.
اگر هماهنگی میان دولت و شهرداری در آن زمان وجود داشت چه اتفاقی رخ میداد؟
آن زمان درآمد دولت خوب بود دولت خیلی میتوانست به شهرداری برای ایجاد زیر ساختها کمک کند. ۵۰ درصد زیرساخت مترو بر عهده دولت بود که میتوانست کمک خوبی داشته باشد. دولت تسهیلات بانکی گرفته بود و تسویه نمیکرد و، چون تسویه نمیکرد شهرداری نمیتوانست تسهیلات دریافت کند که شهرداری در برخی مواقع ناچار بود تسهیلات دولت را تسویه کند. بدین ترتیب تعهدات دولت را شهرداری انجام داد.
دلیل بدهیهای زیاد شهرداری دوران خود را همین قضیه میدانید؟
نه چنین نیست. وقتی کار میکنیم طبیعی است میزانی بدهی ایجاد میشود. میتوانستند تونل نیایش، اتوبان صدر و.. را نزنند و بدهی هم بالا نیاید. مدیر شهری که کار نکند و بگوید بدهی بالا نیاورده ام که هنر نکرده است. ۲۵۰ تقاطع غیر همسطح زدند، ۲۰۰ کیلومتر تونل مترو و صد ایستگاه مترو ایجاد کردن، ۳۵۴ سرای محله ایجاد کردن و یک میلیون مترمربع فضای فرهنگی در شهر همگی هزینه دارد و اگر بخواهیم معادل امروز این اقدامات را انجام دهیم میدانید چه هزینهای برای شهر دارد؟ عملا شهر با این اقدامات جلو افتاده است.
برپایی جشنهای ملی و مذهبی در زمان حضور شما صورت گرفت. این دوره کمتر شاهد برپایی این جشنها هستیم.
همزمان با سال ۸۸ و بحرانیترین شرایط کشور در شهرداری حضور داشتم و مردم نیاز به برنامههای مفرح و شاد در کشور داشتند. هر شب بین ۷۰ تا ۱۰۰ هزار نفر مثلا در شب نیمه شعبان حضور پیدا میکردند و تا صبح برنامه اجرا میکردیم و یا آیین ورود به سال جدید را به صورت ویژه برگزار میکردیم. جشنهای ورود به ماه مبارک رمضان داشتیم که کارناوال شادی راه میانداختیم و الان باعث تاسف است که به جای اینکه رمضان به عنوان آورده معنوی نگاه کنیم که شادمانی همراه دارد بیشتر موضوع از منظر ایام عاشورا و یا کل ماه مبارک را مانند شب ضربت خوردن حضرت علی میپردازند. ما سه روز قبل از ماه رمضان کارناوال شادی راه میانداختیم. بر چه اساسی این کار را میکردیم؟ باور داشتیم همانگونه که به مسائل مذهبی از بعد سوگواری میپردازیم باید به مناسبتهای شادمانی بپردازیم. به همین سبب وظیفه خودمان میدانستیم و مجموعههای مختلف شهرداری وظیفه داشتند این کار را انجام دهند و در آن مقطع برنامههای متعددی را برگزار کردیم.
وضعیت شهر و ورودش به مناسبتهای ملی و مذهبی را چگونه میبینید؟
قضاوتی ندارم. ماه رمضان را دیدیم و برنامه نسبتا بدی نداشتند، ولی باید متناسب با نیاز مردم برنامه فرهنگی و شاد داشته باشیم. بعد از انقلاب در تهران صندلی سینما ساخته نشد و در آن مقطع سینماهای مختلف شکل گرفت و گفتیم ما به ازای هر صندلی سینما یک متر تجاری میدهیم و سینماهای فوق العاده خوبی شکل گرفت و از بخش خصوصی حمایت شد. ما سالن تئاتر نداشتیم و در آن زمان شکل گرفت و در یک شب ۱۲۳ تئاتر داشتیم یعنی ۱۲۳ سالن وجود داشت. مجموعه همه اینها باید به صورت پکیج نگاه کرد.
آن زمان چه حواشی برای برپایی مراسم شاد و جشنهای ملی وجود داشت؟
کار کردن بدون حاشیه نمیشود. سامانه نشاط در هر محله داشتیم که گروه موسیقی و تئاتر و... محلی بود. برخی با آن مخالف بودند، اما عامه مردم موافق بودند و با خانواده در این برنامهها شرکت میکردند و برنامههای شادی وجود داشت. همیشه در همه موضوعات یک عده موافق و عدهای مخالف دارد. باید دید نگاه عامه مردم نسبت بدان چیست؟ میتوان برنامهها را طوری اجرا کرد که حاشیه هم ایجاد نکند.
نگاه مشارکتی در زمان شما خیلی مطرح بود. در این دوره نگاه قرارگاهی به مباحث مختلف دارند. چقدر شما موافق این نگاه هستید؟
قرارگاه اسم است و اگر نگاه مشارکتی مردم باشد امر خوبی است که حالا اسمش را قرارگاه گذاشتند. دوره اصلاح طلبان کاری صورت نگرفت علی رغم اینکه مدعی فعالیتهای اجتماعی بودند و اقدام جدی صورت نگرفته است. تیم جدید هم باید دو سال بگذرد تا قضاوت کنیم. تا جایی که میدانم در امر مشارکتی مردم کار جدی صورت نگرفته است. قرارگاه اجتماعی هم هنوز کار جدی نکرده است. اگر قرارگاه اجتماعی هیات امنای محلی باشد که اسمش تغییر کرده است. مهم اصل مشارکت است. اگر قرارگاه اجتماعی به موضوع مشارکت مردم میخواهد بپردازد اتفاق خوبی است. اشتباهی که میکنیم این است که خیلی از ما مدیران خودمان را جای مردم قرار میدهیم. در حالی که مردم باید کار را انجام دهند. در شهرهای توسعه یافته مردم نقش پر رنگ تری دارند مثلا ما کمیته امداد امام خمینی (ره) که مرجع خوبی هم هست راه اندازی کردیم، اما اگر همین کار را به مردم واگذار میکردیم اقدام بهتری نبود؟ خیریهها بهتر میتوانستند این کار ار انجام دهند. من روی اسم قرارگاه حساسیت ندارم، ولی بر محتوای آن که باید مشارکت مردم باشد تاکید دارم که تیم جدید اگر بتوانند مشارکت مردم را تقویت کنند اتفاق خوبی رخ میدهد. خیلی به لحاظ شخصی با عنوان قرارگاه در سطح محله موافق نیستم.
با نگاه نظامی و انتظامی در شهر تا چه حد موافق هستید؟
دلیلی ندارد. مردم خودشان میخواهند از نظام و کشور و انقلاب حمایت داشته باشند اگر بخواهیم این نگاه را به شهر بیاوریم خب بسیج پایگاه مقاومت محلی دارد که اگر بخواهد شهرداری چیز جدیدی ایجاد کند موضوعیت ندارد. بسیج خیلی از فعالیتهای نظامی انتظامی اجتماعی محلی را انجام میدهد که باید تقویت شود، ولی شهرداری هم باید نگاه خود را داشته باشد. به نظر من چه با قرارگاه چه بی قرارگاه میتوان مشارکت مردم را در سطح محلات جلب کرد.
زمان فعالیت شما بحث انتقال پایتخت مطرح بود. چرا به سرانجام نرسید؟
مطالعاتی برای این کار انجام شد و متوجه شدیم اگر بخواهیم انجام دهیم هزینه هایش آنقدر زیاد است که اگرهمین را خرج تهران کنیم تهران به راحتی میتواند پاسخگوی پایتخت سیاسی و اقتصادی باشد. در حال حاضر تحمیل هزینه با وضعیت دولت موضوعیت ندارد و نمیتواند چند صد هزار میلیارد هزینه کرد تا پایتخت سیاسی ایجاد کنیم.
در دوران شما حواشی در رابطه شرکت جهان و درباره خرید و فروش سکه در بانک شهر مطرح بود. پشت پرده ماجرا چه بود؟
قاعدتا مراجع نظارتی به اقدامات صورت گرفته رسیدگی میکردند. مسئله سکه و... مطرح بود که مشخص شد موضوعیت و صحت ندارد و همین امر به مسئله جهان دامن زد.
زمان شما بحث کارگزاریها شکل گرفت. به نظر شما وجود این کارگزاریها چه کمکی به شهرداری میکند؟
قبلا اشخاص نقش دلالی ایفا میکردند و واسطههای عمده سود میکردند. شهرداری عنوان کرد که شرکتهایی برای این کار ایجاد شود که اگر هم درآمدی داشته باشد صرف توسعه شهر شود باید اشکالات را برطرف کرد نه اینکه اصل کار را زیر سوال برد.
اگر در این دوره مسئولیتی داشتید چه اقدامی صورت میگرفت؟
هنوز معتقدم باید به مشارکت مردم به صورت جدی پرداخت و سرای محلات به صورت جدی احیا شود. در خصوص پسا کرونا و با توجه به گزارشات مسئله افسردگی مردم موضوع جدی است که باید شهرداری برنامههای شادی داشته باشند. وضع اقتصادی مردم خوب نیست و عملا طبقه متوسط حذف شده باید کمک کنیم که این اتفاق رخ ندهد و توجه ویژه به سه دهک پایین جامعه داشت. اینکه چگونه باید انجام دهیم لازم است در اجرا بود تا برنامه ریخت. مسئله آسیب اجتماعی دغدغه جدی است. با اینکه اقدامات زیادی در این خصوص صورت گرفته، اما ما شاهد افزایش آسیبهای اجتماعی هستیم. اعتیاد، طلاق، حاشیه نشینی و... افزایش پیدا کرده است. آمار خودکشیها و افسردگی افزایش پیدا کرده است. اینکه تصور کنید معتاد متجاهر جمع میشود مشکل اعتیاد حل شده اشتباه است. باید پیشگیری و درمان صورت گیرد. در تعیین اولویتها باید به این مسئله دقت کرد. همچنین در بحثهای فرهنگی باید به فرهنگ شهروندی با مشارکت مردم توجه ویژهای داشت. حدود ۱۱ جشنواره در زمان ما اجرا شد و در خیلی از این جشنوارهها نیم میلیون نفر شرکت داشتند و ما در محلات بیش از ۶۰۰ گروه سرود و تئاتر شناسایی میکردیم. دامنه موضوعات خیلی گسترده است که کمتر به آن توجه میشود. احیا مسئله مشارکتی و فرهنگی مردم باید مورد توجه باشد. با بودجه الان شهرداری هم امکان پذیر است. لزوما نباید همه آن با پول شهرداری باشد خیلی از اینها با نقش حمایتی از گروههای مختلف میتوان انجام داد.
جمع آوری دو ماهه معتادین و تعیین زمان برای حل مسائل شهری و آسیب اجتماعی چقدر میتواند درست باشد؟
موضوعات انسانی بحثهای زمان بری است و کوتاه مدت نیست و متناسب با مسائلی که پیش میآید باید رفتار کرد. معتاد متجاهر را میتوان جمع کرد و در مراکز درمان میشود. این فرد پس از درمان کجا میرود؟ شغلی برایش ایجاد میشود؟ درآمدی ایجاد میکنیم و دوباره سراغ اعتیاد نمیرود؟ تجربه نشان میدهد نتوانستیم این موضوع را حل کنیم، ولی اینکه در دو ماه موضوعی حل شود چنین باوری ندارم و این کار بیش از این زمان میبرد. با دبیر ستاد مواد مخدر یکی از کشورها صحبت کردم میگفتند معتاد در دو سال کاملا سم زدایی میکردند و پس از آن حرفه و کار و در آمد ایجاد میکردند و اگر دوباره سراغ اعتیاد میرفتند نوع رفتار تفاوت میکرد. آسیبهای اجتماعی پیچیدگی دارد و هر کسی میگوید در دو تا سه ماه این قضیه را حل میکند بدانید نمیتواند به توفیق لازم برسد. شاید صورت مسئله را در مقطعی پاک کنند، اما نمیتوانند کاری از پیش ببرد.
آیا کاری بوده که فرصت انجام آن را نداشته باشید، ولی دوست داشتید که اقدام لازم صورت بگیرد؟
همه آنچه که به ذهن بنده میرسیده در تمام آن سالها انجام شده است اگر امروز در این موقعیت بودم بدون تردید کارهای جدیدی انجام میدادم. مثلا اقدامی در حوزه مدیریت محلی انجام میدادم. آیا الان از این کارها صورت میگیرد یا نه اطلاعی ندارم، ولی حوزه فرهنگی اجتماعی شهرداری باید محل رجوع نخبگان باشد. اگر در حال حاضر سمتی داشتم حتما کار متفاوتی ضمن تقویت کارهایی که در گذشته انجام میشده صورت میگرفت.
چه نمرهای به دورههای مختلف مدیریت شهری میدهید؟
نمیخواهم در مورد عملکرد دوستان قضاوتی داشته باشم، ولی در زمان آقای صالحی امیری، شجاع پوریان و جوادی یگانه نشستی با هم داشتم و مشورتهایی ارائه دادم. پیش از آن هم این اقدامات صورت میگرفت. در دوره جدید به آقای توکلی زاده اعلام آمادگی کردم و گفتم اگر احساس میکنید تجربیات بنده به کار میآید حتما ارائه میدهم، ولی توفیق نشد تا جلسهای داشته باشیم شاید هم تصورشان بر این بوده که همه چیز را میدانند و نیازی به حضور بنده جهت مشورت وجود ندارد. شاید هم رویکردهای بنده را قبول نداشته باشند.
آیا این دوره از مدیریت شهری به موفقیت میرسد؟
آرزوی موفقیت دارم
انتقادی که به دوره قالیباف انجام میشد این است که شهر گران اداره شده است. نظر شما چیست؟
کارهای زیادی در شهر انجام شد. شما وقتی خانهای میسازید برای اینکه ۶ ماهه بسازید ناچار هستید که سه شیفت کار را انجام دهید. اگر همین ۶ ماهه دو سال میشود عملا هزینه بلندمدت افزایش پیدا میکند و زمان زیادی از دست میرود. وقتی میخواهید سرعت اجرای پروژه بالا رود عملا هزینهها را در انتها کاهش میدهد، ولی ممکن است تصور شود گران تمام شده است. اگر تونل نیایش زده نمیشد و امروز میخواستند اجرا کنند چه مشکلاتی ایجاد میشد و اصلا میتوانستند اجرا کنند یا نه. سایر پروژهها هم بدین صورت است. بزرگراه صیاد شیرازی، امام علی و تونل توحید را بخواهید در این زمان انجام دهید چه اتفاقی رخ میداد. یکسری میگویند شهر را گران اداره کردید. شما ۴ کار انجام دهید و بعد بگویید گران اداره شده است. نمیخواهیم از همه چیز دفاع کنیم، ولی مردم قضاوت میکنند.
کلام آخر...
آرزوی موفقیت برای همه عزیزان در حوزه مدیریت شهری میکنم.